بزرگ‌ترین جنگ عصر ما - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 75406
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۴۰۱ - ۶:۴۶ |
آنچه امروز در مورد ایران به آن امید بسته‌اند پیروزی مجاز بر واقعیت است

بزرگ‌ترین جنگ عصر ما

جنگی که امروز در جریان است در وهله اول بین آدم‌ها نیست. بین هیچ گروهی از آدم‌ها، نه بین ایرانی‌هاست و  غربی‌ها، نه بین اوکراینی‌ها و روس‌ها، نه بین روس‌ها و آمریکا و اروپا، نه بین چین و آمریکا، نه بین شرق و غرب، نه بین یهود و اسلام، نه بین لیبرالیسم و سوسیالیسم، نه بین صهیونیسم و شیعه و نه بین هیچ خوب‌ها و بدهای دیگری. آنچه نام بردیم، همه جنگ‌هایی است که امروز در جهان جریان دارد، اما در وهله اول، جنگ مهم‌تر و بزرگ‌تری در جریان است.
بزرگ‌ترین جنگ عصر ما

جواد شاملو
جنگی که امروز در جریان است در وهله اول بین آدم‌ها نیست. بین هیچ گروهی از آدم‌ها، نه بین ایرانی‌هاست و  غربی‌ها، نه بین اوکراینی‌ها و روس‌ها، نه بین روس‌ها و آمریکا و اروپا، نه بین چین و آمریکا، نه بین شرق و غرب، نه بین یهود و اسلام، نه بین لیبرالیسم و سوسیالیسم، نه بین صهیونیسم و شیعه و نه بین هیچ خوب‌ها و بدهای دیگری. آنچه نام بردیم، همه جنگ‌هایی است که امروز در جهان جریان دارد، اما در وهله اول، جنگ مهم‌تر و بزرگ‌تری در جریان است. جنگی ریشه‌دار و بسیار قدیمی و دارای دامنه‌های فلسفی و نظری گسترده که امروز مدام به تقابل آخرالزمانی خود نزدیک می‌شود و «جنگ بی‌نهایت» نزدیک است. این جنگ، پیش از این بارها در فیلم و سریال‌های هالیوودی به نمایش گذاشته شده است. در «وست‌ورلد» جاناتان نولان که پروژه بزرگ شبکه اچ‌بی‌او بعد از «بازی تاج و تخت» بود؛ در سه‌گانه محبوب و خاطره‌انگیز «ماتریکس»؛ در اثر تأثیرگذار و تکان‌دهنده پیتر ویر، کارگردان استرالیایی‌تبار، «ترومن شو»؛ در فیلم مستندگونه و آینده‌پژوهانه استیون اسپیلبرگ، «بازیکن شماره یک آماده» و در بسیاری فیلم ها و سریال‌ها و مستندهای دیگر. از جمله مستند فاجعه اجتماعی یا «سوشال دیلما» که در ۲۰۲۰ میلادی منتشر شد. در کنار این‌ها یک حکایت قدیمی هم وجود دارد که تبدیل به یک ضرب‌المثل شده؛ داستان یک پادشاه که روزی برهنه از کاخ خود خارج شد. برای این جنگ، عنوان‌های گوناگونی به کار می‌برند که هیچ‌کدام بیانگر عظمت و ریشه‌دار بودن آن نیست. مثلا به آن می‌گویند جنگ روایت‌ها یا جنگ رسانه‌ای یا امپراطوری اخبار و تعبیرات و اصطلاحاتی از این دست. این‌ها همه اما فقط اجزای آن جنگ بزرگ است و جنگ حقیقی، بین واقعیت و مجاز است. 
اینکه واقعیت تا چه پایه مستقل و مستحکم است و تا چه حد وابسته به ذهن و تصور انسان، دعوایی قدیمی است که رینگ کشتی اصلی آن فلسفه است. در یونان قدیم، از هراکلیتوس گرفته تا سوفسطائیان، هر یک به نوعی واقعیت را تهدید می‌کردند. این تهدید می‌توانست نپذیرفتن ثبات آن باشد و یا نفی آن. اصالت ذهن و عین در فلسفه هیچ‌گاه برطرف نشد و در میان فلاسفه رده اول عالم همواره در جریان بوده است. «جهان به مثابه اراده و تصور»، مهم‌ترین اثر آرتور شوپنهاور، یکی از مهم‌ترین دفاعیه‌های ایده‌آلیسم یا مکتب اصالت ایده‌های ذهنی بر اشیای خارجی است. اینکه در جهان اندیشه کدام مکتب پیروز شد، در وسع دانش نگارنده نیست و شاید از اساس بر این رقابت نقطه پایانی گذارده نشده باشد، اما مسیر حرکت بشر روی ریل ایده‌آلیسم و ذهن‌گرایی پیش رفت. بشر هر روز بیشتر