فرهنگپذیری لازمه جهانی شدن سکوهای اینترنتی
جواد شاملو
در کوچه و خیابانهای دهلی یک گردشگر آمریکایی که از غذاهای سرشار از ادویه و فلفل به ستوه آمده، به دنبال یک رستوران میگردد که غذای غیر هندی هم داشته باشد؛ که پایه تمام اطعمه و اشربهاش فلفل نباشد. آمریکایی دست آخر یک شعبه از رستوران بینالمللی مک دونالد را میبیند و گل از گلش میشکفد و برگر محبوبش را سفارش میدهد. اما اولین گاز را که میزند تا مغز استخوانهایش میسوزد و زبانش چاک میخورد و با چشمهایی که از سوزش فلفل به اشک نشسته سرانجام حقیقت را درک میکند؛ اینکه او به هند آمده و در اینجا یک غریبه است و برای خوردن یک غذای غیرهندی باید بیشتر تلاش کند. اینکه اینجا حتی مک دونالد، این پدیده ذاتا آمریکایی هم تا حد زیادی هندی شده است.
مک دونالد یک شرکت آمریکایی چندملیتی است و با اینکه سبک زندگی آمریکایی را با خود به کشورها میآورد اما در طعم محصولاتش تابع ذائقه مردم فرهنگ میزبان میشود. اگر غیر از این باشد نمیتوان جهانی شود؛ پدیدهای جهانی میشود که توان انطباق با زیستبومهای مختلف را داشته باشد. اسلام هم اگر میتواند داعیه جهانی بودن داشته باشد به دلیل قواعدی است که دست مسلمان را برای عمل طبق اقتضائات زمانی و مکانی باز میگذارد. قاعده لاضرر و لاضرار یکی از این قواعد است و همچنین قاعده عسر و حرج. علاوهبر این عرف متشرعین یکی از راههای برونشو در مواقع استثنائیست. فرضا کسی در منطقهای که ۶ ماه در آن روز و ۶ ماه شب است میخواهد روزه بگیرد، در این حالت او میتواند به عرف جوامع مسلمان نگاه کرده و ساعت روزه خود را تنظیم کند.
اگر این انطباق و انعطاف نباشد دیگر آن پدیده یا فرهنگ جهانی نخواهد بود بلکه جهانگیر یا جهانگشا خواهد بود. مثال مک دونالد را میتوان بر شرکتهای چندملیتی متولی فضای مجازی مثل گوگل، مایکروسافت، اپل و متا نیز تطبیق داد. همانگونه که مک دونالد در هند تند است و در ژاپن بینمک و در آمریکا حجیم، اینستاگرام یا یوتیوب هم باید در هر فرهنگی رفتاری داشته باشند که قدری با آن فرهنگ در ارتباط باشد. این پدیدهها به هر حال غربی و آمریکاییاند اما اگر حدی از انطباق محلی را بر خود روا ندانند؛ رفتارشان شبیه چنگیز و اسکندر و محمود افغان است: جهانگشایی و اشغالی که در مورد پلتفرمها از نوع فرهنگی خواهد بود. مشکلی با جهانی بودن شبکههای اجتماعی نمیتوان داشت چراکه این جهانی بودن برخلاف پیامرسانها یا پلتفرمهای خدماتی مثل اسنپ و دیجیکالا، در ذات آنهاست و توقع کاملا بومی بودن هم از آنها خطاست اما آنها باید دستکم طعم فرهنگ میزبان را به خود بگیرند.
قبلا هرگز حریم فرهنگ اینچنین مورد یورش نبوده است و فرهنگها اینهمه دچار بیقوارگی و اعوجاج و بههمریختگی نبودهاند. افسوس که نمیتوان با اولین گاز به یک خوراک فرهنگی، تندی، شوری، بینمکی یا تلخی آن را دریافت.
هفتهای نیست که از گوشه جهان دولتی یکی از این پلتفرمها را جریمه نکند، یا به آنها تذکر ندهد و یا دستورالعمل جدیدی ارائه نکند. تنها برای یک مثال در همین هفته اخیر دولت کانادا و شخص جاستین ترودو از شرکتهای پخش آنلاین نظیر نتفلیکس و اسپاتیفای خواسته محتوای محلی تولید کنند. کانادا با آن جامعه چندفرهنگیاش که نمیدانم عنوان محلی اصلا چقدر میتواند دربارهاش صادق باشد هم این نیاز را احساس کرده است. یا این روزها که جامعه روسیه ملتهب است، دولت این کشور مدام در حال نظارت فعال و سختگیرانه بر پلتفرمهاست تا به التهاب جامعه دامن زده نشود. خود ایالات متحده پلتفرم چینی تیکتاک را به انتشار تبلیغات روسیه متهم ساخته و تعدادی از جمهوریخواهان خواستار محدودیت آن شدهاند. در هفته اخیر خبر پیروی گوگل از قوانین اندونزی نیز آمد. اندونزی اعلام کرد گوگل برای پیروی از قوانین جدید اعطای مجوز به پلتفرمهای فناوری ثبت نام کرده و هشدار داد شرکتهایی که هنوز در این باره ثبت نام نکردهاند طی ۵ روز کاری مسدود میشوند. ساموئل آبریجانی پانگراپان از وزارت ارتباطات اندونزی در یک کنفرانس خبری اعلام کرد آمازون و علیبابا، از جمله شرکتهایی هستند که هنوز اقدامی برای پیروی از قوانین جدید انجام ندادهاند.براساس قوانینی که در نوامبر ۲۰۲۰ میلادی در این کشور اجرایی شده، مقامات میتوانند پلتفرمها را وادار کنند دادههای کاربران خاص را فاش و محتوای غیرقانونی و مخل نظم عمومی را در وضعیت اضطراری طی ۴ ساعت و در غیراینصورت در ۲۴ ساعت حذف کنند. دولت اندونزی چهارشنبه هفته گذشته مهلتی برای شرکتهای فناوری تعیین کرد تا با پیروی از این قوانین و دریافت مجوز ثبت نام کنند. به گفته دولت این کشور قوانین جدید برای اطمینان از ایجاد یک محیط مثبت آنلاین ارائه شده است. گوگل، توییتر، پلتفرم ارتباطی «زوم ویدئو» نیز جزو گروه جدید از شرکتهای بزرگی هستند که برای پیروی از این قوانین و دریافت مجوز ثبت نام کردهاند.
این اخبار آنقدر زیاد است که مفهومی به نام آزادی کامل محتوا را تبدیل به یک شوخی کرده و حکمرانی محتوا در پلتفرمهای اینترنتی را ضرورتی غیرقابلانکار. به شرطی که خود این حکمرانی هم با اقتضائات زمانی، اجتماعی، فرهنگی و قانونی همراه باشد. این سخنان اصلا به معنای تشویق فیلترینگ نیست؛ اگر بنا بر فیلتر بود که دیگر نیازی به قانون نبود! قانونگذاری و تعامل و مدیریت، امکان ادامه فعالیت پلتفرمها را فراهم میآورد. گویی ما هنوز با نقطهای که در آن ضرورت حضور پلتفرمهای خارجی را درک کرده باشیم و در فکر قانونگذاری برای آنان باشیم فاصله داریم و فیلترینگ را به عنوان تنها راه حل منتج به نتیجه پذیرفتهایم. قانونگذاری مناسب برای پلتفرمها وقتی آغاز میشود که ما واقعا به فیلترینگ به عنوان امکانی برای روز مبادا بنگریم.
اینترنت , جواد شاملو , شبکه های اجتماعی , فضای مجازی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.