شیوع ویروس روانشناسی زرد
گروه اجتماعی
شاید این پرسش شماهم باشد که سروکله روانشناسی زرد از کجا پیدا شد و چطور بسیاری از ما در این تله گرفتار شدیم؟ پاسخ به این سؤالات هم میتواند آسان باشد و هم کمی پیچیده اما درمجموع به مدد تبليغات اغواكننده محيطی و مجازی، عدهای روانشناس نما به دلیل سكوت نهادهای متولی و نظارتی به خود جسارت دادهاند كه فارغالبال بدون اينكه هيچ مدرك و تحصيلات دانشگاهی مرتبط با علم روانشناسی داشته باشند، دکانهای زيادی را در دنیای مجازی و سطح شهر به نام برگزاری کلاسها، کارگاهها و سمينارهای گوناگون باز كنند و حتی با استفاده از فن بيان به شهرت هم برسند و خيلی زود اسمورسم پيدا كنند و مراجعان زیادی را نيز دوروبر خود جذب نمايند اما در پايان بعد از دريافت مبالغ زياد و سركيسه كردن خانوادهها آنان را دستخالی و سرخورده به همان خوان اول برمیگردانند. البته محمد حاتمی -رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران میگوید: بیشتر اینها تحصیلات روانشناسی ندارند و کار کردن آنها در حوزه روانشناسی و مشاوره غیرقانونی است و نظام روانشناسی علیه برخی از اینها شکایت کرده است.
بههرروی، شرایط اجتماعی و رفاهی جامعه، نقش بسیار مهمی در بهبود سلامت روانی افراد دارد و شوربختانه به دنبال رفع و حل مشکلات و معضلات اجتماعی و نیاز به شنیده شدن و آرامش روانی؛ بازار کارگاه،سمینار و همایشهای شیک، متنوع، غیرعلمی و از جنس کاسبکارانه داغ میشود و مخاطبان پروپاقرص خود را دارد. محافلی با عناوین مختلف مانند افزايش اعتمادبهنفس در سه روز، موفقیت تحصیلی و کنکور، بهبود کیفیت زندگی، موفقیتهای شغلی وزندگی، موفقیت و شاد زیستن، اصول بارزگانی و جلب مشتری که این روزها در سطح شهرهای مختلف برگزار میشود، بیشتر از آنکه باهدف آرامش روانی حضار و اصلاح سبک زندگی آنها باشد بهقصد تجاری و درآمدزايی به منصه ظهور میرسند.
تأکید مقام معظم رهبری بر اهمیت مراجعه به روانشناس و مشاور
سخنرانهای ناشناخته که کمتر محفل علمی، صلاحیت آنها را تأيید میکند و مطرح کردن مباحث تکراری، پیشپاافتاده و شعاری که در آن واقعا دردی از آلام مردم دوا نمیشود. در اینگونه همایشها و کارگاهها سخنران و یا مدرس تلاش میکند با گفتن چند جمله جذاب و تحریکآمیز انگیزشی و بالا بردن حرارت صدا، نبض جمعیت را دستش بگیرد و آنها را شارژ کند و صرفا سطح هیجان شرکتکنندگان بالا میرود و دیگر هیچ، البته این وسط، برگزارکنندههای اینگونه همایشها هستند که برای خودشان کسبوکاری راه میاندازند و با هر روش و در هرکجا که فکر کنید تبلیغ کرده و حتی به مراکز معتبر علمی، اجرایی و سیاسی هم راه مییابند.
دنیای مجازی هم از هجوم سمینارهای بیمحتوا و غیرکارشناسی در امان نمانده است! مباحث روانشناسی با روان مردم درگیرند و میتوانند به عموم جامعه آسیب برسانند و اثرات مخرب دیگری همچون از دست رفتن اعتماد مردم نسبت به علم روانشناسی و حتی عدم اعتماد و مراجعه آنها به علم روانشناسی و متخصصان روانشناس را در پی داشته باشد و به هويت روانشناسی خدشه وارد نمايند درحالیکه مقام معظم رهبری بر اهمیت مراجعه به روانشناس و مشاور تأکید فرمودهاند: «امیدوار هستم مردم ما توجه کنند به این موضوع که مراجعه به متخصص روانشناس و مشاور در امر مسائل روانی بهخصوص برای محیط خانواده یک ضرورت است.»