از واقعیت فاصله گرفت و بیشتر به جهان ذهنی روی آورد. صنایع خیال، از شعر و نمایش و نقاشی فاصله گرفت و به صنعت‌های پیشرفته‌ای همچون رمان و فیلم رسید. تکنولوژی، خیال را از ذهن بیرون آورد و آن را به جزئی از واقعیت بیرونی تبدیل کرد. خیال واقعی شد بدون آنکه محقق شد. قطار ذهن یک کارگردان، روی پرده‌های سینما حرکت کرد بدون آنکه در جهان واقع قطاری حرکت کرده باشد. تماشاگران نخستین صنعت سینما، قطار را واقعی پنداشتند و گریختند اما رفته رفته آموختند این خیال واقعی است و نه یک خیال محقق خارجی. آن‌ها نیز باید قطار را دوباره وارد ذهن خود کنند. تکنولوژی در شاخه هنر و سرگرمی، چیزی جز تناور شدن صنعت خیال نبوده است. صنعت خیال امروز از رمان گرفته تا روزنامه، از تلویزیون گرفته تا سینما و از اینترنت گرفته تا متاورس، پهناور و وسیع شده است. 
تمام این صنایع، از چاپ تا تصویر و تا اینترنت هر کدام سطحی از مجاز را رقم می‌زنند. رمان، خیال‌انگیزترین سطح این صنعت است. تمام این صنایع، برای ما یک تصویر ذهنی خلق می‌کنند و «دنیایِ ما» را خلق می‌کنند. نظریه کاشت گربنر برای فهم این حقیقت، بی‌نظیر است. باور عمومی مردم این بود که تماشای برنامه‌های خشونت‌آمیز، خشونت را در افراد افزایش می‌دهد. کشف گربنر اما بسیار بزرگ‌تر بود؛ با تماشای برنامه‌های خشونت‌‌‌آمیز، تماشاگران جامعه را خشن‌تر می‌پندارند! سینما و رمان، برای ما انسان می‌سازند، جامعه ‌می‌سازند و واقعیت می‌سازند. واقعیتی که حدود و ثغورش در ذهن ماست. در این حالت، ما می‌شویم جزئی از واقعیتی که برایمان ساخته شده است. آنچه صنعت خیال با خود به همراه می‌آورد، یک زندگی ذهنی است. مثل زندگی ترومن. نقطه اوج این زندگی ذهنی هم متاورس است.
در ذهن برخی از مردم ایران، این روزها یک انقلاب جریان دارد. انقلابی که هیچ ما به ازای
 بیرونی و عینی برای آن نیست. این انقلاب قهرمانان خودش را دارد، شهیدان خودش را دارد، پیروزی‌های خودش را دارد، تراژدی‌ها و فجایع و حماسه‌های خودش را دارد. یک انقلاب کامل است، مثل کابین آزمایشی یک هواپیما برای آموزش خلبانی. مثل یک متاورس. جنگ بین قلعه‌های ذهنی آدم‌ها در جریان است. هرکه به دور جهان برساخته خود، دیوارهایی قطور کشیده و از جهانش حفاظت می‌کند، برعکس ترومن، کسی چندان علاقه‌ای به بیرون رفتن از این جهان برساخته ندارد. 
یکی از مهم‌ترین شقوق جهاد تبیین، رسانه‌زدایی از اذهان و واقعی کردن تصورات ذهنی است. این نوع تبیین تنها برای نظام و کشور ما نیست، همه باید در بازگشت انسان‌ها به آغوش واقعیت بکوشند. نباید گذاشت رسانه، تصویرهای دروغین بسازد، حتی با اخبار واقعی. این جادوی صنعت خیال است که یک شخصیت، یک رخداد و یک تصویر را تعمیم می‌بخشد. از همین رو رسانه‌زدایی تنها با کار رسانه‌ای صورت نمی‌گیرد، بلکه از اساس فاصله گرفتن از رسانه‌ها، خود گام مهمی در جهت رسانه‌زدایی از اذهان و افکار است.
بعد از این نکته باید اشاره کرد از این بحث، نتایجی دوری همچون فیلترینگ نباید برداشت شود. فیلترینگ در شرایط امروز، خود یکی از عوامل اضطراری نمایاندن فضای کشور است و یکی از موجبات شکل‌گیری ابرواقعیت یا واقعیت حاد در ذهن مردم. فیلترینگ، بستن رسانه‌های معاند نیست، خود یک رسانه است! هرچه رسانه‌های  بیگانه می‌گفتند را فیلترینگ با زبان‌قدرتمندتری فریاد می‌کند. 

نویسنده : جواد شاملو |
برچسب ها
,
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.