واقعی باش!
جواد شاملو
اخبار حوزه فناوری اینترنت جدا هرروز دارد جالبتر میشود. درواقع اخبار این روزهای دنیای فناوری، خبر از یک تشتت و اغتشاش بسیار شدید و متعارض و متغایر میدهد. مثلا درحالیکه گوشیهای هوشمند برای دستیابی به قلههای فناوری اینترنت نسل پنجم و حافظه یک ترابایتی و سختافزار قدرتمند منسا بازی مسابقه گذاشتهاند؛ گزارشها حاکی از رواج دوباره گوشیهای غیرهوشمند و حتی تبلیغات سبک زندگی با گوشیهای غیرهوشمند در شبکههای اجتماعی هستند. به نقل از یک رسانه خارجی فارسیزبان استفاده از تلفن همراه غیرهوشمند بهوضوح در حال افزایش است که البته این رسانه به تأسی از یک کارشناس، دلیل این اتفاق را حس نوستالژی و زنده شدن خاطرات میداند. دلیلی که بهسختی آن را میتوان بهعنوان دلیل اصلی تصور کرد. این رسانه مینویسد: « گوشیهای غیرهوشمند در حال بازگشت دوباره هستند؛ به گزارش شرکت نرمافزاری «اسایام راش» بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ میلادی، جستجوی گوگل برای این گوشیها ۸۹ درصد افزایش داشته است. دسترسی به ارقام فروش البته آسان نیست؛ بااینحال بر اساس یک گزارش، در سال گذشته میلادی تعداد گوشیهای غیرهوشمند خریداریشده در جهان قرار بود به یک میلیارد برسد؛ این رقم در سال ٢٠١٩ میلادی ۴۰۰ میلیون بود. این ارقام را میتوان با یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون فروش جهانی تلفن هوشمند در سال گذشته مقایسه کرد که در سال ۲۰۲۰ میلادی شاهد ۱۲/۵ درصد افت بود. در همین حال، یک مطالعه که گروه حسابداری «دیلویت» در سال ۲۰۲۱ انجام داد، نشان میدهد که در بریتانیا از هر ۱۰ مالک تلفن همراه، یک نفر گوشی غیرهوشمند دارد. ارنست دوکو، کارشناس تلفن همراه در سایت مقایسه قیمتها میگوید: «به نظر میرسد نوستالژی و ظاهر شدن آنها در ویدئوهای تیکتاک نقش مهمی در زنده شدن دوباره گوشیهای غیرهوشمند دارند. اولین تلفن همراه بسیاری از ما، گوشیهای غیرهوشمند بوده است. به همین دلیل طبیعی است که نسبت به این گوشیهای کلاسیک حس نوستالژی داشته باشیم». او میگوید عرضه مجدد گوشی ۳۳۱۰ نوکیا در سال ۲۰۱۷، باعث احیای دوباره آن شد؛ این گوشی اولین بار در سال ۲۰۰۰ میلادی عرضه شد و یکی از پرفروشترینها در جهان بود. آقای دوکو میگوید: «در جهانی پر از تلفنهای همراه با ویژگیهای بالا، نوکیا گوشی ۳۳۱۰ را بهعنوان جایگزین مقرونبهصرفه معرفی کرد». به گفته او درست است که گوشیهای غیرهوشمند ازنظر اجرا و عملکرد با آخرینمدلهای برتر اپل و سامسونگ نمیتوانند رقابت کنند، اما «این گوشیها میتوانند در زمینههای مهمی نظیر عمر باتری و دوام از گوشیهای هوشمند پیشی بگیرند».
