طوفان دیگری در راه است
روزها و شبهایی که ما در آنها نفس میکشیم، بخشی از تاریخفناناپذیر و فراموشنشدنیای است که از قالب زمان میرهد و در هر دورهای از تاریخ از خود ردی به جا میگذارد. اتفاقات بعد از عملیات «طوفان الاقصی» نقطه عطفی است که بعدها در تاریخ قطعا به آن ارجاع داده خواهد شد. آنچه شاهد آنیم جنون کور و توحش افسارگسیخته ظالمانی است که در آن هم انتقام نهفته است، هم نفرت نهفته است، هم ترس نهفته است و هم اغراض سیاسی.
رژیم صهیونیستی با حملات بیامان خود به غزه، از طوفان الاقصی انتقام میگیرد. آنقدر میکشد تا هر دو کفه ترازو همسان شوند. اما برای نیروی مستکبر، این کافی نیست همانقدر از فلسطینیها بکشد که خودش تلفات داده. برای رژیمی که در الهیات خود، رسما نژادپرست است و خود را قوم برتر میداند، خون یک صهیونیست با خون یک فلسطینی برابر نیست. صهیونیستها در طوفان الاقصی شکست خوردند و تحقیر شدند. این درد برای رژیم سفاک به این سادگیها التیام نمییابد. انتقام، یکی از ریشههای این خشونت و توحش است. ریشه دیگر، نفرت است. این قوم از مسلمانانی که برای وطن خود میجنگند، نفرت عجیبی دارند. آنها این مردم مستضعف را سد راه تمام آرزوهایشان میبینند و دیدهاند که چگونه این مردم با دستهای خالی عامل تمام بدبختیهای رژیم شدهاند. قوم نژادپرست اساسا از انسانهای دیگر نفرت دارد، خاصه که این انسانها مسلمان باشند و خاصه که فلسطینی باشند. اگر هیچ بهانهای هم در کار نباشد، رژیم صهیونیستی نمیخواهد حتی یک فلسطینی را زنده ببیند. او اگر میتوانست و اگر از این به بعد بتواند، جنایت را تا از بین رفتن آخرین فلسطینی و سوختن آخرین درخت زیتون ادامه میدهد.
ریشه دیگر جنایات رژیم سفاک، ترس است. رژیم صهیونیستی میداند محور مقاومت اکنون این ظرفیت را دارد که آن را با خطر وجودی مواجه سازد. ترس از بقا همواره در وجود صهیونیستها بوده است. چراکه آنها سرزمینی را غصب کردهاند که برای آنها نبوده و در جغرافیایی ساکن شدهاند که با آنها بیگانه است. این ترس با قدرت گرفتن ذره ذره مقاومت برای آنها جدیتر نیز شده است. مهمترین عامل وحشت آنها نیز به اعتراف خودشان، ایران است. از همین جهت رژیم اشغالگر امروز نیاز دارد که محور مقاومت را بترساند و هزینه حمله به خود را بالا ببرد و تا حد توان، نیروهای مقاومت را خسته، زخمدیده و فرسوده گرداند.
ریشه دیگر، اغراض سیاسی شخص بنیامین نتانیاهوست که تلویحا مورد اشاره رهبر انقلاب نیز قرار گرفت. نتانیاهو جزئی از بدنه ایدئولوژیک و افراطی سیاست رژیم صهیونیستی است و کابینهای که تشکیل داده نیز یک کابینه کاملا امنیتی-نظامی و تندرو است؛ تا جایی که برخی از شخصیتهای آن در حال حاضر در لیست تروریستی آمریکا هستند! از سوی دیگر هنوز یک سال هم از تنشهای جدی درون سرزمینهای اشغالی و تظاهرات علیه نتانیاهو نمیگذرد و جامعه اسرائیل غاصب، هنوز ملتهب است.
دولت نتانیاهو سرمایه اجتماعی پایینی دارد و با شکست مفتضحانه رژیم در عملیات حماس، مقبولیت خود را بیش از پیش نیز از دست داد. وقتی دولتی با آرایش جنگی و تندرو پا به میدان مینهد، افکار عمومی توقع دارند دستکم در آن مسئلهای که ادعایش را دارد و بر سر آن به جامعه هزینه تحمیل میکند، موفق باشد. نتانیاهو از جایی ضربه خورد که ادعای آن را داشت. وقتی جنگ تمام شود، نتانیاهو در عرصه سیاست با مشکلات عدیدهای روبهرو خواهد بود که بقای او را در شاکله قدرت، تقریبا ناممکن میگرداند. از این رو او نمیتواند صحنه جنگ را به این زودی ترک کند. او برای پایان جنگ، نیاز به یک دستاورد دارد. دستاوردی که بتواند آن را به افکار عمومی اسرائیل بفروشد.