با نگاهی به فرآيند حل مسئله و مديريت اختلالات روانشناختی و آسیبهای اجتماعی در كشورهای ديگر از قاره آمريكا تا اقيانوسيه و از كشورهای توسعهیافته آمریکایی و اروپايی تا كشورهای فقير و محروم آفريقايی؛ در همه اين كشورها امورات روانشناختی به عهده متخصصين روانشناسی و مشاوره است كه در قالب يك سازمان مردمنهاد شکلگرفته و امور اين متخصصين را هماهنگ باسیاستهای كشورشان نظم میبخشند.
به کدام روانشناس مراجعه کنیم؟
ضرورت ایجاب میکند شکستهای كشور در امر سلامت، مورد واكاوی و تحليل قرار گيرند. استعلام صحیح از مدرک و هویت اینگونه افراد سودجو از سوی مجری برگزارکننده اقدام مستدل است چراکه ایشان بسیار زیرک و آشنا با روشهای حقهبازی هستند؛ مثلا کارگاههای آموزشی خود را در رزومه ذکر کرده و در مورد کیفیت آن شرح داده، درحالیکه رزومه عاری از مشخصات هویتی و تحصیلی است. این مثال را بارها شنیدهایم که وقتی جسممان بیمار میشود به پزشک مراجعه و آن را درمان میکنیم بنابراین هنگامیکه روح و روان ما هم دچار اختلال میشود باید به پزشک متخصص آن مراجعه کنیم. این را هم میدانیم روانشناس کسی است که توسط علم روانشناسی سعی در بهبود مشکلات رفتاری و روحی انسانها و کاهش آثار مخرب برخی مسائل عاطفی دارد. بااینوجود هنوز هم بسیاری از مردم مخالف مراجعه به روانشناس هستند و به علت رواج فرهنگ غلط و دید نامناسب نسبت به این موضوع، گامی برای بهبود بیماریهای روحی خود برنمیدارند. این ماجرا باعث افزایش رفتارهای نابهنجار اجتماعی مثل خشونت، طلاق، اعتیاد و پرخاشگری شدهاست. در چنین شرایطی کسانی که قصد دارند برای اولین بار گامی برای درمان مشکلات روحی و رفتاری خود بردارند، سردرگم میشوند و با انتخاب اشتباه و مشاورههای غلط سرخورده شده و دوباره به همان چرخه سابق برمیگردند. اگر بدون آشنایی قبلی یا براثر تبلیغات، سراغ یک روانشناس رفتهاید میتوانید در جلسه اول حرفهای بودن او را محک بزنید تا در دام روانشناس زرد گرفتار نشود.
در همین زمینه عطیه رضایی از روانشناسان بالینی به ما توضیح میدهد: « متر و معیارهایی برای تشخیص روانشناس کاربلد وجود دارد. یک روانشناس باید هنر خوب گوش دادن را بلد باشد و با دقت و حوصله بتواند به تمام سخنان مراجعین خود گوش کند. همچنین یک روانشناس حرفهای باید توانایی خوب سخن گفتن، رسا و واضح حرف زدن را بداند و بتواند سخنان و اطلاعات علمی خود را به شکلی ساده و قابلفهم برای همه بیان کند. روانشناس باید به انسانها احترام بگذارد و در مقابل رفتارها و اخلاق و روحیات مراجعهکننده خود پیشداوری و قضاوت بیمورد نداشتهباشد. نشان دادن دلسوزی و همدلی با بیماران و رازدار و امین بودن یکی دیگر از ویژگیهای مهم روانشناس است که به ایجاد اعتماد بین درمانگر و بیمار کمک شایانی میکند. روانشناس خوب و باتجربه، بهندرت ممکن است از حرف یا مشکل مراجعهکننده تعجب کند، حتی اگر کارش خیلی اشتباه یا عجیب بودهباشد. با واکنش ابراز تعجب زیاد، مخاطب احساس میکند مشاور او را درک نمیکند و کمتر تمایلی به ادامه بیان مشکل پیدا میکند. یک روانشناس خوب هرگاه لازم بداند برای درمان بیمار بدون معطلی افراد را به تخصصهای دیگر ارجاع میدهد و ادعای تبحر در همه گرایش ها را ندارد. هر روانشناس سوگند یاد میکند از اصول اخلاقی در کاردرمانی پیروی کند. به همین دلیل اگر با یک روانشناس در اتاقش دیدار داشتهباشید خواهید دید در کنار پروانه کار و مدرک دانشگاهی خود، یک تابلوی منشور اخلاقی نیز دارد. شما بهعنوان مراجعهکننده میتوانید بندهایی را که یک روانشناس باید از آن پیروی کند در آن بخوانید. منشور اخلاقی روانشناسی نشاندهنده این است که شخص از چه بایدونبایدهایی پیروی میکند.»
