ماه ناز
جواد شاملو
اسفندماه زیباترین ماه بین ماههای شمسی است. شدت زمستان کاسته شده و باد با خود بوی بهار میآورد. باد گرمایی دارد که سابق بر این نداشت؛ گرما و آرامشی که نمیگذارد خبر نزدیک شدن فصل تازه را از خلال هوهوی آن نشنوی. لحن خواندن پرندهها آرام آرام تغییر میکند. یواش یواش پروانههای فصل گرم سر و کلهشان پیدا میشود. برخی درختها نیز زودتر و پیش از موعد شکوفه میدهند. اسفندماه را دوست دارم؛ حتی بیشتر از بهار. اسفند، ماه بشارت است؛ بشارت نوروز. یادم میآید در ایام مدرسه هم اینگونه بود که با خودم میگفتم: «اسفند ماه شوق رسیدن تعطیلات عید است اما خود عید که میآید، دائم ناراحتی تمام شدنش را داریم.» اسفند ماه بشارت و رحمت است. زمین باید برای بهار آماده شود. بارانهای گرم باید به خاک بزنند و باد باید درختان را مهیا کند. خورشید نور بیشتری به زمین میتاباند و زمین از همه طرف هدیه میگیرد. گویی اسفندماه، مانند دوران نقاهت پس از بیماری است. مگر نه اینکه نقاهت، حتی از خود سلامتی هم شیرینتر است؟
امسال زیباترین ماه شمسی، اسفندماه، با زیباترین ماه قمری تقارن یافته است. آری، شعبان زیباترین ماه بین ماههای قمری است. ماه آمادگی برای نوروز رمضان. شعبان شکوفهباران است؛ از بس که عید دارد و از بس که اعیادش سرورانگیزند. در شعبان هم مثل اسفندماه زمین وجود انسان از همه طرف مورد هدیه و ناز و نعمت قرار میگیرد. گویی شعبان از اساس ماه هدیه است. در مناجات شعبانیه می خوانیم: «الهی هب لی…». در این ماه از خدا هبه و هدیه طلب میکنیم و نه تنها رزق. رزق یک عمومیتی دارد؛ چیزی است که خداوند به بندگانش میدهد. اما هبه خاص است. هبه را دوستان به یکدیگر میدهند. این ماه وقت گرفتن چیزهایی است که رزق نیست، هدیه است. چیزهایی مثل کمال انقطاع که هدیههای خداوندند. خدا آن را به نزدیکانش میدهد؛ به کسانی که میتواند آنها «ایتها النفس المطمئنه» صدا کند و بعدش بگوید: «أرجعی ألی ربک…» بیا پیش خودم! ماه شعبان ماه کمال انقطاع است و روانترین تفسیر کمال الأنقطاع، حضرت حسین علیهالسلام است. راز کمال الأنقطاع را از جسم مقطعه باید پرسید…
شعبان زیباترین ماه است. این را هیئتیها میفهمند. چه روزی بالاتر از روز تولد کسی که برای او اشک میریزی و قصه شهادتش قلبت را به خاک سیاه مینشاند؟ قدر شعبان را اهل انتظار میفهمند. برای منتظر، چه روزی امیدوار کنندهتر از روزی که آنکه منتظرش هستی به دنیا آمده و به دنیا آمدنش یعنی همانکه اورا به این دنیا آورد، به داد دنیا نیز میرساند. زیبایی شعبان را اهل مناجات و ادعیه و مفاتیح درک میکنند. چه این ماه فصل خواندن یک اثر ادبی و عرفانی معجزهگون است. غزلواره ادعیه و نیایشهای اسلامی و زیباترینِ دعاها؛ مناجات شعبانیه. اهل دعا، ماهها را میشمارند تا شعبان برسد و توفیق خواندن این مناجات در فصل مخصوصش دست دهد. دعایی که اول بار از زبان امیرالمؤمنین علیهالسلام شنیده شد و بارها و بارها از زبان معصومین دیگر. دعایی که انگار عصاره تمام دعاها است؛ لب کلام، مخلص کلام در آن گفته شده. حرف اول و آخر است، تمام حرفی که یک عاشق میتواند به معشوقش بگوید همین است. مناجات شعبانیه اسرار عرفان است، اما همه از بسیاری از بخشهای آن بهره میبرند. متنی است برای همگان شیرین؛ گلستانی است سهل و ممتنع. داستان عفو و بخشش است؛ داستان زیبایی زندگی و امید به ادامه زندگی زیبا در سرای دیگر. این مضامین چیزهایی نیست که کسی آنها را نفهمد و با آن بیگانه باشد. البته این دعا مضامینی هم دارد که دریافتنش بسیار مشکل و مغلق است و برای غیر اهل عرفان، بسا که غیر ممکن. بسیاری از جمله من، این مناجات را از تأکیدهای حضرت امام دارند و الا ممکن بود همچنان آن را نشناسند و هرگز به سراغش نروند. اما برای قشر جوان مذهبی، تأکیدهای امام و آقا محرک بسیاری قویای برای آشنایی با این متن بیمثال بود. مرحوم امام در یازده سخنرانی مختلف در مورد این مناجات سخن میگویند. امام کلا یازده سال رهبری کرد؛ تو گویی امام هر سال از این مناجات سخنی میگفته و همگان را به خواندن آن دعوت می کرده است. عرفان اهل بیت، همه را بر سر سفره خود مینشاند، ولو همه به یک اندازه از آن بهره نبرند. عرفان اهل بیت، با متون عرفان نظری متفاوت است که عوام بهتر است اصلا سمت آن نروند. این مناجات، مجسمهای از اهل بیت است. یک تمثال، یک تابلوی نقاشی است که چهره زیبای روح آنان را به ما نشان میدهد. چنان که مرحوم امام میفرمایند: «کسی بخواهد بفهمد که مقامات ائمه چی است، باید رجوع کند به آثار آنها؛ آثار آنها ادعیه آنها است. مهماش ادعیه آنها است و خطابههایی که میخواندند؛ مثل مناجات شعبانیه، مثل نهج البلاغه، مثل دعای یوم العرفه و این هایی که انسان نمیداند که چه باید بگوید درباره آنها…».