اما به نظر میرسد تمام این اهداف شکست خواهند خورد. رژیم غاصب هرچقدر هم که از مردم بیگناه غزه بکشد، دستبالا میتواند شکست نظامی خود را جبران کند، شکست اطلاعاتی او همواره لکه ننگی بر دامانش خواهد ماند. هرچند که از نظر نظامی هم هیمنه رژیم آسیبی دید که با این قتل عامهای وحشیانه قابل جبران نیست.
از سوی دیگر ستمگران صهیونیست همراه با ارضای حس نفرت خود، دارند در دل تمام جهان بذرهای نفرت از صهیونیستم را آبیاری میکنند، نهالها را رشد میدهند و درختها را مثمر میگردانند. هرکه از رژیم جعلی متنفر بود، امروز متنفرتر است. هرکه این رژیم را نمیشناخت، امروز آن را میشناسد.
همچنین رفتار رژیم غاصب در نهایت باعث میشود آنچه این رژیم از آن میترسد به سرش بیاید. شیر مقاومت تا جایی صبر دارد، اگر این صبر تمام شود، غرش او هفتگوشه این جهان ظلمزده را خواهد لرزاند. رژیم صهیونیستی ثابت کرد اطلاعاتش از توان مقاومت به هیچ عنوان کافی نیست. او وقتی متوجه ابعاد تازه قدرت مقاومت میشود که مورد حمله قرار بگیرد. اگر غیر از این بود، غافلگیری و شوکزدگی طوفان الاقصی رخ نمیداد.
نتانیاهو نیز همانگونه آینده سیاسی خود را باخته که دونالد ترامپ در آمریکا آن را باخته. ساختار و جامعه هیچیک از این دو رژیم، دیگر به این مهرههای پرهزینه تن نخواهند داد. جامعه رژیم جعلی صهیونیستی طبق نظرسنجیهای خود این رژیم، اسرائیل را در ماجرای طوفان الاقصی شکستخورده میداند و مسئول این شکست را نیز نتانیاهو قلمداد میکند.
شاید آنچه که بر تمام اهداف رژیم خط بطلان میکشد، حماقتی است که در حمله به بیمارستان الاهلی، معروف به المعمدانی غزه انجام داد. جنایتی که در آن دستکم پانصد بیمار بیدفاع فلسطینی به شهادت رسیدند. این حمله، بغضی که طی یک هفته گذشته گلوی ناظران جهانی را میفشرد ترکاند. مردم مظلوم فلسطین دیگر به آخرین مرحله مظلومیت رسیدند. دیگر از قتل عام بیماران که جنایتی بدتر وجود ندارد. اسرائیل شاید در آینده البته قبور مردم فلسطین را هم بمباران کند، از او چیزی بعید نیست، اما از این سرخی رنگی بالاتر برای مردم فلسطین وجود ندارد.
صهیونیستها نیز دیگر از این ظالمتر نمیتوانند بشوند. هنوز چند روزی بیشتر از سخنان رهبر انقلاب در مراسم دانشآموختگی دانشگاههای نیروهای مسلح نگذشته که رهبر انقلاب با دیدگاهی حکیمانه، که هرچه میگذرد ابعاد حکیمانه آن روشنتر میشود، این جملات را بیان کردند: «شما با ملّت فلسطین چه کردید؟ اقدام شجاعانه و در عین حال فداکارانه فلسطینیها پاسخ به جنایت دشمن غاصب بود که سالها ادامه داشت و در ماههای اخیر شدّت آن افزایش پیدا کرده بود؛ مقصّر هم دولت کنونی حاکم بر رژیم غاصب صهیونیستی است. » در واقع رهبر انقلاب با این جملات، واکشن مقاومت فلسطین را یک واکنش طبیعی و حتی شاید بتوان گفت یک واکنش غریزی توصیف کردند. این دیدگاه برای همه ما و بیش از همه برای ستمگران صهیونیست قابل تأمل است. طبق این دیدگاه، حمله مقدس حماس به صهیونیستها، تنها با حساب و کتاب نظامی و سیاسی و عقلانی نبود، فلسطین اگر از خود دفاع نکند، در خود منفجر میشود. جان فلسطین به لب رسیده، و این همان چیزی است که رژیم غاصب از آن غافل است. فلسطین دارد با احساسش و با خونخواهیاش میجنگد. این همان حقیقتی است که ما را مطمئن میسازد به پاسخ سخت مقاومت. المعمدانی بیپاسخ نمیماند؛ باید منظر طوفان بود.
جواد شاملو , طوفان الاقصی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.