کتابسوزی و سفر زمان
|مسعود پيرهادي – سردبير|
هميشه وقتي بحث بين طب نوين و طب سنتي مطرح ميشد، «هم اين و هم آن» و «نه اين و نه آن» را منطقيترين مواجهه ميدانستم؛ دأب علماي حقيقي دين هم واقعا اينگونه است؛ هم به طب نوين مراجعه ميکنند هم از طب سنتي کمک ميگيرند و البته طبيب و شافي نه اينانند و نه آنان. بهتازگي فيلمي که البته براي مدتها قبل است در شبکههاي اجتماعي دستبهدست ميشود که در آن فردي با لباس روحانيت، اقدام به سوزاندن کتاب طب هاريسون ميکند که از کتب مرجع پزشکي است. اين اقدام نابخردانه ما را مسافر زمان کرد، به قبل از رنسانس رفتيم؛ آن هنگام که برخي در کليساهاي غربي، خود را محور عالم ميديدند و با هر تفکري غير از خود، متعصبانه و افراطي برخورد ميکردند و البته پيامد و نتيجه آن وضعيت، گذر از افراطيگري نشد؛ گذر از دين و معنويت شد که آنهم بعد از سالها نتيجهاش را ديدند و خواهند ديد، اما در ايران ما اگر سرآمد يک علم هم خطا کند، ولو در کسوت روحانيت هم باشد و او را آيت خدا هم بخوانند؛ حوزههاي علميه مقابلش ميايستند و روشنگري ميکنند. اينجا همان انجمن طب سنتي که وسط معرکه رقابت تمامعيار با طب نوينيهاست، راهش را جدا ميکند، چون بوي درمان نميآيد؛ بوي تعفن خودمحور پنداري ميآيد و کيست که نداند نتيجه اين رفتار غيرمعقول، اقبال بيشتر مردم به طب سنتي نيست و حقيقتا هيچکس نميتوانست اينگونه به طب سنتي ظلم کند!
پانزده سال پيش، رهبر حکيم انقلاب، راه را از بيراه نشان دادند؛ منشأ موافقتها و مخالفتها با علم و تمدن غربي را تبيين کردند تا امروز، کسي در تقبيح عمل کسي که بهظاهر از آيات و روايات هم خرج ميکند، ترديد نکند.
«اينكه گفته ميشود اسلامگرايانِ روشنفكر و روشنبين با تمدن غربي مخالفاند، خود معاندان غربي نعل واژگونه ميزنند؛ وانمود ميكنند اينها با علم و پيشرفت مخالفاند؛ درحاليکه مخالفت مؤمنِ به اسلام با تمدن غربي به خاطر پيشرفت علمي و مبارزه با خرافات و علمي كردن همه روابط اجتماعي نيست؛ به خاطر خلأ معنويت و فضيلت در اين مجموعه دنيايي است. البته اين سرنوشت غرب بود كه به اين ورطه دچار شود. روحانيتي كه غرب قبل از رنسانس اروپا به آن دچار بود- آن كجفكريها، آن واپسگراييها، آن تعصبهاي عنادآميز و بهکلي دور از عقل و منطق- واكنشاش همينها هم بود. وقتي با علم و پيشرفت مخالفت ميكردند و انسانها را به جرائم موهوم، زندهزنده در آتش ميسوزاندند- اين مربوط به همين دو سه قرن پيش اروپاست؛ مال خيلي قديم نيست- وقتي خرافات زشت بر همه شئون فكري و معنوي اروپا و كليساي آن روز حاكم بود، نتيجهاش ميشود همين چيزي كه در اروپا پيش آمد و اروپا را در اين سراشيب انداخت.» طب، چه سنتي و چه نوين، سروکارش با عقل و علم و منطق و مشاهدات است و طبيعتا ترويج يک جريان علمي، هيچگاه از مسير رفتارهاي غيرعقلايي مانند کتاب سوزي نميگذرد. بهبيانديگر، يک کتاب مرجع پزشکي يا هر شاخه ديگر از علوم بشري، نهتنها لايق سوزاندن نيست بلکه حتي نبايد کنار گذاشته شود و ازقضا، در روايات متعدد، به استفاده از علوم دانشمندان و محققين، حتي اگر از مکتب و تمدني کاملا مادي نشات گرفته باشد، تأکيد شده است. علم، اساسا مورد احترام است و غربي و شرقي ندارد. مگر طب هاريسون کتاب ضاله است که سوزانده شود؟
به نظر ميرسد در دنيايي که بسياري از بدخواهان جامعه ديني، در پي تلاش براي القاي ناکارآمدي و ارتجاع دستورات دين هستند، مجامع و محافل ديني و علمي، فعالانهتر درصحنه جامعه با مسائلي که موجب وهن دين ميشود، برخورد کنند، ضمن آنکه چنين اقدامي مطمئنا ميتواند مورد پيگرد قانوني هم قرار گيرد.
پزشک , طب سنتی , طب نوین , کتاب سوزی , مسعود پیرهادی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.