اگر ماه رمضان ماه نزول قرآن است، ماه شعبان هم ماه نزول ادعیه است! یعنی تنها مناجات شعبانیه نیست که در این ماه صادر شده، دعای کمیلبن زیاد هم در همین ماه از ناحیه امام معصوم وارد شده است. امام خمینی در جایی دیگر اهل بحث و شرح و دقت را به تأمل در این متون و سپس ارائه آنها به مردم دعوت میکنند. این بار هم نشانهای از اینکه عرفان اهل بیت در محیطی خاص و بین افرادی معدود دست به دست نمیشود و امام که خود در سلسله عرفا است؛ دغدغه نشر متون مهم عرفان ائمه را دارد. ایشان میگویند: «مفسرانی که اهل این معانی هستند، ادعیه ائمه را تفسیر کنند! مناجات شعبانیه از مناجاتهایی است که کم نظیر است؛ مثل دعای ابو حمزه که از حضرت سجاد وارد شده است، آن هم کم نظیر است و این هم کم نظیر است. دعای کمیل در شعبان وارد شده و یکی از ادعیههایی است که در پانزده شعبان، شب پانزده شعبان خوانده میشود، مشتمل بر اسراری است که دست ما از آن کوتاه است. از ائمه هدی ادعیهای وارد شده است که مضامین آنها را باید تامل کرد و آنهایی که اهل نظر هستند، اهل معرفت هستند بر آنها شرح کنند؛ آنها را به مردم ارائه بدهند؛ اگر چه هیچ کس نمیتواند آن چیزی [را] که به حسب واقع هست شرح کند…».
در ماه شعبان، سرور با صفا و بهجت جمع میشود. در بسیای از ایام و اعمال دینی، بهجت و صفای معنوی فراوان است اما همراه با سختی است. مثلا ماه رمضان، معدن معنویت است اما این معنویت و روشنی با رنج تن همراه شده است. همینطور در ماه محرم اباعبدالله الحسین علیهالسلام صفای بیمانندی هست که تمام سال ما را در جستجوی خود میگذارد اما این صفا هم زیر پوستینی از غم و حزن است. شعبان اما سرور و صفای معنوی را هم دارد. ماه اعیاد است و در عین حال ماه عبادت. چنانکه رهبر انقلاب که ایشان هم مانند استادشان حضرت امام تأکید بسیاری بر این ماه دارند هر روز شعبان را عید میدانند: «از ماه شعبان نباید غفلت کرد. ماه شعبان از اوّل تا آخرش عید است، مثل ماه رمضان. ماه رمضان هم از اوّل تا آخرش عید است، عیدِ اولیاءالله. هر روزی که در آن موقعیّتی وجود داشته باشد که انسان بتواند به صفای نفسِ خود، به نورانیّتِ دلِ خود بپردازد، آن روز، روزِ مغتنم و روزِ عید است. ماه شعبان، ماهِ همین فرصتها است، از روز اوّل تا روز آخر. استغفارِ در این ماه، دعای در این ماه، زیارتِ در این ماه، تضرّعِ در این ماه، قرآن خواندنِ در این ماه، نماز خواندنِ در این ماه، اینها همه فرصت است». در شعبان عید عبادت و عید ولادت بر هم منطبق میشود.
همه ماهها ماه نیازند، شعبان اما ماه ناز هم هست. به قول آیتالله جوادی آملی: «در این مناجات شعبانیه کاملاً این مسئله (ناز) مطرح است. این بخش هایی که مربوط به ناز بنده در پیشگاه ذات اقدس اله است، این است که: «الهی ان اخذتنی بجرمی اخذتک بعفوک و ان اخذتنی بذنوبی اخذتک بمغفرتک». خدایا! اگر تو مواخذه بکنی، بگویی چرا گناه کردی؛ من هم مواخذه می کنم، می گویم: تو چرا نبخشیدی؟! این یعنی چی؟!! این راه ناز است دیگر! خدایا! اگر تو مرا با گناهانم بگیری، من با مغفرت مواخذه می کنم؛ و اگر تو به جرم من مرا مواخذه بکنی، من به عفو تو. می گویم: تو که بزرگتر بودی، چرا عفو نکردی؟»
ماه لطیفی است ماه شعبان؛ مثل لطافت اسفند. همچون اسفند که در آن طبیعت مهیای بهار میشود، در شعبان هم بادهای خوشی به سمت ما میوزد که آماده شویم و از این بادها حتی در رمضان هم خبری نیست. این، تفسیری است که آیتالله جوادی آملی برای آن بیت اسرارآمیز حافظ گفتهاند که میگوید:
ماه شعبان مده از دست قدح کین خورشید
تا شب عید رمضان خواهد شد…
خوشا این روزها این روزها که از دو جهت میتوان خواند این شعر را: «نرم نرمک میرسد اینک بهار؛ خوش به حال روزگار…».
جواد شاملو , ماه شعبان
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.