نبرد کلمات در میدان مذاکره
معصومه پورصادقی-دبیر گروه سیاسی
سرانجام پس از ماهها صبر و گمانهزنی در نهایت تیم مذاکراتی ایران برای آغاز فصل جدیدی از مذاکرات با طرفهای غربی مشخص و عازم وین شد. چهرههای جدید از وزارت امور خارجه و تعدادی از وزارتخانهها و نهادهای اقتصادی کشور در تیم جدید نگاهها و توجهها را به خود جلب میکرد. با نگاهی به ترکیب تیم اعزامی به وین که در خط مقدم این مذاکرات قرار گرفتهاند میتوان ادعا کرد آنچه افکار عمومی از رویکرد دولت سیزدهم در مذاکرات انتظار داشتند، محقق شده است. ترکیب فعلی تیم مذاکراتی را میتوان تبلور رویکرد و موضعی دانست که دولت سیزدهم از ابتدای آغاز به کار بر روی آن تاکید داشت و حتی رگههایی از این رویکرد را میشد در مناظرات انتخاباتی رئیسجمهور نیز دید.
تردیدی نیست ورای بیانیهها و موضعگیریهای شفاهی و آنچه در جریان ملاقاتها و دیدارهای رسمی مقامات بین طرفین گفته و رد و بدل میشود، ترکیب تیم مذاکراتی ایران گویاترین پیام ایران به طرف های مقابل مبتنی بر «جدیت، هدفمندی و دقیق بودن» موضع ایران بود. آنچه دولت سیزدهم از اسبتدای امر بر روی آن تاکید کرده بود «مسئله رفع تحریمها» بود. غلبه عناصر اقتصادی در تیم مذاکراتی بر افراد سیاسی نشان میدهد تیم مذاکراتی بر محور مسئله رفع تحریمها چیده شده است؛به تدریج و با گذشت زمان، رویکرد «رفع تحریم» جای خود را در بین اذهان مردم و افکار عمومی ایران باز کرد؛ طرفهای مقابل نیز تا قبل از مذاکرات وین جدیت، دقت و هدفمندی ایران در این رویکرد را جدی نگرفته و به نظر میرسید برداشتشان از تاکیدات ایران بر رویکرد جدید صرفا یک نوع هم آوردی رسانهای و تبلیغاتی برای به دست گرفتن فضای غیرواقعی است؛ با وجود چند دور گفتوگوهای تلفنی صریح وزیر امور خارجه با همتایان اروپایی و دیدارها و ملاقاتهای دوجانبه بین معاون امور سیاسی وزیر امور خارجه با همتایان اروپایی و چینی و روسی خود، به نظر میرسید که طرفهای مقابل تصور درستی از مواضع ایران در این خصوص نداشتند اما چیدمان تیم مذاکراتی برگ جدیدی از استراتژی درست ایران را به نمایش گذاشت.
در بعد داخلی نیز چیدمان تیم مذاکراتی حاوی پیامهای به موقع هم به افکار عمومی داخلی و هم طرفهای مقابل خارجی بود.
به غیر از چهرههای سرشناس و اصلی حاضر در مذاکرات که عمدتا چهرههای کارکشته و استخوان خرد کرده در دستگاه دیپلماسی و روابط خارجی ایران در ۴۰ سال گذشته هستند و البته تازه ملحق شده به تیم مذاکراتی، نکتهای هوشمندانهای که در چیدمان تیم جدید به آن توجه شده بود حفظ حلقه سوم (بدنه کارشناسی) تیم مذاکراتی سابق در تیم جدید بود. فراخواندن نماینده دائم ایران در ژنو و همچنین سفیر کشورمان در رومانی، که از نزدیکان ظریف و عراقچی و از اعضای کارشناسی اصلی تیم قبلی مذاکرات بودند، به وین و حضور تمام وقت آنها در کارگروههای هستهای و تحریمها، تیم مذاکراتی جدید را ماهیتی غیربسته و جامع الاطراف میداد که در نگاهی ملی اقدامی ارزشمند از سوی وزیر امور خارجه و دولت سیزدهم بود. این در حالی است که تیم سابق مذاکراتی هستهای از ابتدا حلقه و جمعی بسته و محدود بود که به مرور بیش از گذشته در این مسیر قرار گرفت که خود را از توانمندیهای کارشناسی بسیاری از طیفها و افرادی که منتقد و مخالف برجام بودند محروم کرده بود.
بدون تردید برای شروع فصل جدید مذاکرات کشورمان با طرفهای برجام باید این نکته را به فال نیک گرفت و اعضای تیم سابق که برای این دور از مذاکرات نیز فراخوانده شدهاند این فرصت را غنیمت بشمرند و با نگاهی ملی تمام توان و اندوختههای کارشناسی و مذاکراتی خود از حدود ۸ سال حضور مستمر و تمام وقت در مسئله برجام را در اختیار مذاکره کنندگان اصلی کشورمان قرار دهند.
بستههای مکتوب پیشنهادی
تحولات ۵ روز مذاکرات اعضای برجام در وین نشان داد رویکرد «جدی، دقیق و هدفمند» ایران در قبال این مذاکرات و آمادگی تیم اعزامی، چیزی نبوده است که طرفهای مقابل انتظار آن را داشته باشند؛ با اینکه محتوای بستههایی که ایران در دو موضوع «تحریمها» و «برنامه هستهای» در اختیار طرفهای مقابل قرار داده است هنوز به صورت کامل اعلام و اطلاع رسانی نشده، اما بعد از چیدمان تیم مذاکراتی، ارائه پیشنهادات عملی و واقعی از سوی ایران، دومین گامی بود که طرف ایرانی به منظور به دست گرفتن فضای عمومی مذاکرات و نشان دادن جدیت خود در آن، برداشت.