واقعیت این است که استفاده از گوشیهای غیرهوشمند بخش بزرگی از زمان روزانه افراد را آزاد میکند که این زمان آزادشده دستکم در کوتاهمدت بسیار جذاب به نظر میرسد. فارغ از این بحث، تناقض و تعارضهای جالب دیگری نیز میتوان یافت. مثلا درحالیکه متاورس بر افق اینترنت حکمرانی میکند و شرکتهای مختلف در حالی ایدهپردازی برای آن هستند و درحالیکه سعی میشود ایده متاورس آینده محتوم اینترنت و بهتبع جهان معرفی شود، یک شبکه اجتماعی در آمریکا رواج پیدا میکند که بر محور واقعیت میچرخد و اصالت دادن و بازیابی واقعیت را سرلوحه و ایده بهخصوص خود قرار میدهد. رواج این شبکه اجتماعی را ازاینجهت در مقابل ایده متاورس قراردادم که متاورس، در حکم حاکمیت و غلبه مجاز بر واقعیت است. در متاورس مجازی واقعینما را به ارمغان میآورد و دیگر همچون امروز، این مجاز نیست که جزئی از واقعیت است. بلکه ما و واقعیت ما تبدیل میشویم به جزئی از مجاز. در دنیای متاورس، واقعیت در نسخه بدلی خود مستحیل خواهد شد. درحالیکه دنیای مجازی باقدرت و سرعت جهان واقعی را میبلعد تا به افق متاورس برسد، سخن از شبکه اجتماعی «بیریل» به میان میآید. دور شدن از واقعیت و درآمیخته بودن با مجاز چنان برای انسان اذیتکننده است که این شبکه اجتماعی توانسته موضعی رادیکال و تند و انقلابی بر ضد روند مجازیگرایی شبکههای اجتماعی دیگر خصوصا اینستاگرام اتخاذ کند. این شبکه اجتماعی از نام خود مبارزه با مجازیگرایی را آغاز میکند: «واقعی باش!». عنوان یک پلتفرم، باید جذاب و حتی فریبنده باشد. عنوان درواقع در حکم یکی از اقدامات تبلیغاتی پلتفرم برای جذب مخاطب است و استفاده این پلتفرم از این عنوان، نشانه عطشی است که برای واقعی بودن در جامعه اینستاگرامزده وجود دارد. این پلتفرم واقعی بودن را بهمثابه یک چالش به مخاطب پیشنهاد میکند. بیریل که البته هنوز به ایران دسترسی نداده ودر آی پی کشورهای اروپایی یا آمریکا میتوان در آن حساب ساخت، هرروز دو اعلان برای ما میفرستد. این اعلانها به ما دو دقیقه وقت میدهند تا عکسی از خودمان یا از منظره روبهرویمان به اشتراک بگذاریم. معلوم نیست در چه وقتی از شبانهروز این اعلانها برای ما ارسال میشود و ما هم در دو دقیقه فرصتی برای آماده کردن خودمان نداریم. ممکن است هنوز در رخت خواب باشیم یا پشت فرمان در یک ترافیک روزمره. همچنین عکس منتشرشده هم از دوربین جلوی گوشی و هم از دوربین پشت برداشتهشده است. به این معنا که هم چهره ما و هم منظره رو به روی ما در عکس نهایی دیده میشود. این پلتفرم فرصتی برای خوداظهاری به کاربران خود میدهد. فرصتی برای حرکت جذاب که خودمان را همانگونه که در واقعیترین لحظات زندگی هستیم در معرض نمایش قرار دهیم.
این کار به کاربران حس قدرت میدهد و ازقضا بر روند ضد دموکراتیک و ضداومانیستی شبکههای اجتماعی مرسوم اعتراض دارد. شبیه این عطش به واقعیت را میتوان در روزمرهنویسیهای توییتر نیز دید. در کل به نمایش گذاشتن خود، حرکتی اومانیستی است اما ظهور پدیدههایی همچون بیریل نشان از جنبش علاقه فطری بشر به واقعیت میدهد و این احساس فراگیر که نباید اجازه دهیم اینترنت و روایت و برساخت واقعیت، واقعیت را در خود ببلعد.
بی ریل , جواد شاملو , شبکه های اجتماعی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.