در جست‌وجوی چهره زنانه جنگ - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 60294
  پرینتخانه » اسلایدر, فرهنگی, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۰ |
«دسته دختران» فیلمی است که ثابت می‌کند غیرت تنها یک واژه مردانه نیست

در جست‌وجوی چهره زنانه جنگ

در دورانی که با مانور رسانه‌ای بر مظاهر جاهلیت و نمونه‌های جنایت، سعی می‌شود واژه‌های مقدسی همچون غیرت و ناموس از بار معنایی مثبت خود تهی شود و خدشه بپذیرد، باید از فیلمی که گوهر غیرت را این‌بار در زنان پی می‌جوید تقدیر کرد.  
در جست‌وجوی چهره زنانه جنگ

جواد شاملو
در دورانی که با مانور رسانه‌ای بر مظاهر جاهلیت و نمونه‌های جنایت، سعی می‌شود واژه‌های مقدسی همچون غیرت و ناموس از بار معنایی مثبت خود تهی شود و خدشه بپذیرد، باید از فیلمی که گوهر غیرت را این‌بار در زنان پی می‌جوید تقدیر کرد.   درزمانی که واژه ناموس مورد حملات روایتی دشمن است، زنی در فیلم «دسته دختران» اسلحه خود را به سینه می‌چسباند و می‌گوید: «این اسلحه ناموس من است.» آنچه ناموس اوست اما در حقیقت وطن است. آنچه زن و مرد می‌توانند و باید بر آن غیرت داشته باشند. 

«دسته دختران» را فیلم ملی خوانده‌اند. این عنوان، ناظر بر این است که فیلم یک حماسه ملی را روایت می‌کند و درعین‌حال، سعی دارد آن را به گروه، تیپ، جناج یا جریان‌ خاصی منتسب نکند. فیلم‌های ملی غالبا به شیوه‌ای تصنعی، در تلاش‌اند تا در ساخت شخصیت‌های فیلم، به‌طوری رنگ‌بندی ایجاد کنند که تمام سلیقه‌های امروز جامعه ایران را در بربگیرد. خصلت تصنعی این ژانر در ایجاد رنگ‌بندی، نقطه‌ضعف آن است اما ظهور این ژانر در کل رویداد مثبتی است. اولین بروز این ژانر را در فیلم «روز صفر» دیدیم. فیلمی که در ظاهر قهرمان آن، نمی‌شد ردپای یک تفکر و عقیده خاص را پی گرفت. ژانر ملی با تمام انتقاداتی که به آن وارد است، به‌مثابه نقطه پایانی است برای ژانر مفلوک، متعفن و بیگانه «ضدجنگ». ژانر ضدجنگ هرچه در برابر جنگ‌های بی‌معنایی همچون دو جنگ جهانی و حمله آمریکا به ویتنام، محق و انسانی‌ است؛ در برابر دفاع مقدس و معطر ما که در امتداد قیام حسین‌بن‌علی بود، مصداق ناجوانمردی و بی‌انصافی است. ضدجنگ ساختن در مورد دفاع مقدس کاری ضدانسانی، ضدملی و ضددینی است و اگر کسی با شنیدن این سخن به ما ایراد بگیرد که گویی شما از جنگ خوشتان می‌آید، به او «دسته دختران» را نشان می‌دهیم‌. فیلمی که در کنار نشان دادن روی فاجعه‌بار جنگ، روی زیبا، انسانی، حماسی و قهرمانانه آن را نیز به تصویر می‌کشد. رویی که رستاخیز عشق و فداکاری است و رستن‌گاه ظرفیت‌های روح آدمی.
به «دسته دختران» ناچاریم انتقاداتی هم وارد کنیم. برای یک هنرمند و یا یک فیلم‌ساز، نخستین مسئله‌ای که باید مهم باشد، خود آن هنر و در اینجا سینما ست. می‌گویم نخستین مسئله و نمی‌گویم تنها مسئله. چراکه اگر فیلم کار خوبی از آب درآید، می‌توان به مقاصد دیگر رسید. احساس می‌شود برای سازندگان «دسته دختران»، در وهله نخست زنانه بودن اثر اهمیت داشته است و برای نشان دادن جایگاه زنان در جنگ، به راه‌حلی سطحی رو می‌آورند. مثلا اینکه یک گروه تمام زنانه را به تصویر بکشیم. غافل از اینکه این کمیت بازیگران نیست که عیار زنان را در جنگ به تصویر می‌کشد، بلکه کیفیت داستان و فیلم‌نامه است که از پس این کار برمی‌آید. سازندگان این فیلم، داستان را به «زنانه» بودن فیلم و نه «در مورد زن» بودن فیلم، فروخته‌اند. فیلم همان‌گونه زنانه است که می‌گوییم یک مجلس یا یک مهمانی یا یک واگن مترو زنانه است! گذشته از این، برای یک زن، گذشتن از جان فرزندش سخت‌تر از گذشتن از جان خود است. پس تا خدا خدایی می‌کند، جنگ زن، از فرزند گذشتن است و نباید ارزش مادران شهید را با حرکات چریکی در بطن جبهه‌ها یکی دانست و نقش زنان را به حضور فیزیکی در خطوط مقدم تقلیل داد.

نویسنده : جواد شاملو |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.