چه زمانی باید به روانشناس مراجعه کنیم؟
این روانشناس در ادامه بیان میکند: «اگر برای مدت طولانی احساس تنهایی و ناراحتیناتوانکننده دارید و مشکلاتتان بهرغم تلاشهای شما و کمک خانواده و دوستان برطرف نمیشود، باید به فکر درمان باشید. زمانی که انجام فعالیتهای روزانه برایتان دشوار شدهاست، نمیتوانید در محل کار روی وظایف خود تمرکز کنید و عملکرد شغلیتان بهشدت عذابآور شدهاست، وقت مراجعه به روانشناس فرا رسیدهاست. درصورتیکه بیشازحد نگران هستید، انتظار بدترین نتایج را دارید و احساس میکنید در لبه پرتگاه قرار دارید؛ بهترین زمان برای مراجعه به یک مرکز درمانی و رهایی از این وضعیت است. در مواردی نیز فرد دچار روانپریشی، توهم و اختلالاتی چون بدبینیهای شدید، پرخاشگریهای غیرقابلکنترل، وسواسهای شدید و اضطرابهای مزمن میشود. این مشکلات از راه مشاوره و رواندرمانی بهراحتی برطرف نشده و نیاز به درمانهای دارویی دارد که باید توسط روانپزشک موردبررسی و درمان قرار گیرد. البته گاهی افراد بدون داشتن این علائم و تنها به دلیل سردرگمی شدید در انتخابها و انجام کارهای مهم زندگی نیازمند کمک یک روانشناس یا روانپزشک میشوند. بهطورکلی و با این توضیحات میتوان گفت همه ما برای گرفتن راهنمایی در مقاطع مختلف زندگی، نیازمند مراجعه به یکی از این متخصصان هستیم. حال اینکه بهغلط سعی کنیم مشکلاتمان را بهتنهایی حل کنیم یا به علم روانشناسی اعتماد میکنیم و از آن کمک میگیریم، موضوعی است که نباید ساده از آن گذشت چراکه سلامت روان میتواند درگرو همین تصمیم باشد اما مشروط به آنکه گول روانشناسان زردی که میخواهند یکشبه شمارا درمان کنند نخورید.»
روانشناسی زرد با روانشناسی علمی چه فرقی دارد؟
«رضایی» در بیان تفاوتهای روانشناسی زرد با روانشناسی علمی میگوید: «در روانشناسی زرد یا بازاری تغییر و موفقیت یکشبه رخ میدهد، به شما القا میشود که بامطالعه کتابهایی، یکشبه اعتمادبهنفس، ثروت و شهرت را جذب میکنید و در عرض چنددقیقه از افسردگی و اضطراب رها میشوید. چنین کتابهایی عمدتا پایه و اساس علمی ندارند و مبتنی بر پژوهشهای علمی نیستند. این نوع روانشناسی موقتا و برای مدت بسیار کوتاهی شاید حالتان را خوب کند ولی بعد از مدتی دوباره سروکله مشکلتان پیدا میشود. اما در روانشناسی علمی، تغییررفتار، رشد و درمان فرآیندی مداوم، مستمر و طولانیمدت است. لازمه روش درمانی صحیح، تلاش و خودنگری و خودسازی دائمی است و این فرآیند گاهی میتواند تلخ و دردناک باشد.
