نسل منتظر
جواد شاملو
اعتقاد زنده، هر روز شکل تازهای به خود میپذیرد و با وجود وحدت و قدمت ماهیت و ذات خود، جلوههای اجتماعی و بیرونی خود را مدام به روز رسانی میکند. اسلام همواره اجتماعی، پویا و سرزنده بوده است و هیچ گاه تنها به شکل مناسکی که عدهای عوام الناس به طور خرافهآلود به آن باور دارند جلوه نکرده است. این دین روزی به شکل یک انقلاب جلوه میکند، روزی به شکل جهاد، روزی در قالب پیادهروی اربعین، روزی با عنوان تحریم توتون و تنباکو، روزی با تشییع شهدا و علما، روزی با بدرقه یک ضریح خالی تا مرزهای عراق و روزی به شکل اجرای سلسلهوار یک سرود با محوریت امام زمان عجل الله تعالی فرجه. استقبال مردم از این سرود (سوای نحوه تعامل حاکمیت با آن که هم جای دفاع دارد و هم در بخشهایی محل انتقاد است) این نکته را به ذهن متبادر میکند که شیعه از پویایی مناسک برخوردار است و میتواند آیینها، رسوم و مراسم مبتکرانه و نوینی را ابداع کند بیآنکه در ذات و ماهیت آن بدعتی رخ داده باشد. شیعه این خصلت را از ظرفیت احساسی بینظیر خود دارد. ظرفیت احساسیای که از یک سو به عاشورا و حضرت سیدالشهدا میرسد و از سویی به ظهور بقیةالله الأعظم. این عشق واقعی و زنده لاجرم ابتکار و خلاقیت در پی دارد و از همین رو دین، یکی از عرصههای مهم هنرورزی خاصه در ایران بوده است. پدیده سلام فرمانده از آن رو جدید به حساب میآید که ما سرودخوانی دستهجمعی در میادین و محیطهای شهری را به این شکل نداشتهایم و این پدیده میتواند از این پس به عنوان یکی از امکانات فرهنگی ما به حساب بیاید.
در مواجهه با این پدیده، در وهله اول با مردم مواجهیم. تعداد بیشماری از مردم که با شور و شوق خاصی این سرود را میخوانند، با اعتقاد، با حماسه و حتی با اشک. بسترسازی، تبلیغات بعضا زیاده از حد و حمایتهای حاکمیت از این پدیده نباید باعث شود ضلع مردمی را آن را نادیده بگیریم. این جمعیت مرد و زن و بیش از همه کودک، مردماند و نه حکومت؛ و حرمت جماعت بزرگی از مردم که اقشار و سنین مختلفی را در خود جای میدهنسد و حول یک موضوع انسانی یا الهی گرد آمدهاند را باید همواره پاس داشت. حال ما به هر دلیل میتوانیم با پدیده سلام فرمانده مخالف باشیم؛ شعر یا موسیقی آن را نپسندیم یا شرایط کشور را مناسب آن ندانیم؛ باز هم نمیتوان طوری آن را تحقیر کرد که مردم نیز با آن تحقیر شوند. ما حتی در مورد پدیدهای همچون چهارشنبهسوری که در خود جلوههایی از جهالت و مردمآزاری هم دارد میگوییم میتوان با هرس کردن، تنظیمگری و هدایت مناسب آن را به یک پدیده فرهنگی قابل استفاده تبدیل کرد. سلام فرمانده یک سرود مذهبی برای حضرت صاحب الزمان
است. توصیه فرهنگشناسان این است که حتی خرافات مردم را هم توی سرشان نزنید؛ بلکه خرافات را به سمت هرچه عقلانیتر و مبناییتر شدن هدایت کرده و آن را به نوعی استحاله گردانید. اما در ماجرای سلام فرمانده شاهد آنیم که هر کس به نوعی این پدیده را زیر باد انتقاد میگیرد. البته اینکه تعداد زیادی از مردم چیزی را دوست بدارند الزاما به معنی غیرقابل انتقاد بودن آن نیست. بسیاری از مردم فستفود، سیگار و عادتهای ناسالم دیگر را دوست دارند اما بعضی کارها جلوهای از اعتقاد ایشان است و آن را با قلب و وجود خود انجام میدهند؛ اینجا باید با مردم مهربان بود.
از این گذشته، سلام فرمانده جلوه یک اعتقاد است و این دلیل مضاعفی است برای آنکه قدری محترمانهتر با آن مواجه شویم. یعنی در قضاوت آن، صرفا با اثری مواجه نباشیم که حکومتی تولید و ترویجش کرده؛ بلکه آن را اثری ببینیم که مردم از آن استقبال کردهاند و نماد اعتقاد آنان به امام زمانشان است. وقتی با این دیدگاه این پدیده را بررسی کنیم؛ آن وقت انتقادهایمان دلسوزانه و آسیبشناسانه است و مثل حالا در برخی موارد از سر بغض و خشم همراه نیست.
