مادر بامرام‌ها - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 108563
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : 25 آذر 1403 - 6:39 |
ام‌البنین همسر حامل‌اللواء پیامبر بود و مادر حامل‌اللواء سالار شهیدان

مادر بامرام‌ها

سخت است رسیدن به جایی که زن خانه شاه مردان شدن. سخت است بر مسند صدیقه کبری سلام‌الله علیها نشستن. سخت است برای ثارالله، سردار سپاه ساختن.‌ سخت است برای بیرق اباعبدالله، علمدار آفریدن.
مادر بامرام‌ها

سخت است رسیدن به جایی که زن خانه شاه مردان شدن. سخت است بر مسند صدیقه کبری سلام‌الله علیها نشستن. سخت است برای ثارالله، سردار سپاه ساختن.‌ سخت است برای بیرق اباعبدالله، علمدار آفریدن. سخت است ‌ام‌البنین بودن و ام‌الشهدا شدن.

سخت در لحظه شنیدن خبر شهادت فرزندان، تنها و تنها در فکر پسر زهرا بودن. سخت است تحمل داغ فرزندی که شهادتش کمر ولی‌الله را شکست. ام‌البنین همسر حامل‌اللواء پیامبر بود و مادر حامل‌اللواء سالار شهیدان. او لایق همسری امیرالمؤمنین بود، نشانه‌اش آنکه برای اباعبدالله یک حیدر تربیت کرد. فرزند او رؤیای کودکان اهل بیت و کابوس مدعیان رزم بود. عباس همچون پدرش امیرالمؤمنین، تعیین‌کننده‌ترین شخصیت نبرد بود. روز احد در مقابل پیامبر فقط امیرالمؤمنین مانده بود و همو نگذاشت جان پیامبر از دست برود. روز خیبر، هنوز یاران زیادی دور پیامبر بودند اما کسی را یارای در هم شکستن حصار قلعه نبود. می‌خواهم بگویم فرقی نداشت که پیامبر چقدر یار داشت.

علی اگر نبود کار لشکر لنگ بود. در مقابل هم اگر علی بود، هیچ کس دیگر هم اگر نبود، باز دست خصم به رسول خدا نمی‌رسید. این نقش مولا به قمر بنی‌هاشم تفویض شد. تا بود، سپاه اباعبدالله برپا بود‌؛ ولو دیگر یاران رفته بودند. اما مشیت الهی بر آن نبود که عباس همچون پدرش سرنوشت جنگ را عوض کند. عباس که پدرش علی بود و مادرش ام‌البنین اگر می‌خواست می‌توانست کاری کند که دشمن، آرزوی اسارت زینب کبری سلام‌الله علیها را به گور ببرد. هرچند که برد، چون زینب جز از جهت ظاهر اسیر نشد. دیدیم که یکی از عمال تخریب الشام، ظاهرا به یکی از شعارهای مدافعان حرم طعنه زده، با این مضمون که «مگر نگفتید زینب دوباره اسیر نمی‌شود؟». عمال تخریب‌الشام ابتدا باید قلاده یهود را از گردن‌های خود باز کنند بعد دم از آزادی یا اسارت بزنند. آن‌ها خود اسیران یهودند؛ هرچند باواسطه! یهود هرکسی را در حدی تحویل نمی‌گیرد که او را مستقیم به نوکری خود بپذیرد! این وحوش ابتدا اسیر «یکی از کشورهای همسایه سوریه»اند بعد اسیر یهود. مزدورانی که ارمغانشان برای سرزمینشان، اشغال‌شدن توسط غاصبان قدس بود را چه به اظهار نظر در مورد اسارت و آزادی؟ و اما عقیله بنی‌هاشم حتی یک ثانیه هم به معنای حقیقی اسیر نشد.

عملیات تحریرالشام، عملیات حضرت عقیله بود که با دست بسته، ذهن‌های معاویه‌زده مردم شام را از بختک دروغ‌های اموی‌ نجات داد. زینب اسیر نبود، مردمان شام اسیر خرافات بنی‌امیه بودند و احرار کربلا آن‌ها را نجات دادند. زینب یکبار هم اسیر نشد، دوباره که هیچ! زینب بود که در جنگ داعش سوریه را از اسارت نجات داد و زینب است که امروز نیز نه سوریه، که خود مسجدالاقصی را نجات می‌بخشد. سپاه زینب را در اربعین ببینید! بیچاره‌ها! پرچم حرم سیده رقیه را پایین آوردید، با میلیون‌ها پرچمی که در اربعین بالا می‌رود چه می‌کنید؟ اگر بنا بر مزار باشد، مزار مادرش هنوز گم است! شیعه را با مزار اولیائش نترسانید. مزار پیشوایان ما در قلوب ماست. شیعه مرام‌محور است؛ نه مزارمحور. مزار زینب را اسیر کنید، مرام‌ زینب اسیرتان می‌کند. این هم مرام ام‌البنین است. می‌آیی از او بنویسی، به خودت می‌آیی و می‌بینی در زینبیه‌ای. پروای خود و چهار پسر خود را نداشت: «أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»…
مادر بامرام‌ها…

نویسنده : جواد شاملو |
برچسب ها
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.