مسئله محور خوشواکنش و مطالبهگر
سیدمرتضی حسینی
در عصری زندگی میکنیم که رسانهها به عنوان پدیدههایی با کارکردهای چندگانه، در تعیین سبک زندگی مردم، خط مشی جوامع، ارزشزایی و ارزشزدایی، جامعه پذیری نسل جدید و کمک به دولتمردان در اجرای مطلوب سیاستهای اعلامی نقشی قابلتوجه دارند. در این بین، سینما و تلویزیون با توجه به گستره نفوذ و دایره وسیع مخاطبان، از اهمیت بیشتری برخوردارند.
در کشور ما نیز همچون سایر نقاط جهان، با توجه به سرعت تحولات فنی و البته تنوع موضوعات جهانی و منطقهای و ملی، الزامات استفاده موثر از این دو رسانه پیچیدهتر شده است. تنوع شگفتآور موضوعات زمانی کار را سختتر میکند که مقوله سرعت رویدادها را نیز به آن بیفزاییم. سرعت وقوع رخدادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و تغییرات ناشی ازآن به قدری زیاد است که هم فیلمنامهنویسان و هم فیلمسازان با توجه به امکانات محدود تولید ترجیح میدهند تا روشنشدن کامل نتایج آن رخداد یا تحول، منتظر بمانند؛ در حالی که گاهی نیاز است در کمترین زمان ممکن به آن شرایط ویژه واکنش نشان داد و اثری شاخص را برای سینما و تلویزیون تولید کرد.
علاوه بر این، تأمین نیروی انسانی متخصص و تدارک امکانات و ابزار فنی، دو عامل مهم در تولیدات سینمایی و تلویزیونی هستند. برخلاف گذشته، در بسیاری از آثاری که با هزینه بالای متوسط تهیه میشوند، دیگر تلاش فردی تهیهکننده و سرمایهگذار و حتی تولید در قالب استودیوهای فیلمسازی نیز نمیتواند پاسخگوی این دو نیز مهم باشد. به دلایل گوناگونی که بررسی آن مجال دیگری می طلبد، در عمر ۱۲۰ ساله سینما در ایران شرکتهای خصوصی درحوزه تولید فیلم نتوانستهاند تاثیر قابلملاحظهای بر روند تولید اثر داشته باشند. اتفاقی که از آن به عنوان تولیدات جریانساز یاد میشود. جریانسازی بیش از آن که مولود اجرای درست خطمشیها باشد به مسئلهیابی و تعیین خطمشی و سیاست گذاری باز میکرد. این فرآیند از توان این گونه شرکتها خارج بوده و در نهایت فعالیت آنان را در حد یک دفتر فیلمسازی و یا توزیع فیلم محدود میکند.
سازمان هنری رسانهای دهمین سال حضورش بر پهنه هنر و فرهنگ این مرزو بوم را پشت سر گذاشت. فارغ از گزارشهای آماری و سازمانی، میتوان گفت کارنامه این مجموعه در دو عرصه تولید فیلم و سریال به گونهای است که میتوان از آن به عنوان یک نهاد مسئله محور، خوشواکنش و مطالبهگر یاد کرد.
تولیدات «اوج»، مسئلهمحور است؛ این مسئلهمحوری گاه ناظر بر اتفاقات روز و مسائل مبتلابه ملی و منطقهای است. فیلم سینمایی «روز بلوا» با محوریت مبارزه با فساد، پدیده آقازادهها و فساد اقتصادی در لوای فعالیت های مذهبی و امور خیریه، «پایتخت پنج» با موضوع توحش نیروهای داعش و «خروج» که یک آسیبشناسی تصویری از معضلات اقتصادی و مطالبهگری مردم دور از پایتخت بود در این دسته قابلبررسی است. این مسئلهیابی گاه با پیشبینی هم همراه میشود. همان گونه که احسان محمدحسنی، مسئول این سازمان در نشست خبری خود اشاره کرد، درفیلم بادیگارد که در سال ۱۳۹۴ تولید شده، در قالب یک دیالوگ این هشدار داده میشود که «بترسید از روزی که این کشتی سوراخ بشه» این هشدار در حالی بیان میشود که هنوز خبری از اعتراضات معیشتی سالهای ۹۶ و ۹۸ نبود.
خوشواکنش بودن و با به تعبیری واکنش به موقع سیاست گذاران این مجموعه به وقایع روز هم در همین آثار به خوبی هویدا است. در زمان هجمه رسانهای و طرح ابهامات متنوع درباره حضور نیروهای مدافع حرم در سوریه و عراق برای مبارزه با داعش، «سریال پایتخت» و فیلم سینمایی «به وقت شام»به موثرترین شکل ممکن خشونت عریان این گروههای تکفیری را به تصویر میکشد.
در «خروج» نیز مطالبهگری، عدالت اجتماعی و تمرکززدایی از تخصیص امکانات که از موضوعات بهروز و جاری جامعه است، محور فیلمی قرار میگیرد که خود بر اساس ماجرایی واقعی طراحی شده است. این مطالبهگری و انعکاس کمبودها مرزهای ظریف اما محکمی با سیاهنمایی دارد و با درنظر گرفتن نقاط قوت و بارقههای امید واقعی ونه تصنعی و شعاری پیش میرود.
در فیلمهایی که داستان آن مرتبط با سالهای دهه شصت است نیز این سه عامل یعنی مسئلهمحوری، واکنش به موقع و مطالبهگری به گونهای تعبیه شده که به اصطلاح از کار بیرون نمیزند و برای طیف گستردهای از مخاطبان قابل فهم است.
«ایستاده در غبار» روایتی بیواسطه از شخصیت سردار احمد متوسلیان عرضه میکند که برای مخاطب امروزی کاملاً قابللمس است. مسئله فیلم ارائه تصویری از این فرمانده دوران دفاع مقدس به مخاطب است که بتواند همدلی او را برانگیزد. شخصیتی نظامی که با وجود داشتن منش و رفتار آرمانگرایانه، خصلتی زمینی و قابلباور دارد. در «لباس شخصی» پدیده نفوذ این بار در قالب یک پرونده واقعی و پیچیده امنیتی مربوط به اوایل دهه شصت روی پرده میرود؛ جایی که خیانت حزب توده و نفوذ آن تا بالاترین ردههای نظامی در قالب یک اثر مهیج روایت میشود. امری مهم که متأسفانه با غفلت مدیران، بارها مجال آسیبرسانی به نظام در عرصههای مختلف را فراهم آورده است. در «مصلحت» هم که از آخرین تولیدات شاخص سینمایی اوج محسوب میشود، مسائلی همچون غلبه عدالت بر مصلحت، رانتخواری، آقازادگی، آخوند خوب و بد و.. در دل داستانی مربوط به اواخر دهه پنجاه روایت میشود با این حال پویایی فیلمنامه، بازی خوب بازیگران و انتخاب سوژهای ملتهب باعث شده تا مخاطب موضوعات مطرح شده در این فیلم را نه متعلق به چهار دهه پیش که امری بهروز و ملموس ببیند. در نتیجه همراه با قهرمان عدالتخواه فیلم به دنبال اجرای عدالت ولو با تلخکامی و محنت باشد. توجه به سه بُعد موردنیاز یک رسانه موفق یعنی سرگرمی، صنعت و اطلاعرسانی (آگاهیبخشی) معیار مهمی در تولیدات سینمایی و تلویزیونی اوج است. این سه معیار مهم همراه با تقویت مسئلهمحوری، خوشواکنشی و مطالبهگری می تواند نوید بخش روزهای بهتری برای این نهاد هنری باشد.
سید مرتضی حسینی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.