جلوهای از جاذبه علی
جواد شاملو
هیئت رأیة العباس با مداحی حاجمحمود کریمی، از هیئات قدیمی و مشهور تهران و شمیرانات است. این هیئت همچون عرف دیگر مجالس و محافل، تصمیم گرفت مراسم جشن عید غدیر امسال را نه شب عید غدیر، بلکه روز عید و آن هم در حسینیه باصفای خود، بلکه در میدانگاه جلوی حرم مطهر امامزاده علی اکبر برگزار کند. زیر نور خورشید، در پیش چشم اهل محل و کسبه. اینگونه حس آن روزی که در وادی غدیر خم جماعت حجاج ایستاده بودند و رسول خدا بر بالای بلندی خطبه میخواند به مستمعین منتقل میشد. این شیوه، حسن دیگری هم داشت و توسط صاحبان مجلس هم به آن اشاره شد که اینگونه مراسم بزرگداشت غدیر، ترویج مییابد.
ترویج غدیر، نیازی بود که توسط شیعیان و مذهبیون احساس شد و صاحبان مجلس و منبر و علما نیز طی سالها در آن دمیدند. نیاز به ترویج بیشتر غدیر، احساسی بود که در جان مردم پدید آمد و نهادهای صد در صد مردمی همچون هیئات آن را بیش از پیش گوشزد کردند. فعالیت پردامنه وهابیت و افزایش بلوغ دینداری مردم، اساسا میل به مناسک اجتماعی را افزایش داد. مناسکی که پس از انقلاب، تحت تأثیر فضای انقلاب اسلامی و هشت سال جنگ تحمیلی، منحصر در عاشورا بود، حالا بالطبع میل به گسترش داشت. اینکه غدیر باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد، یک تصمیم بالادستی حاکمیتی نبود، یک نیاز مردمی بود. همانگونه که مناسک مفصل عاشورا از دل مردم بر میآمد. اصولا توجه بیشتر به بعد اجتماعی اسلام، در ذات انقلاب اسلامی نهادینه شده است. در این میان عوامل دیگری هم پدید آمد که شاید بتوان آنها را در بلوغ مناسک جمعی و اجتماعی، مؤثر دانست. یکی از این پدیدهها، زیارت اربعین بود. اربعین ظرفیت مناسک شیعه برای شکل گرفتن اجتماعات عظیم، مردمبنیاد و خیرهکننده را به نمایش گذاشت. اربعین تبدیل به ایدهای شد که دیر یا زود چه از جانب مردم و چه از جانب حکومت، اجرایی میشد، ولو با مختصاتی متفاوت. پدیده دیگری که اجتماعات خیابانی و در منظر مردم را قوت بخشید، همهگیری کرونا بود. کرونا مجالس و محافل را از تکایا و مساجد و حسینیهها بیرون آورد و صحنههای بدیعی از عظمت، نظم و پویای مناسک شیعه به نمایش گذاشت. پدیده دیگر، پدیده غافلگیرکننده اجتماعات سرود «سلام فرمانده» بود. این پدیده هم از ظرفیت عظیم مردمی برای شکل دادن مراسم و مناسک جمعی و اجتماعی پرده برداشت. پدیده بسیار مهم دیگر، مواجهه عظیم مردم با شهادت سردار دلها و راه افتادن موج مردمی سترگی بود که هنوز در موسم شهادت سردار، خود را نشان میدهد. همه اینها، منجر به شکل گرفتن ایدهای شد به نام «مهمونی دهکیلومتری غدیر» که هنوز، چندان که باید و شاید ایده پختهای نیست؛ اما خبر از آغاز عصر جدیدی در مناسک اجتماعی شیعه میدهد.
به این مراسم نقدهای متعددی وارد شده است که مرکز و محور تمام آنها، حکومتی بودن این مراسم است. عدهای ذات حاکمیتی این مراسم را مخل اصالت ناب مردمی که لازمه مناسک دینی است میدانند. عدهای این حاکمیتی بودن را، موجب یکدستی، تودهای و غیر خلاقانه شدن مراسم میدانند که باز هم نقطه مقابل مراسم دینی است که سرشار از تکثر و خلاقیت است. عدهای این حاکمیتی بودن را باعث بهرهبرداری حاکمیت از اجتماع پرتعداد و باشکوه مردم میدانند.