در روانشناسی علمی دستورالعملها و فرمولهای تغییر رشد و درمان پایه علمی و پژوهشی دارند و براساس دیدگاه نظریهپردازان روانشناس و رواندرمانگرانی که در این رشته تحصیلکردهاند بناشده، همین امر باعث میشود در طول زمان و با افزایش خودآگاهی و ریشهیابی مشکل، حالتان خوب شود و بتوانید بر حل مشکلتان مسلط شوید و مهمتر از همه تغییر رفتار یا بهبود به کمک کتابهای خودیاری علمی یا مشاور و رواندرمانگر صورت میگیرد. روانشناس نماها و کتابهای زرد شبهعلمی بیشتر از اینکه کمککننده باشند، فرد را نسبت به تغییر خود ناامید و حتی پشیمان میکنند، اما روانشناسی علمی، هرگز به شما آسیبی نمیزند.»
چرا بعضی افراد، شیفته روانشناسی زرد میشوند؟
این روانشناس با اشاره به ویژگیهایی مثل تلقینپذیری و تفکر انتقادی ضعیف، باعث میشود افراد هر اطلاعاتی را باور کنند و حتی راجع به آن تعصب پیدا کنند، میگوید: «شخصی که تفکر انتقادی درستی داشتهباشد، میتواند متن یک کتاب روانشناسی زرد را زیر سؤال ببرد و دنبال شواهد علمی آن بگردد ولی کسانی که دوست دارند با کمترین تلاش و خیلی زود به نتیجههای بزرگ برسند، از کتابهای زرد روانشناسی استقبال میکنند و ترجیح میدهند راه اصلی درمان را دور بزنند و متأسفانه در تله محتواهای غیرعلمی، گیرمیافتند. این افراد دوست دارند در کوتاهمدت، رنجهای زندگی را تسکین دهند. روانشناسی زرد مثل قانون جذب، شمارا گمراه میکند و بعد از مدتی، راجع به روانشناسان هم دیدگاه منفی و ناکارآمدی پیداکرده و کتابهای بازاری را جایگزین مراجعه به متخصصان میکنید. در این صورت، مشکلات روانشناختی شما مزمن و درمانشان هم سختتر خواهد شد. اغلب مردم در کشف رازهای موفقیت یا درمان سرخوردگیهایشان در زندگی سردرگماند و با مراجعه به این کتابهای زرد روانشناسی یا عامهپسند، بیش از مشاور انتظار حل مشکلات خود رادارند. هنگامیکه صحبت از مخاطبان کتابهای روانشناسی به میان میآید درواقع سخن از قشری میشود که بیشتر در معرض آسیب قرار دارند. یكی از دلایل روی آوردن افراد به این کتابهای روانشناسی، ساده و عامهپسند بودن محتوای این كتابهاست. درحالیکه این محتواها بر اساس مستندات علمی نیست و هیچ دلیل علمی برای اثبات آنها وجود ندارد.
نویسندگان این کتابها برای مشكلاتی كه افراد سالیان دراز با آنها مواجه هستند راهحلهای ضربالاجلی ارائه میکنند و همین باعث میشود افراد به سمت آنها متمایلشوند. دلیل دیگر این است كه افراد علاقه دارند خودشان به خودشناسی دست بزنند و این كتابها بابیان ویژگیهای كلی و زبان بسیار ساده مرجع خودشناسی افراد شدهاست. درحالیکه در «کتابدرمانی» به شیوه صحیح افراد میتوانند زیر نظر روانشناس ، با کمک گرفتن از کتاب برای درمان مشکلات روانی تلاش کنند. البته این روش تفاوت زیادی با خواندن کتابهای غیرعلمی سبک موفقیت دارد.
