رمزگشایی از بازی خطرناک آتلانتیکی‌ها - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 66903
  پرینتخانه » بین الملل, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : 09 خرداد 1401 - 6:06 |
طولانی شدن جنگ اوکراین به ضرر چه کسی است؟

رمزگشایی از بازی خطرناک آتلانتیکی‌ها

 طی روزهای اخیر، شاهد بروز سیگنال‌های متفاوت و متناقضی از سوی اعضای ناتو در قبال جنگ اوکراین هستیم. برخی بازیگران مانند آلمان و فرانسه معتقدند که باید هر چه سریع‌تر به فکر«مدیریت بحران» و حرکت به‌سوی دیپلماسی جهت گشودن گره کور موجود در کی‌یف شد. 
رمزگشایی از بازی خطرناک آتلانتیکی‌ها

گروه بین‌الملل
 طی روزهای اخیر، شاهد بروز سیگنال‌های متفاوت و متناقضی از سوی اعضای ناتو در قبال جنگ اوکراین هستیم. برخی بازیگران مانند آلمان و فرانسه معتقدند که باید هر چه سریع‌تر به فکر«مدیریت بحران» و حرکت به‌سوی دیپلماسی جهت گشودن گره کور موجود در کی‌یف شد. 
در مقابل، دولت‌های آمریکا و انگلیس بر ادامه منازعه در اوکراین مصر هستند. آن‌ها بر این باور هستند که شدت و عمق درگیری در اوکراین باید افزایش پیدا کند زیرا در غیر این صورت، گره کور راهبردی مدنظر واشنگتن و لندن در آسیای میانه و اروپای شرقی ایجاد نخواهد شد. 
   گره کور راهبردی در کی‌یف
در اینجا باید میان متن و فرامتن منازعه در اوکراین تفکیکی واقع‌بینانه ایجاد کرد. اگرچه رسانه‌های غربی  به‌صورت عامدانه بر «متن منازعه اوکراین»و آنچه در جنگ می‌گذرد  تمرکز زیادی کرده‌اند
 اما بررسی فرامتن این منازعه و ترکیب آن با دیگر مؤلفه‌های تحلیلی نشان می‌دهد که با صحنه پیچیده و خطرناکی مواجه هستیم. آمریکا و انگلیس به‌عنوان دو عضو ارشد ناتو هر دو اصرار دارند که جنگ اوکراین در برهه کنونی متوقف نشود، حتی اگر
 کی یف و خارکیف و ماریوپل به تلی از خاکستر تبدیل شوند! به عبارت بهتر، برای واشنگتن و لندن  مهم است که بحران در محیطی پیرامونی روسیه « آسیای مرکزی و اروپای شرقی و حتی شمال اروپا» جریان داشته باشد. یکی از اصلی‌ترین دلایل سوق دادن دو کشور سوئد و فنلاند به‌سوی عضویت در ناتو ، تقویت همین بحران مزمن بوده است.
 به عبارت بهتر، غرب تلاش می‌کند حتی در صورت پایان یافتن جنگ اوکراین، اصل منازعه را میان روسیه و بازیگران اروپایی حفظ کند.راهبرد «ایجاد گره‌های کور امنیتی و راهبردی در نظام بین‌الملل»در همین فرامتن معنا پیدا می‌کند. اکنون مقامات آمریکایی علاوه بر غرب آسیا که نقطه کانونی مداخله‌گرایی آن‌ها بوده است، درصددند بحران‌های مستمر، عمیق و دامنه‌داری را در دیگر نقاط جهان خلق کرده و آن‌ها را تقویت کنند. حمایت تسلیحاتی گسترده غرب از دولت زلنسکی در کی یف شدیدا قابل‌تأمل می‌باشد.هدف آمریکا از این بحران سازی گسترده در جهان، تغییر شکل  مداخله‌گرایی جهانی  واشنگتن به بهانه مواجهه با این بحران‌هاست. این تغییر شکل، بر مبنای
 « عدم حضور مستقیم در میدان نبرد» ، «حمایت از مهره‌های نیابتی» و« تقویت خصلت تخریب زیرساختی »استوار خواهد بود. 
 شبکه‌سازی پرهزینه غربی‌ها
مقامات کاخ سفید و لندن درصدد شبکه‌سازی پرهزینه‌ای در نظام بین‌الملل هستند که« جنگ اوکراین» یکی از نقاط اتصال اصلی این شبکه محسوب می‌شود. در یک تحلیل زیربنایی، می‌توان تصریح کرد که بحران اوکراین ، عامل رویارویی دوباره روسیه و غرب نیست بلکه « نقطه آشکارساز» تقابل