در اینجا باید گفت از اساس آسیبشناسی، عنصری لازم و ضروری برای تمام مناسک اجتماعی، چه دینی و چه غیردینی است. به مراسم «مهمونی دهکیلومتری» هم انتقادات زیادی وارد است و با صراحت اعلام میکند اگر این مراسم با سبک و سیاق فعلی و بدون تغییر و تحول و بهسازی پیش برود، قطع و الیقین عمر درازی نخواهد داشت. اما کلیت چنین حرکتی قابل دفاع است و انتقاداتی که شماری از آنها بالاتر مطرح شد، به کلیت حرکت وارد نیست.
اول از همه، حاکمیتی بودن مردم موردبررسی قرار میگیرد. دخالت حاکمیت، برای شکلگیری بعد اجتماعی دین، بدیهی و ضروری است. عدهای میگویند اربعین مردمی است اما مراسم غدیر در تهران مردمی نیست. حال آنکه اربعین، قدمتی هزار ساله دارد. برای قرنها که شیعیان، مخفیانه و با گروههای کوچک، از نجف و دیگر نقاط به کربلا میرفتند تا روز اربعین در کنار قبر مطهر سالار شهیدان باشند؛ کجا خبری از مراسم پیادهروی اربعین با شکل و شمایل حیرتآور امروزی بود؟ آیا در زمان حکومت دیکتاتوری صدام حسین، این مراسم «مردمی» میتوانست به این شکل برگزار شود؟ آیا این حکومتها نبودند که برای سالهای متمادی، جلوی زیارت امام حسین علیهالسلام را با شدیدترین شیوهها میگرفتند؟ یا در ایران خودمان. آیا اگر نبود صفویه که به قصد و نیات گوناگون به مناسک عاشورا دامن زد، محرم فروغ امروزین خود را داشت؟ یا اگر طاغوت پهلوی ادامه پیدا کرده بود، آیا باز هم برای ثبت نام اعتکاف، باید دست میجنباندی که ظرفیت مساجد پر نشود؟ اصلا مناسک اجتماعی بدون دخالت حکومت امکان برپایی پیدا نمیکند. حال این دخالت میتواند به شکل بسترسازی و حمایت باشد، میتواند از جنس تصدیگری باشد. برای مناسک دینی، بهتر است دخالت حکومت از جنس بسترسازی و حمایت باشد.
علاوهبر این، حکومت وظیفه دارد خادم مردم باشد و خدمت به مردم، شؤون مختلفی دارد که شامل خدمت به اعتقادات آنان نیز میشود. حاکمیت وظیفه دارد برای دغدغه مردم نسبت غدیر برنامه داشته باشد. شاهد اینکه مردم به مناسک نیاز داشتند و حاکمیت تنها بسترسازی انجام داده است، حضور مردم است. حضور مردم در اجتماعات سلام فرمانده، یعنی نیاز مردم به مناسک اجتماعی. در سلام فرمانده که دیگر خبری از کیک و ساندیس نبود!
در مورد غدیر، مناسک مردمی شیعه که جلوه سترگ اجتماعی داشت، سالها بود خاموش شده بود و نیاز به احیا داشت. احیای غدیر با عظمت پیشین خود، از مردم به تنهایی بر نمیآمد. محرم را مردم میگردانند چون مناسک مردمی آن هنوز زنده است، اما غدیر، تازه دارد احیا میشود و قطعا به مرور زمان هرآینه مردمیتر، رنگارنگتر و پرجلوهتر خواهد شد.
در این میان برخی دغدغهها هم درست است. مثل اینکه اینگونه مراسم، نباید باعث از بین رفتن تکثر شود. البته مشاهدات میدانی ما از مراسم شام غدیر در تهران، به هیچ وجه یکدستی را تأیید نمیکند. بلکه انواع و اقسام تیپ و قیافههای گوناگون قابل مشاهده بود. همچنین باید از بهرهبرداریهای سیاسی و امنیتی بر حذر بود و از نام پرجاذبه مولای متقیان، استفادههای دیگر نبرد، که در این صورت حساب و کتابمان با خود مولاست.
جواد شاملو , عید غدیر خم , مناسک نوین غدیر
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.