روش کتابدرمانی، راهی علمی برای کاهش استرس و آسیبهای روانی است که جامعه به افراد وارد میکند و مثل فروش کتابهای سبک موفقیت بازاری گمراهکننده نیست که میتواند موجب افزایش مشکلات بیمار شود.»
کلاسهایبازاری روانشناسی و سمینارهای موفقیت
او تأکید میکند: «گاهی اوقات کلاسهای روانشناسی زرد چنان با خرافات آمیخته میشوند که حتی تشخیص آنها از علم روانشناسی دشوار میشود؛ مباحثی آمیخته با خرافات و کلیشههای رایج که میخواهد به هر نحو ممکن مردم را جذب کند. آنچه تحتعنوانهای عجیبوغریب یا عقاید عجیب این کلاسها و همایشها به مردم ارائه میشود، روانشناسی بازاری است که روانشناسان و مدرسهای واقعی روانشناسی تحصیلکرده آن را قبول ندارند. بسیاری از این افراد اساسا از رشتههای دیگر آمده و مطالب را از جاهای مختلف جمع کرده و در قالب روانشناسی به مردم تحویل میدهند. حضور در این کلاسها یا کارگاهها فقط در کوتاهمدت و زمان حضور در کلاس مفید است و امکان دارد خلقوخوی شرکتکننده را همان موقع بهبود ببخشد و احساس خوبی ایجاد کند، یعنی فقط به یک نیاز مقطعی پاسخ دهد و فرد واقعا مهارتی نیابد. ولی مهم است بدانیم که با شرکت در یک یا چند کارگاه چندساعته یا یکروزه کسی نمیتواند به شکوفایی برسد. شاید خیلی از ما علاقهمند باشیم تیپ شخصیتیمان را بشناسیم. اینکه برای چه به دنیا آمدهایم و که هستیم، ممکن است سؤال خیلیهایمان باشد. در کنار اینها توسعه و رشد فردی هم یکی از هدفهای زندگیمان است. اما شاید همه این خواستهها در کلاسهای چندساعته و چندروزه پاسخ نگیرند. یکی از دلایل رویآوردن افراد به روانشناسی زرد، ساده و عامهپسند بودن محتوای این کارگاههاست. این روشهای زرد در روانشناسی، همان کاربرد فالگیری را برای مردم دارند. در این همایشها مقداری اطلاعات کلی، علائم و نشانههایی ارائه میشوند که بعضی از آنها ممکن است درست باشند. اما این درست بودن به معنای آن نیست که برای همه میتوان تجویز کرد و در مورد همه جواب میدهد. این بهاصطلاح استادان از ویژگیهای کلی صحبت میکنند که در میان همه افراد مشترک است و همه دوست دارند این ویژگیها را داشتهباشند. ممکن است بخشی از آنها هم درست باشند اما، این محتواها بر اساس مستندات علمی نیست و هیچ دلیل علمی برای اثبات آنها وجود ندارد. از عوامل اصلی گرایش مردم به این کتابها، همایشها و کارگاههای دسترسی آسان به آنهاست. درواقع دسترسی آسان و زبان ساده گرایش افراد را به سمت این بازار بالابرده و بهتر است که ما در این دام نیفتیم.»
ضرورت دارد، بين سازمانها و نهادهايی كه مسئوليت دارند تعاملات بهتری صورت پذيرد تا باعث پيشگيری از اين هرجومرجها و سوءاستفاده در حوزه روانشناسی شود. این مهم علاوه بر حفظ حقوق متخصصان این حوزه؛ حاکی از دفاع از حقوق شهروندان است، بايد خدماتی به شهروندان ارائه شود كه از معيارهای استاندارد و درستی برخوردار باشد، ازاینرو نقش سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، وزارت بهداشت و درمان، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای نظارت علمی دقیقتر و بررسی مدارک و اعتبارسنجی آنها و حتی مداخله پلیس فتا، معاونت سیاسی امنیتی و اجتماعی استانداریها و قوه قضائیه جهت پیشگیری و رسیدگی اینگونه هرجومرجها بهشدت احساس میشود.
روانشناسی زرد
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.