پیامبر خاتم یگانه نگار حافظ
جواد شاملو
حافظ شعری دارد که عموما آن را در وصف ولادت پیامبر اکرم میدانند. آغاز ولادت پیامبر، با درخشش ستارهای همزمان بوده که یکی از علائم ولادت پیامبر آخرالزمان به حساب میآمده است. حافظ با تداعی این جریان، میسراید: «ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد». ظهور ستارهها پدیدهایاست طبیعی که ناگهانی بودن آن با ناگهانی بودن ظهور معشوق در تناسب است؛ اما به هر حال نمیتوان منکر قرابت فضای این غزل با ظهور نبی خاتم شد. در بیت بعد حافظ میگوید: «نگارِ من که به مکتب نرفت و خط ننوشت، به غمزه مسئلهآموزِ صد مُدَرِّس شد». دوران حافظ، دوران غلبه شاهدبازی در ادبیات فارسی است. در آشفتگی فرهنگی قرن هفتم و هشتم، تمایل رایج جنسی به سمت پسران جوان رفت و پسند دم و دستگاه قدرت هم همین محتوا بود. دلزدگی از زن و رفتن ادبیات عاشقانه به سمت همجنس در آن دوران، موضوعی شایسته بررسی است. معشوق حافظ نیز ظاهرا یک پسر کم سن و سال جوان است که سنش هنوز به مکتب رفتن هم نرسیده اما زیباییاش، مدرسان را هم به علم حضوری عشق میرساند. این تفسیری ظاهری است که طبعا از مضمون حقیقی شعر کیلومترها دور است. حافظ است دیگر، مثل هر هنرمند بزرگ و بینظیر دیگری، هنرش با نوعی شوخی درآمیخته است. حافظ جان تو شاهدت کجا بود آخر؟ این بیت هم بیش از هر چیز، امی بودن رسول خاتم صلوات الله علیه را تداعی میکند که فضیلت ایشان است، چه ایشان در حالی تجسم تام و تمام کلمه علم بود، که هرگز نزد استادی شاگردی نکرده بود.
این شعر درباره پیامبر است یا نه؟ من هم نمیدانم. بسیاری بر این باورند که ویژگی شعر حافظ انعطاف در تفسیرپذیری است. اما شعر حافظ در کلیت خود، تماما خدمتی به محمد و آل محمد صلوات الله علیه است. این را هم خود حافظ میگوید، در بیتی هم آشکار و هم رازآلود. حافظ در بیت آخر یکی از غزلهایش میگوید: «حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق، بدرقه رهت شود همت شحنه نجف». نجف، شاه و شحنهای جز امیرالمؤمنین علیهالسلام ندارد و اگر قرار است همت شاه مردان بدرقه راهی شود، آن راه محمد صلوات الله علیه و آل اوست. اما اگر بخواهیم کند و کاو بیشتری در این بیت بکنیم، میتوانیم با وسواس بیشتری بپرسیم منظور حافظ از قدم زدن در ره خاندان به صدق چیست؟ معنی ساده و ابتدایی مصراع اول، یعنی با صدق و اخلاص برای خاندان کار کردن. اما حافظ، حافظی که به بیان خودش «هرچه کرده همه از دولت قرآن کرده»، حافظی که قرآن ز بر با چهارده روایت میخوانده، این حافظ چرا از کلمه صدق استفاده کرده است؟ سؤال دیگر این است که چرا در راه خدمت به خاندان، حضرت امیر به کمک ما میآید و نه مثلا پیامبر؟
در قرآن دو جا عبارت لسان صدق تکرار شده است. یکی از آنها که از قضا در سوره شعراست، مربوط است به دعای حضرت ابراهیم: «وَاجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ» حضرت از خدا میخواهد برای او زبانی قرار دهد در دهان دیگران، که خیر او را بگویند و از او حمایت کنند. جای دیگر در سوره مریم است: «وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا». در این سوره که تماما ذکر خاندان نبوت است، خداوند میفرماید به ذریه ابراهیم علیهالسلام، لسان صدق بزرگی قرار دادیم. یعنی خاندان ابراهیم، زبان گویا و بلندی دارد. افراد زیادی با زبانشان از این خاندان حمایت میکنند. حافظ نیز یک شاعر است و مرد لسان. شاید بتوان گفت منظور حافظ از قدم زدن در راه خاندان، همان شعر گفتنی است که مصداق لسان صدق باشد. لسان صدقی که خدا آن را برای راه حق ایجاد کرده است. راه ابراهیم و ذریه او، راه محمد و آل او. حافظ میگوید اگر در راه حق شعر بگوید، امیرالمؤمنین او را یاری میدهد. اما چرا مولا؟ بسیاری از مفسران مصداق لسان صدق در آیه «وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا» خود امیرالمؤمنین میدانند. عقل هم همین را میگوید! کدام لسان از شخصیت امیرالمؤمنین گویاتر و کدام حجت از شخصیت مولا برای اثبات حقانیت راه پیامبر بالاتر؟ مگر نه اینکه حضرت امیر، آیه الله العظمی است؟ نشانهای بزرگتر از او نیست. حافظ هم میگوید اگر زبان خاندان حق باشی، امیرالمؤمنین علیهالسلام که صادقترین لسان حق است به یاری تو میآید. شحنه نجف واقعا هم به یاری حافظ آمد و لسان صدق او را لسانالغیب ساخت. دیوان حافظ، سراسر مدح پیامبر و آل پیامبر است. چنانکه خود در همان غزلی که متن را با آن آغاز کردیم میسراید: «چو زر عزیزِ وجود است نظمِ من، آری؛ قبولِ دولتیان کیمیایِ این مس شد» حافظ شعر خود را در عالم امکان عزیز میداند چون دولتیان آن را مطلا کردهاند.
هر مسلمانی میتواند لسان صدق پیامبر اعظم و دین خدا باشد، همانگونه که شهدایمان بودند. امروز جامعه ما به لسان صدق نیاز دارد و انسانهایی که سر تا پا، لسان صدق باشند. در هیاهوی دروغآلود این عصر، خدا دین خود را بدون زبان راست و لسان صدق تنها نمیگذارد.
پیامبر اکرم(ص) , جواد شاملو , حافظ
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.