معنا در نگاه «امین» - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 80053
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۴۰۱ - ۶:۴۴ |
رهبر معظم انقلاب فرم اثری هنری را دارای معنا و پیام می‌دانند

معنا در نگاه «امین»

«اثر باید هم فرمش خوب باشد؛ هم محتوایش». این جمله را بسیاری از ما شنیده‌ایم. در این نوع نگاه به آثار هنری، فرم و محتوا همچون ظرف و مظروف نگریسته می‌شوند. فرم یا ظرف، همان مسائل تکنیکی و پرداخت اثر است و محتوا، حرفی که اثر می‌خواهد بزند. طبق این نگاه ما می‌توانیم با یک شعر، داستان، فیلم یا موسیقی طرف باشیم که زیبا و تأثیرگذار باشد، اما پیام بد و منفی‌ای داشته باشد. مثل یک سخن ضدانسانی و ضدبشری، در یک شعر زیبا گنجانده شده باشد.
معنا در نگاه «امین»

جواد شاملو
«اثر باید هم فرمش خوب باشد؛ هم محتوایش». این جمله را بسیاری از ما شنیده‌ایم. در این نوع نگاه به آثار هنری، فرم و محتوا همچون ظرف و مظروف نگریسته می‌شوند. فرم یا ظرف، همان مسائل تکنیکی و پرداخت اثر است و محتوا، حرفی که اثر می‌خواهد بزند. طبق این نگاه ما می‌توانیم با یک شعر، داستان، فیلم یا موسیقی طرف باشیم که زیبا و تأثیرگذار باشد، اما پیام بد و منفی‌ای داشته باشد. مثل یک سخن ضدانسانی و ضدبشری، در یک شعر زیبا گنجانده شده باشد. در مقابل این نگاه، فرمالیست‌ها یا صورت‌گرایان قرار دارند. این طیف از هنرشناسان و منتقدان، معتقدند تنها در ذهن می‌توانیم صورت و محتوای یک اثر را از هم جدا کنیم و این دو در حقیقت، یکی هستند. امکان ندارد محتوای اثری زشت باشد و صورتش زیبا و بالعکس. این نگاه که سابقه درازی دارد، معتقد است هنر یعنی فرم، صورت و شکل. همچنین حرفش این است که نباید از اثر هنری به دنبال پیام خاصی بود؛ بلکه از اثر هنری باید احساسات خوب و عمیق و انسانی و معنوی دریافت کرد. وظیفه هنر، انتقال پیام و حرف و درس نیست؛ هنر ابتدا حس ایجاد می‌کند و آن حس ممکن است ما را به رهیافت‌ها و عبرت‌هایی نیز برساند. اما این رهیافت‌ها باید پس از التذاذ روانی و روحی ما از اثر باشد.
رهبر گرامی انقلاب در دیدار اخیر خود با مداحان اهل‌بیت علیهم السلام، اشاره‌های بسیار مهم و راهگشایی به این دوگانه داشتند. ایشان در ضمن سخنان خود، پذیرفتند که اثر ممکن است صورتی زیبا و مضمونی غلط داشته باشد و فرمودند: «شعر خوب یک مسئله است، محتوای خوب یک مسئله‌ دیگر است. ممکن است یک شعری خیلی خوب باشد، امّا محتوای آن‌چنان برجسته‌ای نداشته باشد یا محتوای درستی نداشته باشد؛ یعنی در محتوا اشکال باشد. ما در شعرهای بسیار خوبمان از این‌جور شعرها داریم که شعر خوب است، امّا محتوا بی‌اشکال نیست. من یک شعری را از صائب یادداشت کرده بودم که بخوانم؛ می گوید:
نسازد لن‌ترانی چون کلیم از طور مأیوسم
نمک‌پرورده‌ عشقم زبانِ ناز می دانم
وقتی که به حضرت موسیٰ فرمودند «لَن تَرانی»،
 خب دیگر رها کرد؛ این می گوید من مأیوس نمی شوم. قشنگ بود، ولی غلط بود؛ یعنی خدای متعال، ذات اقدس الهی (جلّ جلاله)، ناز کرده گفته «لَن تَرانی»! نه، «لَن تَرانی»، «لَن تَرانی» است دیگر؛ در کلام خدا مبالغه وجود ندارد. خب شعر به این قشنگی است، امّا مضمون، مضمون نادرست. پس ما اینجا دو چیز داریم: یک شعر خوب، یک مضمون خوب و محتوای خوب».
