یک سال بعد از اربعین انقلاب - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 16973
  پرینتخانه » سرمقاله, یادداشت تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۲:۴۴ |

یک سال بعد از اربعین انقلاب

انقلاب اسلامي يک سال بعد از چهل‌سالگي، مثل سال 57 يا چه بسا پخته‌تر و عميق‌تر از آن ايام، پاي‌کار دارد؛
یک سال بعد از اربعین انقلاب

|مسعود پیرهادی| 
انقلاب اسلامي يک سال بعد از چهل‌سالگي، مثل سال ۵۷ يا چه بسا پخته‌تر و عميق‌تر از آن ايام، پاي‌کار دارد؛ ساعت ۲۱، ۲۱ بهمن، از هر کوي و برزن صداي تکبير مي‌آيد؛ تکبير هم دارد؛ نمونه است؛ انقلابي بعد از ۴۱ سال، جان‌فدا و عاشق دارد و جالب‌تر آن که مؤمن به همان آرمان‌ها و نگران تحريف همان مباني؛ ۹ صبح ۲۲ بهمن ۹۸، برف و بوران و سرما، سروصورت راهپيمايان را مي‌نوازد؛ از نوزادِ کالسکه‌نشين تا پيرزنِ ويلچرنشين همه آمدند و لشکر انقلاب را هيبت دادند؛ اين عبادت، قطعا ويژه محاسبه مي‌شود؛ قدم‌به‌قدم مردم در اين سرماي هوا و ناجوانمردي روزگار و کم‌لطفي بعضي مسئولان، اجر دارد؛ اين قدم‌هاي همان مردم «صبور» و «شکور» است که باز آمدند و باز مي‌آيند؛ دوم اسفند هم مي‌آيند تا مجلس، محل جلوس نباشد، محل قعود نباشد، محل قيام باشد؛ قيامي عليه فقر، عليه بيکاري، عليه مشکلات معيشتي و فرهنگي و اجتماعي مردم که حقشان بسيار بيش از اين چيزي است که الان دارند.
در جشن، نبايد کام ها تلخ شوند اما با اين بهانه نمي‌شود جلوي انحراف، سکوت کرد. آقاي روحاني گفتند اگر رژيم طاغوت، اجازه انتخابات مي داد، انقلاب نمي‌شد؛ اين نشان از عدم درک درست ايشان از مفهوم انقلاب و خط امام راحل ماست. دعواي ما با شاه، براي انتخابات نبود؛ شايد انتخابات، مؤلفه بيستم بود؛ در آن برهه، که حضور مردم مسجل بود و رهبريِ امام، پذيرفته‌شده بود و قدرت الهي پشت ما بود، تمام حرف، در حکومت الله خلاصه مي‌شد و هر حکومتي غير از حکومت خدا، طاغوت تلقي شده و بايد کنار مي‌رفت. بله؛ در حکومت الهي، مردم نقش‌آفرين هستند، مردم مختارند و محترم شمرده مي‌شوند؛ اما تنزل دادن يک انقلاب عظيم که بعد از ۴۱ سال، ملت پشت آن هستند، به‌صرف برگزاري انتخابات، ظلم فاحش به امام و انقلاب و مردم انقلابي ايران است.
اما ۲۲ بهمن چهل و يکم، يکي را خيلي کم داشت؛ يکي که دل امتي با او بود، يکي که ياد امتي با او هست؛ يکي که دردانه بود و در چهلمين روز از آسماني شدنش هنوز دل‌ها آرام نگرفته؛ هنوز با ديدن تصويرش دل‌ها هوايي مي‌شود و اشک‌ها جاري.
حاج قاسم! جايت خالي بود؛ پير و جوان، زن و مرد، عکس تو را به دست گرفته بودند اما همه دنيا هم از عکس تو پر شود، دل ما آرام نمي‌شود؛ چهل، عدد کمال، عدد ملکه شدن، عدد رسيدن است اما غمت هنوز نه تمام شده نه کامل؛ بيشتر مي‌شود؛ هنوز برايمان جا نيفتاده که تو نيستي، هنوز نرسيده وقتي‌که بگوييم خاک، سرد است؛ داغ تو سرد نمي‌شود؛ شايد براي آن که هيچ ايراني پدرکشتگي‌اش با آمريکارا فراموش نکند.

نویسنده : مسعود پيرهادي - سردبير |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.