زیارت پر از راز
بشر در همه دورانهای تاریخ مرکبی برای خود داشته است. مرکبی تا راهش را کوتاه کند و تنش را آسوده از راهپیمایی. پیاده مسیری را پیمودن برای فقیران و در راهماندگان و بیچارگان بوده است. جز این هیچ دلیل دیگری نیست که از مرکب استفاده نکنی و رنج راه و دیر رسیدن را به جان بخری. البته راهپیمایی یکی از روشهای معمول برای اعتراض یا حمایت و هرگونه اعلام موضع جمعی دیگر است، اما راهپیمایی به عنوان یک تحرک اجتماعی مقصد ندارد، مبدأ هم ندارد. نقطه آغاز و شروعش موضوعیتی ندارد و تنها برای تعیین حدود راهپیمایی است. اینها، قاعده است. اصول است، نرمال است. اما گروهی هستند که همیشه قاعدهها را به هم میزنند.
آنها ممکن است فقیر نباشند، اما پیاده به دل جادهها بزنند. نه فقط برای اینکه راهپیمایی کنند، اتفاقا مقصدی دارند اما برای رسیدن سوار بر مرکبی نمیشوند. بیاندازه شوق به رسیدن دارند، اما راه را با مرکب کوتاه نمیکنند. این گروه نمیخواهند فقط به مقصد رسیده باشند، آنها پیاده میروند تا خود را کوچک کنند و مقصد را بزرگ. قصدشان از پیاده رفتن تحقیر خود است و تعظیم مقصد.
یکی از بزرگان این گروه، یعقوب علیهالسلام بود. میگویند وقتی یعقوب به مصر رسید و پس از سالیان سخت انتظار بالأخره یوسف را دید از مرکب پایین آمد و یاد شاید هم پایین افتاد. با اینکه او پدر بود و یوسف پسر اما این گروه قاعدهها را میشکنند. اگر از یعقوب میپرسیدی چرا پیاده به نزد پسر میروی و منتظر نمیشوی تا او اول از مرکب پایین بیاید، او میفرمود: حب.
منطق انسانگرا اهمیت زیادی به ابزار میدهد. چراکه ابزار، نماد قوه تسخیرگر انسان است. اما انسان در حقیقت فقط به تسخیر کردن میل ندارد بلکه به تسخیر شدن، مملوک شدن و فتح شدن توسط یک معشوق و معبود زیبا هم گرایش دارد. انسانی که پیاده به سمت معشوقی میرود، خود مرکب عشق است و عشق او را مسخر خود ساخته است. گروهی که قاعدهها را به هم میزنند عاشقانند. مرکب برای این است که جان راهرونده آسوده باشد، اما عاشق برای خود جانی ندارد که بخواهد در آرامش باشد. جان او همان مقصد اوست. او با تمام وجودش به سمت روحش میرود، او میخواهد تمام جسمش را خرج روحش کند.
اگر از یک زائر پیاده امام عاشقان، سید شهیدان و سالار عارفان پرسی برای چه پیاده به کربلا میروی، او همان که یعقوب گفت را میگوید: حب. این راز پیاده رفتن است. زیبایی یوسف زانوها را شل میکند و عاشق را از مرکز به زیر میاندازد. به محضر یوسف پیاده باید رفت، حتی اگر یعقوب باشی.
اربعین , جواد شاملو
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.