هر دو گام (چیدمان هدفمند و معنادار تیم مذاکراتی و ارائه بستههای مکتوب پیشنهادی) را باید حمل بر این کرد که ایران نه تنها در اعلام مواضع اعلامی بلکه در رویکردهای اعمالی و عملی خود نیز دقیقا در همان مسیری گام بر میدارد که تاکنون گفته است لذا بهتر است غرب به پیشنهادات ایران فکر کند، چراکه پیشنهادات ایران گامی رو به جلو و در توافق هستهای و قطعنامه ۲۲۳۱ است و جایی برای بازیهای طرف مقابل نیست.
چشماندازی که ایران ترسیم کرد
با این تحولات، امروز در نقطهای قرار گرفتهایم که هیچ کس نمیتواند ادعا کند چشم انداز روشنی از مذاکرات وجود ندارد؛ فعلا برای این مرحله طرفهای مقابل در دو حوزه خلع سلاح شدهاند: یکی از ناحیه خنثی کردن شیطنتهای خصومت آمیز فرزند لوس، نابهنجار و نامشروع غرب (رژیم صهیونیستی) و البته همراهی برخی جریانهای ایرانی معاند و یکی از ناحیه این نکته که کشورهای غربی انتظار داشتند در فضای ابهام آلود
و بدون راهبرد مشخص در مذاکرات وین، سناریوی بعد از مذاکرات وین را بر روی این اصل قرار دهند که ایرانیها تاکنون در حال تلف کردن وقت و خریدن زمان بودند و ورود آنها به مذاکرات هم چیزی جز بخشی از همان پازل اتلاف وقت نبوده است؛ سناریویی که میتوانستند از فردای مذاکرات بر روی آن موج سواری کنند و تمامی دستگاههای رسانهای و تبلیغاتی خود را به کار بگیرند که ایران را حتی مقصر معطل ماندن برجام (که به صورت مشخص بعد از خروج آمریکا از این موافقتنامه نقطه شروع آن اتفاق افتاد) نشان دهند و از فردای مذاکرات بر روی این ایده موجسواری کنند که ایران قصدی برای بازگشت به تعهدات برجامی خود ندارد.
هوشیاری ایران
نکته آخر خطاب به مذاکره کنندگان ارشد کشورمان در مورد هوشیاری در قبال هرگونه تعجیل در به نتیجه رساندن مذاکرات است. قاتل مذاکرات موفق و توافق «خوب» تعجیل و افتادن در دام «اصرار» طرفهای مقابل برای به نتیجه رساندن مذاکرات است؛ تجربه ابتدای برجام را نباید فراموش کرد که ایران تمام تعهدات خود را ذیل برجام اجرا کرد اما طرف مقابل حتی تا قبل از خروج آمریکا به بهانه زمان بر بودن بسیاری از اقدامات، عملا با عدم پایبندی به تعهدات خود با بدعهدی، تعمدا در راه «عادی سازی روابط اقتصادی و تجاری با ایران» سنگاندازیهای پی در پی کردند به گونهای که در تمام دوران اجرای برجام ایران هیچ گاه نتوانست به صورت نسبی و حداقلی از مزایای برجام برخوردار شود و صرفا به چند مورد آزادسازی داراییهای بلوکه شده ایران بسنده شد و فضایی ایجاد نشد که سرمایه گذاران خارجی بتوانند با نگاهی حتی میان مدت، اطمینان کرده و به بازار ایران وارد شوند.
و همچنین این نکته را نیز باید در نظر گرفت که چه در وضعیت عدم حضور آمریکا در برجام و چه در حالتی که این کشور به برجام برگردد میتوان سناریوهای مختلفی را مبتنی بر برجام و حتی بدون در نظر گرفتن برجام برای کم کردن آثار تحریمها و پیش بردن سیاستهای توسعهای کشور و یا حتی در ارتباط با برنامه هستهای کشور اتخاذ و پیش برد ولی آنچه نباید حتی لحظهای در مورد آن تردید و غفلت کرد این است که قبل از تعیین تکلیف کردن مسئله تحریمها آن هم مبتنی بر یک راه حل «دقیق، جدی و قابل راستی آزمایی»، نباید سناریوی بازگشت آمریکا به برجام در دستور کار قرار گیرد.
درست است که مذاکره کننده ارشد ایران با هوشمندی و به درستی در جریان مذاکرات تاکید کرده است که ایران قصد به گروگان گرفتن برنامه هستهای با هدف رفع تحریمها را ندارد و از طرف مقابل هم انتظار دارد که تحریمها را در قبال برنامه هستهای ایران به گروگان نگیرد اما تردیدی نیست که اگر بدون حل مشکل تحریمها، مسئله بازگشت آمریکا به برجام حل شود قطعا همان سناریویی برای کشور تکرار خواهد شد که قبل و بعد از خروج آمریکا از آن، اتفاق افتاد.
آمریکا , برجام , مذاکرات , مذاکرات وین , معصومه پورصادقی , وین
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.