علی در پیشگاه علی
جواد شاملو
امامت به عنوان یکی از اصول دین معرفتی از مهمترین معارف بهحساب میآید که طبعا در بیان و فرهنگ اهلبیت نمود بارزی دارد. تمام ائمه معصومین و فاطمه زهرا و شخص رسول خدا جابهجا و گاه به گاه در باب مسئله امامت و ولایت سخن گفته و آن را تبیین کردهاند. با این وجود نظیر اقدامات امام هادی علیهالسلام در راه تبیین این مفهوم بلند و پیچیده را در اقدامات اهلبیت نیز کمتر میتوان یافت. منظورمان از اقدامات مشخصا دو زیارتنامه است، زیارت «جامعه کبیره» و زیارت «غدیریه». این زیارتها هر دو تفاوتهای بارزی دارند با دیگر زیارتها. شاید اولین تفاوتی که به نظر میرسد
عبارت باشد از طول و تفصیل این دو متن ارزشمند نسبت به باقی زیارتهای شریف. علاوه بر تفصیلی که در بیان فضائل اهلبیت در این دو بیان امام هادی هست، با سطح بسیار پیشرفتهتر و عالیتری از سخن گفتن درباره جایگاه ائمه معصومین طرف هستیم. عباراتی بیسابقه و خارقالعاده یکی پس از دیگری آمدهاند و از دو زیارت، دو متن انقلابی تمامعیار ساختهاند. از میان جامعه کبیره و غدیریه، دومی باز هم از تفاوتهای بیشتری برخوردار است. این هم متنی است حیرتانگیز و مطلقا بیسابقه در بیان فضائل شخص حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه. قابلذکر است محدث بزرگ مرحوم حاج شیخ عباس قمی مینویسد: «کمتر حدیثی به قوت سند این زیارتنامه میرسد.»
وجوه تمایز «غدیریه»
برای کسی که این متن را میخواند به راحتی معلوم میگردد که این یک زیارت معمولی نیست؛ آنقدر معلوم که چندان نیازی به استدلال آوردن هم نیست. این زیارت اولا همانطور که از اسمش پیداست، برای روز غدیر است یعنی حضرت آن را در روز غدیر انشا نموده. این خود حرکتی معنادار است در احیا، تعظیم و بزرگداشت روز غدیر. اما ماجرای این زیارت وقتی رنگ و بوی انقلابیتری به خود میگیرد که میفهمیم امام هادی آن را در راه تبعید از مدینه به سامرا به جدش امیرالمؤمنین عرض کرده؛ وقتیکه دست بر قضا درست در روز غدیر به نجف میرسد. متوکل عباسی از اساس به دلیل درخشش و تأثیر حضرت هادی در مدینه میخواهد او را به شهر کنترلشدهای مثل سامرا تبعید کند و درست در راه همین تبعید، امام هادی در روز عید غدیر به نجف میرسد و امیر مؤمنان را زیارت میکند. زیارتی نوادهای برای جدش؟ نه! زیارت بزرگی از بزرگان دین؟ نه! زیارت داماد و برادر دینی رسول خدا؟ نه! زیارت یک شیعه امامش را؟ بله! پاسخ درست همین است. امام هادی در زیارت شریف غدیریه سراپا شیعه شیفتهای است در برابر مولایش.
ما در زیارت جامعه کبیره شاهد یک دایرةالمعارف و دایرةالفضائل هستیم برای اهلبیت، اما زیارت غدیریه یک دفاعیه است. چیزی شبیه به یک مرامنامه یا مانیفست. زیارت جامعه کبیره در تبیین حقیقت امامت است اما زیارت غدیریه بارها و بارها به حقی غصب شده میپردازد. به ارجحیت حضرت امیر بر دیگران و بر دلایل ولایت ایشان. جامعه کبیره در مورد حقایق امامت است و غدیریه در مورد حقانیت امامت. چگونه میتوان این را یک زیارت عادی خواند؟ لحن غدیریه اتفاقا بهشدت شبیه به یک خطبه یا سخنرانی است و حین خواندن زیارت حس میکنیم گویی مخاطب این زیارت تنها در ظاهر حضرت علی علیهالسلام است. در این زیارت امام هادی تاریخ میگوید، قصه میگوید، گاهی از زبان پیامبر سخن میگوید و گاهی از زبان خود امیرالمؤمنین. گاه نیز پرده از تفسیر برخی آیات قرآن برمیدارد که در شأن مولا نازل گردیده. باز هم بهتفصیل و سر صبر، دفاعیه جامعی از حقانیت تشیع خلق میشود. در اینجا هم مثل زیارت جامعه کبیره، گاهی به عبارات عجیبوغریب در فضیلت حضرت مولا برمیخوریم که ممکن است با خود بگوییم شاید بهتر باشد بیخیال فهمیدن آنها شویم! این دو زیارت از زبان معصوم حضرت هادی بیشک گام دیگری در راه مبارزه و احیای دین از سوی ائمه است.
تفسیر قرآن غدیری!