این نکته شاید در ظاهر، مخالف نظر صورت‌گرایان به چشم بیاید. چراکه آن‌ها می‌گفتند اولا صورت از محتوا جدا نیست و ثانیا، محتوای زیبا از یک مضمون زیبا برآمده. رهبر انقلاب در این بیان نظریه فرمالیست‌ها را رد نمی‌کنند؛ بلکه آن را پیش می‌برند. ایشان معتقدند حرف می‌تواند زیبا باشد اما غلط باشد. چنانکه احتمالا خود شاعر هم ادعا نداشته حرفش از نظر فلسفی و کلامی کاملا علمی و متقن است. اما حرفش زیبا و انسانی است. امکان ندارد کسی در مورد خودکشی بتواند شعر خوب بگوید. اگر کسی معتقد است آثار صادق هدایت، مثلا «بوف کور» زیباست اما محتوایش زشت است، معنای هنر را نمی‌داند. شاعر شعر بالا، یک حرف عاشقانه لطیف زده و یک احساس درست را بیان کرده؛ او در این راه از ادبیات و قصص دینی تنها بهره شاعرانه جسته و نخواسته یک حرف دینی بزند. این ادبیات دینی، تنها یک میدان برای بیان احساس به شاعر داده و شاعر در پی بیان حقیقت عرفانی نیست. پس می‌تواند با حرف غلط، یک احساس درست را بیان کرد. در همین ایام کرونا که هیئت‌ها به صورت بسیار محدود و سرباز برگزار می‌شد، یکی از مادحین محترم شعری با این مضمون می‌خواند: « من اصلا اومدم برات مریض بشم». احساس این شعر احساس درستی است؛ یعنی من این‌قدر حضرت امام حسین علیه‌السلام را دوست دارم که مریض شدن در راه او برایم مهم نیست. اما اصل حرف با مقتضیات جامعه و مملکت نمی‌خواند. شعر بسیار زیباست و اشک بر گونه آدم سرازیر می‌کند اما حرف غلط است. مادحین دیگر این شعر با این صورت خواندند که: «من اصلا اومدم برات شهید بشم». حرف رهبر انقلاب این است که با حرف غلط و نه ضدانسانی و زشت هم می‌توان شعر خوب گفت؛ اما بهتر است در مجلس اباعبدالله هم شعر خوب باشد هم حرف درست و دقیق و علمی. این هم ممکن است. چنانکه ما در سرتاسر ترکیب‌بند زیبا و اثرآفرین جناب محتشم، یک حرف نادقیق و غلط نمی‌بینیم. 
اما نکته مهم‌تر رهبر انقلاب، آنجا بود که معنای «معنا» را بسط و گسترش دادند و نظریه فرمالیست‌ها را تأیید کردند. ایشان در بخشی از سخنان خود فرمودند فرم اثر سوای مضمون و محتوا، معنا دارد. اینگونه نیست که ما یک ظرف داشته باشیم و یک مظروف. یک جام داشته باشیم و قدری آب. ما جامی گلی داریم که آب یا همان مضمون، در آن مزج و ترکیب شده است. به همین دلیل اثر ممکن است هیچ کلامی نداشته باشد، اما معنا داشته باشد. آقا معنای معنا را بسط می‌دهند و آن را از انحصار کلام و نطق بیرون می‌آورند. فرمالیست‌ها می‌گفتند نباید از اثر به دنبال معنا بود، بلکه باید از آن حس دریافت کرد. آقا خود این حس را همان معنا می‌دانند. پس این جمله که اثر باید هم فرم خوب داشته باشد هم محتوای خوب، جمله دقیقی نیست. چراکه فرم در هر صورت شامل معناست. ممکن است هنرمند اثری تولید کند با مضمون ارزش خانواده، اما با نوع پرداختش به این مضمون (که تمام هنر همین پرداخت است) خانواده را بزند. آقا می‌گویند: «آهنگ مفهوم دارد، معنا منتقل می‌کند؛ یعنی شما اگر چنانچه یک آهنگی را اجرا کنید که لفظ هم نداشته باشد ــ‌ مثلاً بعضی‌ها با حنجره‌شان آهنگ تولید می‌کنند یا بعضی با این وسایل و سازها آهنگ ایجاد می کنند  زبان ندارد، امّا معنا دارد، معنایی را منتقل می کند؛ آهنگ این‌جوری است. یک آهنگ هست که شجاعت را القا می کند؛ این آهنگی که ایشان می خواند «ای لشکر صاحب‌زمان آماده باش، آماده باش»، اگر این کلمه را هم نخوانند، این لحن، لحن آماده‌سازی است. یک آهنگ هست که افسردگی می‌آورد، افسرده می کند انسان را، مأیوس می کند انسان را؛ اینها فرق می‌کند. یک آهنگ هست که انسان را به گناه می‌کشاند…».
هنرمندی که ای لشکر صاحب‌زمان را آفریده، بیش از آنکه با شعر یا به قول محتواگرایان پیام اثر معنای برخاستن و به جهاد رفتن را خلق کند، با پرداخت و موسیقی (که هنر خالص و ناب است) این کار را کرده. آنچه مهم است، این است که پرداخت یا فرم، از دل و وجود هنرمند بر می‌آید. شوق جهاد و میل جبهه در دل سازنده این اثر بوده که این معنای معنوی، در اثر ظهور و بروز یافته. اگر نبود، ممکن بود شعر بگوید ای لشکر صاحب زمان آماده باشد و فرم و موسیقی بگوید ای لشکر صاحب زمان، بنشین و به جبهه نرو. حتی می‌شد صورتی وجود نداشته باشد و اصلا معنای حسی و احساسی خاصی در شنونده صورت نگیرد؛ اگر اعتقاد و همچنین هنرمندی در درون سازنده اثر وجود نداشت.

نویسنده : جواد شاملو |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.