روح بهار
جواد شاملو
شبکه اچپیاو سریالی دارد به نام بازماندگان. داستان سریال از این قرار است که در یک روز و ساعت مشخص، افراد زیادی در سراسر جهان غیب میشوند. یک خانواده دختری را از دست میدهد، یک خانواده پدر را، یک عاشق معشوقهاش را و دوستی دوستش را. آنها غیب میشوند بدون هیچ توضیح و توجیهی. پس از این اتفاق که عظمتی آخرالزمانی دارد، ظاهرا باید گفت که دیگر هیچ چیز مثل گذشته نیست و یک آشفتگی ادامهدار در جریان نیست. سریال بازماندگان خلاف این را نشان میدهد، آدمها رفته رفته به زندگی عادی خود بر میگردند. هرچند شوکزده، هرچند خسته و هرچند با سوگی مبهم. آنها، کسانی که بازمانده بودند، چنان زندگی میکردند که گویی اتفاقی نیفتاده؛ هرچند در دل دلتنگ کسی بودند و شاید هر روز به این میاندیشیدند که دوست ما، فرزند ما، همسر ما یا همکار ما به راستی چه شد؟ یک آن غیب شدن، و همین؟ در سریال بازماندگان یکی از تحرکاتی که پس از آن واقعه شکل گرفت، گروهی بود با اعضای سفیدپوش که هرگز با کسی صحبت نمیکردند. یک روزه سکوت دائمی تا به همه یادآوری نشود نباید عادت کنند. تا یادآوری کنند برایشان یک اتفاق وحشتناک افتاده و آن اتفاق آنقدر بزرگ بوده که نباید به دست فراموشی سپرده شود. باید یادآوری شود عزیز آنها، بیدلیل، بدون هیچگونه بیماری یا سانحه، ناگهان نیست شده. آنها با یک نیروی انسانی مبارزه میکردند به نام عادت. این نیرو در بسیاری مواقع کاربردی بود و عاملی برای امتداد حیات و بقا. اما در جایی که آدمها در یک چشم به هم زدن عزیزشان را از دست دادهاند، این عادت به معنای فراموشی قلب آنهاست و فراموشی خود آنها. عادت، یکی از مهمترین سلاحهای ظالمان است و مایه مظلوم ماندن. عادت رکود است و ندیدن. نادر ابراهیمی در جایی میگوید فقط تابلویی را باید به دیوار بزنیم که نمیخواهیم آن را ببینیم. عادت، رفته رفته چیزهایی تکراری را از پیش چشم ما حذف میکند چراکه توجه ما نیاز به ظرفیت بیشتری دارد. در یک اتاق یا خانه تازه، توجه ما صرف اشیا و وسایل جدید میشود، اما در واقع سالهاست وسایل خانه خودمان را ندیدهایم. چشممان به آنها خورده، اما توجهمان به آنها معطوف نشده است. کاری که آن گروه سفیدپوش در سریال بازماندگان میکرد این بود که به بازماندگان، دیدن جای خالی عزیزانشان را یادآوری میکرد؛ دیدن فقدان را و دیدن نبودن را. نویسندهای تازه پدرش را از دست بود؛ روزی خطاب به او نوشت: «همهجا نیستی!». نویسنده هر جا میرفت، نبودن پدرش را میدید و جای خالیاش را احساس میکرد؛ او بودن یک نبودن را احساس میکرد و حضور یک فقدان را میچشید. گروه سفیدپوش، عاشق عزیزانشان بودند و نمیخواستند آنها به همین راحتی به یک خاطره تبدیل شوند که گهگاهی به یادشان اشکی بریزیم یا لبخندی بزنیم. نه! آنها باید امتداد پیدا میکردند و جای خالیشان نباید پر میشد. بیش از هزار سال پیش؛ پسر آخرین پیامبر خدا، در نابرابرترین جنگ ممکن کشته شد. از شهادت او محبت و عشقی جوشان در قلب پیروانش شعله کشید و باعث شد ماجرای کربلا هرگز به گذشته تبدیل نشود. شیعیان هر روز به او سلام میدهند، وقتی آب میخورند به یاد او میافتند، بسیاری از آنها هر هفته برایش اشک میریزند و تمام آنها هر سال برایش اقامه عزا میکنند. تکراری روحمند که هرگز تکراری نمیشود و هر بار گویی اتفاقی جدید است. چند سال پیش، ایرانیان و مسلمانان و انسانها، عزیزی را از دست دادند که هنوز گویی لحظه شهادتش امتداد دارد. یک و بیست دقیقه… این لحظهای بود که پیکرش صدپاره شد. شب جمعه، این شبی بود که روحش به کربلا رفت؛ به زیارت؛ کمن زار الله فوق عرشه… یک و بیست دقیقه نمادی شد برای یاد او افتادن.غیبت امتحان دیدن یک نبودن است و عادت نکردن به یک نبودن. عادتی که گریبان برخی شیعیان زمان اهل بیت
را گرفته بود. اگر به راستی منتظریم امام ما بیاید، باید جای خالی او را ببینیم. باید ظهور غیبتش را درک کنیم! هیچ چیز مثل نبودن او جلوه ندارد؛ مثل خورشید گرفتگی کاملی که در آسمانی تاریک، حلقهای درخشنده میسازد. ما آرزوی دیدن حضرت موعود را داریم؛ اما نبودن او را چقدر میبینیم؟دشمن خدا، اراده کرد حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام را حذف کند؛ او را شهید کرد اما شهادتش زندگانی جاوید یافت. انتظار امام مهدی نیز به معنای دیدن غیبت اوست که ظهوری شدید دارد. فرض کن هوا تیره شود و ابرهای سنگین آسمان را بپوشاند. هر لحظه صدای رعد و برق بیاید، اما خبری از باران نباشد. وقتی ابرهای تیره هست و رعد هست و برق هست اما باران نمیبارد؛ کدامیک بیش از باران دیده میشود؟ باران ما! شب نیمه شعبان احتمال دارد شب قدر باشد، چون شب توست و از اساس شب قدر، قدر یافته چون شب توست… باران ما! نبودنت همه دنیا را پر کرده. این را ابرهای تاریک ظلم و رعد و برق کفر میگوید… ببار تا دوباره بساط آفتاب پهن شود…
امام زمان(عج) , جواد شاملو , نیمه شعبان
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.