تفسیر قرآن غدیری امام هادی، از همان سلامهای ابتدایی زیارت آغاز میشود: «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دِينَ اللَّهِ الْقَوِيمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيمَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ وَ عَنْهُ يُسْأَلُونَ.» صراط مستقیم خداوند که بارها در قرآن تکرار شده و در فاتحةالکتاب دعای همه مسلمانان در هنگام نماز قرار داده شده شخص امیرالمؤمنین معرفی میشود. همچنین سوره نبأ نیز تفسیر میشود مراد از خبر بزرگی که در مورد آن سؤال میشود در سطحی از معانی قرآنی قیامت، اما در سطحی عمیقتر و در درجهای بالاتر، ولایت علی علیهالسلام است. امام هادی با اشاره به عبارت قرآنی پرتکرار «هل یستوی الذین یعلمون و لا یعلمون» میفرماید: «فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَاوَاكَ بِمَنْ نَاوَاكَ وَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ يَقُولُ: هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ: پس خدا لعنت کند کسی را که تو را با آنکه با تو دشمنی کرد برابر قرار داد درحالیکه خدا میفرماید: آیا کسانی که میدانند، باکسانی که نمیدانند برابرند؟» کمی بعدازاین فراز حضرت هادی خطاب به مولای متقیان میگوید: تو آن کسی هستی که قرآن به فضائلش زبان سخن گشوده. سپس آیه «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرا عَظِيما» به عنوان شاهد مثالی از این فضیلتگویی قرآن توسط حضرت هادی ذکر میشود.در ادامه همین جمله، حضرت به آیه نوزدهم سوره توبه اشاره میکنند که باز هم در مذمت کسانی است که حضرت امیر را با دیگران در تساوی قرار دادند: «جَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (آیا آب دادن به حاجیان و آباد دادن در مسجدالحرام را قرار دادهاید همانند آن کس که به خدا و روز جزا ایمان آورده و در راه خدا جهاد کرده است؟ هرگز پیش خدا برابر نیستند، خدا گروه ستمکاران را هدایت نمیکند.) باز در ادامه آیه بیستم سوره توبه آورده میشود و میفهمیم منظور از مهاجران و مجاهدان در این آیه، علی بن ابیطالب علیهالسلام است: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوَانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُقِيمٌ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدا إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ.» این فراز از زیارت غدیریه به همین شکل در خلال سخن گفتن امام هادی با امیرالمؤمنین آیات قرآن ذکر میشود. در ادامه آیه مشهوری که در سوره نساء مربوط به ابلاغ ولایت حضرت امیر توسط پیامبر میشود نقل میگردد: «فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفَاسِقِينَ وَ اتَّقَى فِيكَ الْمُنَافِقِينَ أَوْحَى إِلَيْهِ رَبُّ الْعَالَمِينَ: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»: پس زمانی که پیامبر از آشوب اهل فسق بیمناک شد و درباره تو در برابر منافقان محافظهکاری کرد، پروردگار جهانیان به او وحی کرد: ای رسول! آنچه از پروردگارت به تو نازل شده به مردم برسان، اگر انجام ندهی پیام خدا را نرساندهای، خدا تو را از مردم حفظ میکند.» در ادامه این فراز امام هادی به داستان روز غدیر و عبارت «من کنت مولاه…» اشاره میکند و سپس میگوید: «اما به قول پیامبر و آنچه خدا بر اون نازل کرده بود عمل نشد…» در ادامه این جمله آیهای ذکر میشود که از خلال آن میفهمیم امام هادی کسانی که به این ابلاغ مهم پیامبر بیتوجهی کردهاند را مرتد از دین میداند و این آیه را در شأن آنان میآورد: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ.» حضرت هادی آیه نهم سوره حشر را نیز در وصف امیرالمؤمنین میداند: «وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» یعنی: دیگران را بر خود ترجیح میدهند، گرچه خود تهیدست باشند، هرکه از بخل وجودش محفوظ ماند پس آنانند از رستگاران.
آیات غدیری قرآن در بیان امام هادی علیهالسلام باز هم ادامه دارد. این تنها بخشی یک فراز از زیارت غدیریه بود. این زیارت دارد در راه تبعید ایراد میشود و در زمان اوج سختگیری عباسیان علیه اهلبیت پیامبر. در هیچکجا مانند این زیارت نمیتوان از علی خواند و به علی فکر کرد. در هیچ متنی مثل این متن به جامعیت به حضرت مولا پرداخته نشده. زیارتهای امام هادی همچون ادعیه امام سجاد هستند، بیان معارف به شکلی غیرمستقیم. امام هادی آن امامی است که میتوان به واسطه دیگر امامان را شناخت. او همان آفتابی است که آمده دلیل آفتاب… پس از خواندن زیارت جامعه و زیارت غدیریه تنها میتوان یک جمله گفت خطاب به حضرت هادیالأمم: «اگر شما نبودید، ما از امامت و ولایت چیزی نمیدانستیم….»
امام هادی , جواد شاملو
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.