 کاخ سفید و کاخ کرملین در ابتدای هزاره سوم محسوب می‌شود. در دوران ریاست جمهوری بوش پسر، معاون وی یعنی دیک چنی به‌صورت صریح خواستار اتحاد کشورهای مشترک‌المنافع سابق در راستای مقابله با نفوذ و استیلای مسکو و در هم شکستن پایه‌های اتحاد اوراسیایی مدنظر پوتین شده بود. در این میان عده‌ای از اعضای حزب « روسیه واحد» تصور می‌کردند جابه‌جایی قدرت میان کبوترها و بازها در کاخ سفید می‌تواند رابطه واشنگتن-مسکو را به رابطه‌ای دوستانه تبدیل کند! همین محاسبه غیرمنطقی کافی بود تا ایالات‌متحده آمریکا پایه مداخله‌ای تازه را در اوکراین پس از انتخابات سال ۲۰۱۰ میلادی و پیروزی یانوکوویچ پی‌ریزی کند.
 رویکرد روسیه در مقابل شبکه‌سازی غرب 
ولادیمیر پوتین درصدد دستیابی به سه هدف اصلی خود در کی یف می‌باشد،عدم پیوستن اوکراین به ناتو و تبدیل آن به یک بازیگر بی‌طرف به رسمیت شناختن الحاق کریمه به روسیه و درنهایت به رسمیت شناختن استقلال دونتسک و لوهانسک در شرق اوکراین. این مطالبات روسیه را نیز باید در ذیل تمایلات جهانی مسکو جست‌وجو کرد. کاخ کرملین  مدت‌هاست درصدد احیای قطبیت ازدست‌رفته خود در نظام بین‌الملل است. مقامات روسی به‌وضوح دریافته‌اند که اگر استراتژی«گسترش ناتو به شرق» را در همین نقطه متوقف نسازند، قطعا در آینده با «محاصره راهبردی همه‌جانبه»خود مواجه خواهند شد. مطابق طرح کلان غرب، غیر از اوکراین کشورهای گرجستان، مولداوی و آذربایجان نیز در نوبت پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی قرار دارند. بااین‌حال، اوکراین نقطه اول این بازی خطرناک راهبردی –امنیتی محسوب می‌شود. پوتین معتقد است بازی باید از همین نقطه مهار گردیده و پایان پیدا کند.بنابراین، پوتین نیز نگاه خطی و محدودی نسبت به جنگ اوکراین ندارد و آن را یک نقطه آشکارساز در پیشرفت یا عقب‌گرد بین‌المللی مسکو قلمداد می‌کند. بی‌دلیل نیست که پوتین هرگز حاضر به ترک میدان نبرد درازای امتیازات محدود اقتصادی غرب نیست. او نگاهی کاملا راهبردی و امنیتی نسبت به تحولات اوکراین  و آسیای مرکزی دارد. 
 اوکراین درهرصورت قربانی می‌شود 
طرفداران ناتویی شدن اوکراین اصلی‌ترین نقش را در تبدیل این کشور  به زمین منازعه جدید غرب و روسیه در ابتدای هزاره سوم بازی کرده‌اند.درهرحال آسمان و زمین اوکراین طی ماه‌های اخیر به میدان بازی خطرناکی تبدیل شده است که نتیجه آن هر چه باشد، به سود شهروندان اوکراینی نخواهد بود. حتی برخی از طرفداران پیوستن اوکراین به ناتو و اتحادیه اروپا، خطرات ناشی از این بازی خطرناک را در کشورشان درک کرده‌اند. فراتر از آن، بسیاری از تحلیلگران مسائل اوکراین نسبت به این‌که کشورشان نقطه آغاز تغییر چهره ژئو استراتژیک یا حتی ژئوپلیتیک  آسیای مرکزی، قفقاز و شرق اروپا باشد به‌شدت نگران هستند. واشنگتن و اتحادیه اروپا در هدایت اوکراین به‌سوی این دوراهی سخت و دشوار نقش پررنگی داشته‌اند. البته بسیاری از مقامات غربی تصور واکنش صریح و سریع روسیه را در قبال اصرار اوکراینی‌ها مبتنی بر پیوستن به ناتو نمی‌کردند. واقعیت امر این است که غرب هم‌اکنون نسبت به اوکراین دید دوگانه‌ای دارد. بر این اساس اوکراین حتی یک عضو بالقوه اروپا یا ناتو نیز شمرده نمی‌شود و صرفا حکم یک قربانی آماده در اولین خاک‌ریز نبرد « روسیه و غرب» را خواهد داشت.

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای رمزگشایی از بازی خطرناک آتلانتیکی‌ها بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.