ولایتپذیری؛ ستون اذان
جواد شاملو
اخیرا یک حساب اینستاگرامی منسوب به رهبر معظم انقلاب اسلامی که مخصوص انتشار فتاوای ایشان است، فتوای این مرجع تقلید معظم را در خصوص اذان به اشتراک گذاشته است. در این فتوا حضرت آیتالله خامنهای نیز همچون دیگر مراجع تقلید فراز «اشهد ان علیا ولی الله» را جزئی از اذان ندانسته و قرائت آن را منوط به نیتی غیر از نیت اذان دانستهاند. با انتشار این فتوا، بسیاری به آن اعتراض کرده و در بخش نظرات، به زعم خود به دفاع از امیرالمؤمنین علیهالسلام برآمدهاند. شاید تصور شود یک فرسته اینستاگرامی و نظرات پایین آن ارزش و بار لازم را برای بررسی و مداقه ندارد اما برخی انحرافات آنهمه عجیب است که کمیت آن در درجه نخست اهمیت نیست. اعتراض به فتوای یک مرجع تقلید زیر پوشش دفاع از ولایت حضرت امیر، بیش از آنکه نشان از یک اعتقاد مستحکم باشد نشان از یک هیجان به دور از پشتوانههای عمیق معرفتی است. هیجان بامعرفت و دقیق و برآمده از عقل، جنون جناب عابس را در روز عاشورا به دنبال دارد که در اصل همان طغیان عقل است و هیجان به دور از معرفت، شمشیر کشیدن خوارج بر خیمه مولا در روز صفین را رقم خواهد زد. اعتقاد دینی سرشار از احساس و عاطفه است اما بیحساب و کتاب نیست.
در علوم و معارف دینی حیطه کلام از حیطه فقه جدا است و هر کدام روشهای مخصوص به خود را برای حصول به نتیجه دارند. کلام که حوزه دفاع از باورهای دینی است با استفاده از روش عقلی و استدلالی حقانیت این باورها را اثبات میکند؛ اما فقه با استفاده از ابزار اصول فقه و کتاب و حدیث باید حکم دین را استخراج کند. نمیتوان مطلبی که در کلام اثبات شد را به زور در جزئیات فقهی نیز وارد کرد. همچنین حیطه ذوق نیز از هر دوی اینها جدا است. نمیتوانیم بگوییم چون ذوق ما ایجاب میکند فراز مربوط به ولایت حضرت امیر باید جزء لاینفک اذان باشد، پس فقه هم باید آن را تأیید کند. مگر نه آن که در قرآن نام مبارک امیرالمؤمنین علیهالسلام نیامده است؟
اصرار بر اینکه نام صاحب ولایت در قرآن یا اذان باشد، از اساس پاس گل دادن به فرق مخالف شیعه است تا اشکال کنند اگر علی علیهالسلام چنین و چنان، پس چرا نام مبارکش در قرآن یا اذان نیست! در حالی که ما میخواهیم بگوییم ذکر نام کسی الزاما دلیلی بر حقانیت و ولایت او نیست؛ هرچند که برای ولایت و عصمت امیرالمؤمنین و صدیقه طاهره و اولاد آنها دلایل قرآنی متعددی هم وجود دارد.
گذشته از این روح اذان ولایتپذیری است. مگر میشود به ذکر «ولی الله» دل بسته بود اما ولینشناسی پیشه کرد؟ مگر میشود روی نام حضرت تعصب داشت اما اطاعت از یک مرجع تقلید را نیاموخت؟ شاید اهم فلسفه اذان و نماز تمرین ولایتپذیری است و التزام به مرام مولای موحدان بسیار دشوارتر از بردن نام ایشان است.
اذان , جواد شاملو
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.