اساسا بسیاری از انتقادهایی که در مورد مراسم باشکوه عصر روز پنج شنبه عنوان میشود، بیش از آنکه به حاکمیت باشد به مردم است. حدود صد و پنجاه هزار نفر از مردم مراسمی را رقم زدهاند اما بعضی انتقادها به گونهای است که این تعداد نه آدم بلکه مهرهها و اسباببازیهایی هستند که حاکمیت برای برقراری مراسم از آنها استفاده کرده است. ریشه این نگاه، تمایلی است که قدرت را با طرفداران آن یکی میداند. گویی چون این دهها هزار نفر در بدنه حامی قدرت به حساب میآیند، پس اصلا جزئی از مردم نیستند. این نگاه ضدانسانی است و دستکم در مورد این جماعت صدق نمیکند. این قشر از مردم به هسته الهی و خدوم قدرت دلبسته است. به هستهای که نماد آن حاجقاسم سلیمانی است و بیانصافی است که مردم انقلابی را با بدنه قدرت یکی بدانیم. گذشته از اینکه انتقادهایی که به این مراسم میشود در واقع خطاب به مردم است و اگر حواسمان باشد بیشتر شاهد گسل و اختلاف خطرناک بین مردم هستیم تا بین مردم و حاکمیت، جنس انتقادها هم بنیاسرائیلی است. مثل اینکه گفته میشود چرا مراسم شب شهادت امام صادق علیه السلام برپا شده. این مراسم یک جشن نیست، محوریتش با سرودی است که نغمههای آن تماما از نوحههای امام حسین برداشته شده و بسیاری همراه با آن اشک میریزند. گذشته از این، ما تنها در مورد یک تن از ائمه چیزی به عنوان ایام شهادت داریم و آن حضرت سیدالشهدا است که کل دهه اول محرم را میتوان عزای او دانست. لذا ایام شهادت امام صادق علیه السلام نداریم بلکه تنها روز شهادت ایشان را عزاداری میکنیم. اینکه عصر روز قبل از شهادت حتی مراسم جشن برگزار شود، عرفا و شرعا توهینی به رئیس مکتب تشیع حضرت جعفربن محمد قلمداد نمیشود. گذشته از اینها دست برنامهریزان هم به لحاظ زمانی چندان باز نیست. این هفته، روز آزادسازی خرمشهر و روز دزفول را داشتیم و مراسم قدری به روزهایی که رنگ و بوی مقاومت دارند نزدیکتر بود. همچنین چون مراسم ویژه بچههای دههنودی است، مهم است که با امتحانات آنان تلاقی نداشته و حتما پنج شنبه باشد تا فرصت مطالعه برای بچهها در روز جمعه فراهم باشد. دیگر اینکه چون این برنامه مربوط با بچههای کم سن و سال است،نمیتوان با تغییر زمان برنامه آنها را به عبارتی سرد و گرم کرد. علاوه بر تمام اینها همین سال نود و هشت بود که تیم ملی ایران درست در روز عاشورا در همین ورزشگاه آزادی به مصاف کره جنوبی رفت و آب هم از آب تکان نخورد؛ روز عاشورا کجا و روز قبل از شهادت شیخ الأئمه کجا! مسابقه فوتبال کجا و اجرای «سلام فرمانده» کجا!
یا اینکه گفته میشود به علت همزمانی با حادثه آبادان بهتر بود مراسم برگزار نشود نیز چندان انتقاد جانداری نیست. اتفاق تلخی در جایی از کشور رخ داده اما این سبب نمیشود تمام برنامههای فرهنگی و ورزشی کشور لغو گردد. در همین هفته چند مسابقه لیگ برتر داشتیم. در همین هفته چند کنسرت داشتیم که هیچ کدام لغو نشد، هیچ سینما و تئاتری نیز لغو نشد و نباید میشد. تازه آنها که هیچکدام مخاطبانشان به اندازه مراسم سلام فرمانده نبود.
سلام فرمانده علاوه بر آن که عدم زوال دینباوری در جامعه ایران را برای هزارمین بار اثبات میکند؛ نشانه تکثر جامعه ایران است. نشانه اینکه ورزشگاه آزادی میتواند جایی امن برای حضور خانوادهها باشد و نه تنها مردان. نشانه اینکه ورزشگاه آزادی میتواند میزبان یک کنسرت اصیل و باشکوه باشد. نشان دهنده اینکه تنها با تتلو خواندن چند دبیرستانی در امامزاده نمیتوان ایران را تحلیل کرد. نشاندهنده اینکه ارزشهای اسلامی و انقلابی همچنان دارد از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و جامعه متدین ایران در پاسداشت دیانت در دوره مدرن، تا حد زیادی موفق عمل کرده است.
جواد شاملو , سلام فرمانده
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.