صاحب جامعه
جواد شاملو
برای ائمه معصومین علیهم السلام، زیارتهایی که از دیگر معصومین نقل شده باشد متعدد داریم؛ اما در این میان زیارتهایی که از امام هادی نقل شدهاند، تفاوتهایی با زیارتهای نقلشده از دیگر امامان دارند. منظورمان از زیارتهای نقلشده از امام هادی علیهالسلام، مشخصا زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه آن حضرت هستند. این زیارتها، صرفا سلامگویی و درودفرستی و ابراز ارادت و دعا و ثنا نیستند. زیارتهایی که از ائمه دیگر نقل شده، غالبا مجمل و مختصر و کلیاند. اما این دو زیارت بسیار مفصل و پرجزئیاتاند. در آنها بحثهایی دقیق و موشکافانه، عباراتی بلند و حیرتآور، استدلالهایی صریح و بیپرده و احتجاجهای قدرتمند و خانمانبرافکن فراوان است. این زیارتها، تبیینگر جایگاه حقیقی اهل بیت آن هم در پیش چشم همه مردم هستند. طوری که گویی زیارت جامعه را کسی در جمع هیئتیترین و آشناترین افراد با معارف امامیه ایراد کرده است. طوری که گویی زیارت غدیریه را یک عالم بیباک شیعه، در وسط مجلس مدح امیرالمؤمنین ایراد کرده است. واقعیت این است که بسیاری از مضامین این زیارت هنوز هم عمومیت ندارد و در مجالس عمومی و بزرگ کمتر به راحتی مجال بیان پیدا میکند. اما حضرت این طرایف عظمت امامات و این براهین حقانیت ولایت را در یکی از دشوارترین اعصاری که بر شیعه گذشته بیان میکنند.
گویی همانگونه که معجزه پیامبران بستگی به این داشته که در عصر آنها چه فنی یا علمی در اوج است؛ جهاد انسان ۲۵۰ ساله نیز بستگی به این داشته که در هر دوره از حیات این انسان کامل، چه فشار و حملهای از سوی دشمن وجود دارد. در دوره امام هادی علیهالسلام، نقل احادیث پیامبر اکرم در وصف اهل بیت ایشان، مجازاتهایی سنگین از سوی خلفت عباسی در پی داشته است و هر گونه ابراز ارادت به امیرالمؤمنین و حسنین، با برخوردهای خطرناک طاغوت عباسی مواجه میشده. در همین دوره است که برخی عناصر و جریانها، در پی این برآمدند که مرز اعتقادی میان شریعت حقه شیعه و دیگر نحلهها و مکاتب انشعاب یافته از اسلام را محو کنند و تفاوتها و اختلافات را حتی در سطح عقاید نیز انکار کنند. در چنین شرایطی امام هادی علیهالسلام از هر سو محدود شده است و تلاش شده تا صدای روشنگر و هدایتبخش او به شیعیان و سرتاسر جامعه اسلام نرسد. امام هادی در شرایط خفقان و محدودیت، تمام همت و توان خود را در کلمات و جملات خویش میریزد و از ولایت و امامت دفاع میکند. او نمیتواند صدای خود را بلند کند و به گوش مخاطبان بیشتری برساند، پس با قدرت بخشیدن به جملات و تعابیر، برد آنها را افزایش میدهد.
پیش از حضرت هادی، از پیامبر و امیرالمؤمنین گرفته تا حضرتین باقرین علیهمالسلام، معارف گوناگون اسلامی، از توحید و نبوت گرفته تا احکام و اخلاق را بیان کرده بودند. در تمام این مدت به امامت هم اشاره شده بود، اما حالا وقت این بود که بحث امامت و ولایت و اهمیت محوری آن در میان عقاید و معارف اسلامی، مکشوف شود. این نشان میدهد جامعه شیعه، به رشد و بلوغ فکری دریافت بحثهای امامت رسیده است و همین نشاندهنده تلاش فکری ائمه در سالهای پیشین است. همانگونه که اسلام به عنوان دین خاتم در دوران بلوغ بشریت نازل شد، بحثهای ولایت و امامت نیز به عنوان خاتم علوم اسلامی در عصر بلوغ شیعه بر لسان امام جاری شد.
راهبرد امام هادی علیهالسلام در این شرایط که از طرفی دستگاه سعی در سانسور حق دارد و جریانهای انحرافی سعی در حل کردن حق در دریای مکاتب و از سوی دیگر شیعیان نیز در آمادگی فکری قرار دارند، بازتعریف اساسی و بنیادی جایگاه امیرالمؤمنین و اهلبیت عصمت است.
حضرت در زیارت غدیریه با بیانی معجزهگون، به صراحت کسانی که جلوی امیرالمؤمنین ایستادند را منافقانی ظالم و از دین خارج معرفی میکنند. حضرت تا آنجا پیش میروند که حتی شککنندگان در حقانیت امیرالمؤمنین را بیایمان به رسولالله میخوانند. این نخستین بار است که در مورد غاصبان حق علی علیهالسلام اینگونه بیپرده سخن میرود: «آمَنْتَ بِاللهِ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ وَ صَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ مُكَذِّبُونَ وَ جَاهَدْتَ [فِي اللهِ] وَ هُمْ مُحْجِمُونَ؛ به خدا ایمان آوردی، درحالی که آنان شرک میورزیدند و حق را تصدیق گفتی وقتی که آنان تکذیبش میکردند و جهاد کردی در حالی آنان از جهاد عقب نشینی میکردند». منظور حضرت هادی از این «هم؛ آنها» چه کسانی است؟ از سیاق جملات پیداست این «هم» کسانی بودهاند که مخاطب امام هادی یعنی امیرالمؤمنین، با آنها تعارض و تضاد داشته است. این بیان، بیان کسی است که با مظلومی ملاقات کرده و میخواهد حق را به او بدهد. فرض کنید کسی در ابتدای مکالمهای به شخص مقابلش بگوید: «اینهمه به آنها خوبی کردی، اینهمه از آنها جلوتر بودی، اینهمه بیش از آنها کار کردی…» مخاطب بدون آنکه ماجرا را بداند، میفهمد بین مخاطب و آنهایی که مدام در زبان شخص متکلم تکرار میشود، تعارضی وجود داشته. کمااینکه حضرت در پایان این عبارات به صراحت ظالمان را لعنت میکنند: «وَ عَبَدْتَ اللهَ مُخْلِصا لَهُ الدِّينَ صَابِرا مُحْتَسِبا حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ أَلا لَعْنَةُ اللَهِ عَلَى الظَّالِمِينَ؛ خدا را عبادت کردی، درحالی که خالص کردی برای او دین را، صبر کردی و به حساب خدا گذاشتی تا مرگ تو را دررسید، لعنت خدا بر ستمکاران». از این عبارات، ذهن افراد به سراغ ماجرای سقیفه میرود. زمینه بحث که تماما ولایت است، پس معلوم میگردد این هم، غاصبان ولایتند.
این یعنی همان جهاد کبیری که اباعبدالله الحسین علیهالسلام را به وادی طف کشاند. این همان جهادی است که امضای حکم شهادت خویشتن است. این بذری بود که کاشته شد تا در پنجم ماه رجب، لاله شهادت ابنالرضا از آن بروید.
امام هادی (ع) , جواد شاملو
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.