ولی؛ قوام دین خدا
جواد شاملو
امام هادی علیهالسلام جد خود امیرالمومنین را در زیارت غدیریه اینگونه خطاب میکند: «السلام علیک یا دین الله القویم». سلام بر تو ای دین معتدل و قوامیافته و مستحکم و اصولی خدا. دین قویم؛ عبارت دیگری است برای صراط مستقیم. اسلام در سرتاسر تاریخ خود از اسلامهای غیر قویم لطمه خورد. اسلام غیر قویم، اسلام امویان و عباسیان است؛ اسلام سلطنت، اسلام تزویر، اسلام مصلحتهای شخصی، اسلام غارت بیتالمال. اسلام غیر قویم، اسلام خوارج است که گمان میکند باید مخالفش را سر ببرد، همسر او را هم سر ببرد و جنین همسرش را هم بکشد. اسلام غیر قویم، بزرگترین دشمن اسلام قویم است. اسلام قویم همچون سرو است. اعتلای فکری دارد، اعتدال عاطفی دارد، زیباست و سرفرازست و مستقیم. اسلام غیر قویم کوتوله است، فکری در آن نیست. یا به تحجر و خشونت و وحشیگری ختم میشود یا به سازش با ظلم و ترس و جبن. دین امیرالمومنین اما جنگش حکمت است و صلحش عزت. دین قویم، دینی است که سر و صاحب دارد، دین غیر قویم، دینی است یتیم. غدیر روزی است که مولا علی علیهالسلام پدر اسلام و مسلمین شد.
دو جور میتوان پدر بود. یکی به مانند آدم و یکی به مانند نوح. یکی از حیث نسب و دیگری از جنس حسب. نسل بشر به آدم میرسد اما نوح نیز جای دیگر سرسلسله حیات بشریت است. این دو فقط همسایگان مزار مولا نیستند. بلکه آدم اولالأوصیاست او، نسل ائمه از نسل اوست، نسل ولایت، نسل عصمت، نسل انسانیت، و نوح است در میانه سیل ارتداد از اسلام. نگهدارنده نسل حق، نسل توحید و نسل اسلام از نابودی. هم هارون رسول است و هم موسی امت، دوازده چشمه نور شکافته به اشاره عصای اوست، و این نیل نجف تا کربلا جوشیده به اشاره عصای اوست. او، یوسف چاههای مدینه. که گه بر منبر امامت مسجد کوفه سلیمان میشود و گه بر کرسی قضاوت داوود. که سلیمان نبی پوزخند میزند تاج و تخت خویش را، چشمش که به بابالثعبان میخورد. ابراهیم اگر بتشکن است و معمار کعبه، پس راستینابراهیم علی است که بتشکن کعبه است و مولود کعبه. که ابراهیم اگر کعبه را ساخت، کعبه از بهر علی شکافت. یعقوب غم فاطمه، ایوب بیوفایی کوفه، زکریای زینب و حسین، ادریس منبر سلونی! آن شب که به جای رسول الله خوابید، تنها نه دشمنان که تمام کائنات او را با محمد اشتباه گرفتند. اما خود نبیالله در یومالله مباهله همه را از اشتباه درآورد؛ که بس کنید بساط شعر و تشبیه را! پایین بکشید کرکره فهم اینجهانی را! علی نفس من است! خود خود من است! به کدامین زبان بگویم؟ صلب در آسمان یک صلب بوده! و نور در آسمان یک نور بوده، در زمین دو تجلی یافته! ما دو نفریم اما آفرینشمان یکبار بوده! خضر راه سلمان و مقداد و ابوذر و میثم و عمار و کمیل و مالک، مسیح انگشتان به عدل بریدهشده دزد، در راه حق با نام هر صد و چهل هزار نبی میشود خواندت، جوشن کبیر اسلام! مناجات شعبانیه رجب! دعای افتتاح خیبر! دعای سحر محراب! جامعه کبیره فضائل! دعای کمیل شبهای جمعه کربلا! مناجات منظومه خورشید! خورشید بدر، مشتری رسول، زهره زهرا، کهکشان سخن! صورت فلکی اسد! زخم قلب امینی… مولای مولوی، معنای مثنوی، شاه فردوسی، الا یا شرب مدام حافظ، باب عشق و جوانی سعدی، گلستان بلاغت… ای پدر عظمت… هرچه بزرگی نامت سنگین است، هرچه فهم مقامت ثقیل است و هرچه درک کیستیات مغلق است، بر زبان جاری ساختن نامت مثل آب زلال خوشگوار و راحت است، هوای حرمت پر از حس خلاصی است، خواندن مدحت سبککننده روح است. هرچه معرفتت مشکل علمشکافان است، عشقت قسمت دلهای ساده است. چگونه هم سخنت مغز پیردانشمندان را سیراب میکند و هم لبخندت قلب کودکان را…
امام هادی (ع) , جواد شاملو
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.