عصر هنر - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 60065
  پرینتخانه » سرمقاله, یادداشت تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۰ |

عصر هنر

«کار اصلی را بایستی هنر انجام بدهد». این یک گزاره ساده نیست، این یک رخداد مهم است که بر زبان یک مرجع تقلید معاصر و یک حاکم اسلامی جاری می‌شود. این خبر مهمی است برای هنردوستان و هنرمندان، که رهبر ما هنر را به عنوان عنصری انسان‌ساز و به تبع آن تمدن‌ساز معرفی کرده است.
عصر هنر

جواد شاملو
«کار اصلی را بایستی هنر انجام بدهد». این یک گزاره ساده نیست، این یک رخداد مهم است که بر زبان یک مرجع تقلید معاصر و یک حاکم اسلامی جاری می‌شود. این خبر مهمی است برای هنردوستان و هنرمندان، که رهبر ما هنر را به عنوان عنصری انسان‌ساز و به تبع آن تمدن‌ساز معرفی کرده است. هنر، محور و ستون بیانات رهبر گرامی در دیدار با اعضای همایش بین‌المللی حضرت حمزه علیه‌السلام بود. در واقع ایشان این همایش را که مجمعی علمی به شمار می‌رود، یک مقدمه معرفی کردند که تنها یک حلقه از زنجیره معرفی شخصیت مهمی چون جناب حمزه سیدالشهدا است. ایشان به صراحت، کار علمی و جمع‌آوری کتب و مقالات علمی را منبعی برای تغذیه هنرمندان دانستند تا اثر هنری به عنوان محصول نهایی، اثر خود را بر جامعه بگذارد. این بیان رهبر حکیم انقلاب اتفاقی است به راستی بزرگ؛ چراکه هنر در این بیان، اعتلا و رستاخیز علم است حال آنکه در اندیشه واپس‌گرا، علم است که ارزش دارد و هنر تماما لهو و لعب است. هدف از معرفی شخصیت‌های بزرگ، الگوسازی و فرهنگ‌سازی است و طبق بیان رهبر انقلاب، عنصر اصلی فرهنگ‌سازی عبارت است از هنر. نگاه به هنر از این پس بیش از گذشته، باید به عنوان امری حیاتی در ادامه راه نهضت باشد. چه اینکه در بیانات رهبری معظم نیز هنر جلوه‌ای دیگر یافته و با اینکه ایشان همواره بر این مقوله تأکید داشته‌اند، اما اینگونه احساس می‌شود که بحث روایت و هنر، در منظومه کلامی ایشان قدری پررنگ‌تر شده است. این طبیعی است چراکه اکنون در گام دوم انقلاب اسلامی، بیش از هر زمان دیگری نوبت به مبارزه با طواغیت فرهنگی رسیده است. اما هنر چرا گوهر اصلی فرهنگ‌سازی است؟

پاسخ این سؤال خود فراوان کتاب و مقاله می‌طلبد؛ اما مختصر آنکه وظیفه علم، گفتن است و وظیفه هنر، نشان دادن. کار هنر، تصویرسازی است. هنر چه در عرصه شعر و داستان و چه در عرصه تجسمی، تصویر می‌سازد. علم، به آدم‌ها استدلال ارائه می‌دهد. استدلال را بخش کمی از جامعه می‌فهمد و همچنین می‌توان آن را با انواع مغالطه و جدل، خنثی کرد. اما هنر آن جام عسلی است که نه فاسد می‌شود و نه کهنه.
هنر آدم‌ها را با خود زیبایی رو به رو می‌سازد و چون انسان بی‌واسطه با زیبایی روبه رو شود، به آن دل می‌بازد. این کارکرد هنر، ما را به یاد حدیث امام صادق علیه‌السلام می‌اندازد که: «کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ‌ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ». انسان‌های بزرگ بیش از آنکه با زبان مردم را دعوت کنند، با زیبایی رفتارشان آن‌ها را به سمت خود جذب می‌کنند. حالا که آن بزرگان ‌نیستند، باید با استفاده از هنر آن‌ها را احیا کرد. هنر، رستاخیز آدم‌ها و وقایعی است که دیگر در میان ما نیستند. هنرمند یا شخصی را با مجسمه، نقاشی، شعر یا داستان زنده می‌کند و یا روح یک واقعه تاریخی را در تاریخ جاری می‌سازد. وقتی ترکیب‌بند محتشم را می‌خوانیم، این شعر روح آغاز ماه محرم را همواره در خود حفظ کرده است: «باز این چه شورش است که در خلق عالم است…». وقتی  سرودهای انقلابی را می‌شنویم، این سرودها روح انقلاب را در خود دارند. کار هنرمند این است که شخصیتی چون حمزه را در حد توان، از تاریخ فرا بخواند و به میان جامعه ما بیاورد تا او دعوت‌کننده به راه حق، با زیبایی‌های شخصیتی‌اش باشد. وقتی یک فرهنگ توانست افکار و عقاید، وقایع و شخصیت‌های مهم خود را از تاریخ و یا از کنه فرهنگ جمعی فرابخواند و در عرصه جامعه به نمایش بگذارد، آن وقت آن فرهنگ به بلوغ تمدن دست یافته است.

نویسنده : جواد شاملو |
برچسب ها
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.