صدای پای بیداری
حواسمان هست چقدر دنیای بدی شده؟ چهارتا دانشجو در چهارتا دانشگاه آمریکا صدای فریادشان از فجایع غزه بلند شده؛ آنوقت از سراسر جهان جامعهشناسها و روزنامهنگارها و دانشجویان و دیگران مشغول تحلیل و بررسی این واقعه هستند. اشتباه نشود، نمیخواهیم اهمیت این واقعه را که در پایتخت جنایت و حمایت از جنایت، گروهی دانشجوی آزاده در دانشگاههای مختلفش به پا خاستهاند و در تعداد بالا دستگیرشدهاند و سرکوبشدهاند و هزینه دادهاند کم جلوه دهیم و یا بگوییم ما نباید از اینگونه اتفاقات خوشحال باشیم. اما گاهی اتفاقات خوب و شدت واکنشها به یک اتفاق خوب، میتواند عمق فاجعه را بهتر به ما بنمایاند. ۳۵ هزار انسان در شهر و دیار خود قلعوقمع شدند؛ درحالیکه زنان و کودکان بیشترین سهم را از تعداد دارند. ۳۵ هزار انسان غیرنظامی که جرمشان فقط بودنشان بود. بودنشان! ۳۵ هزار انسان که راه فراری از مرگ نداشتند و برای مردن، جایی بهتر از وطن خود را هم سراغ نداشتند. ۳۵ هزار انسان که قبل از مردن، مرگ تک تک آرزوهای خود را هم دیدند اما از مقاومت ناامید نشدند. ۳۵ هزار انسان که مرگ غافلگیرشان نکرد، میدانستند احتمالا بهزودی نوبتشان خواهد شد. تعداد زیادی از این ۳۵ هزار نفر پیش از مرگ بارها آن را آرزو کرده بودند. کودکی بعد از مادرش دیگر این دنیا را نمیخواست و مادری بعد از کودکش نیز. برادری بعد از برادرش، دوستی بعد از دوستش، همسایهای بعد از همسایهاش، وطنپرستی بعد از وطناش. آنها دیگر دنیا را نمیخواستند و اگر هم میخواستند به اندکی از آن راضی بودند. در هیچ جای دنیا بهاندازه غزه زندگی با مرگ درآمیخته نیست. عروس و دامادی در میان خرابهها جشن ازدواج میگیرند و درواقع، دارند زندگی را به عقد مرگ در میآورند. بعد از همه این فاجعهها، کل جهان باید سراسر صحنه طوفان میشد. طوفانی که رعدوبرقش درختان ظلم را خشک کند و شدت بادهایش آنها را از ریشه درآورد.
ما پیشوایی داریم که مرگ را روا میدانست؛ برای مردی که داستان یک زن یهودی را بشنود؛ زنی که زینتش را غارتگران دزدیدهاند. اکنون دلخوش به این مقداریم که «دانشجویان آمریکا به پا خاستهاند».
اتفاق خوبی است؛ اما ببین کار جهان به کجا رسیده. چقدر خفقان، چقدر دروغ، چقدر ظلم بر جهان حکم میراند که برای ما، اعتراض دانشجویان آمریکایی یک نقطه عطف و امیدواری جدی به حساب میآید. خواب بشر چقدر سنگین است؛ همینکه خروپفش قطع شود و غلتی بزند دلگرم میشویم. واقعیت آن است که فریاد غزه هنوز پژواک خود را از جهان دریافت نکرده، اتفاقاتی مثل آنچه این روزها در آمریکا شاهد آنیم، تنها نشانههایی از برخاستن این پژواک ظلمستیزانه در آینده است. اما تا آن روز، این جهان جای خوبی برای زندگی کردن نیست.
جواد شاملو
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.