روایت زخم در امتداد روایت فتح - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 47715
  پرینتخانه » استان ها, فرهنگی, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : 03 مرداد 1400 - 6:44 |
ماجرای خوزستان عیاری برای حریت رسانه‌ها بود

روایت زخم در امتداد روایت فتح

مسئله این روزهای خوزستان مربوط به یک چالش محیط زیستی جدی، چندوجهی، ریشه‌دار و پرجزئیات است. مسئله‌ای که درک نسبتا کامل آن نیازمند آگاهی و دانش گسترده‌ای است
روایت زخم در امتداد روایت فتح
اخم مردمان نخل‌سیرت حرمت دارد
جواد شاملو
 دبیر گروه فرهنگی
مسئله این روزهای خوزستان مربوط به یک چالش محیط زیستی جدی، چندوجهی، ریشه‌دار و پرجزئیات است. مسئله‌ای که درک نسبتا کامل آن نیازمند آگاهی و دانش گسترده‌ای است. آگاهی از طرح‌های مختلف دولت‌ها و دانش محیط‌زیست خوزستان. به همه این دلایل، سخن گفتن در مورد این ماجرا  کار هر کسی نیست؛ اگر بخواهیم حرفمان حرف حساب باشد. مرثیه در مورد این‌که این وضعیت حق مردم خوزستان نیست فراوان خوانده‌شده که انصافا جای مرثیه‌خواندن است. بی‌آبی در فصل تابستان حتی در نقاط معتدل کشور هم توان آدم را می‌برد. از سوی دیگر حتی اگر خوزستان استانی بود در وسط کویر، باز هم این وظیفه حاکمیت اسلامی است که آن استان را با تازیانه آتشین خورشید تابستان تنها نگذارد؛ بگذریم که خوزستان جلگه‌ای است که در آن پنج رود به دریا سرازیر می‌شوند. درست در منطقه‌ای که رودها با دریا دست می‌دهند، مردم تشنه‌اند. می‌خواستم گلایه کنم از این‌که دیگر مرثیه‌خوانی کافی است اما خودم باز افتاده‌ام روی ریل روضه. عطش است دیگر… روضه می‌طلبد. آنچه از صحبت‌های کارشناسان می‌فهمیم این است که مسئله خوزستان را نمی‌شود ساده‌انگارانه تحلیل کرد و ملغمه‌ای از بی‌تجربگی، ناآگاهی و بعضا اهمال و کوتاهی از سوی تصمیم‌گیران در سالیان متمادی و با انواع رویکردهایی که در این سال‌ها روی کار آمده و رفته‌اند، درنهایت کار را به اینجا کشانده. نیز می‌فهمیم این بی‌توجهی به حساسیت‌های محیط زیستی که عواقبی این‌چنین ناگهانی و سخت دارد، تنها در ایران نیست. همین سیل گسترده‌ای که اروپا را درنوردید، ناشی از معضل جهانی تغییرات اقلیمی است. پس بدون آنکه بخواهیم وارد ریشه‌شناسی این معضل شویم یا این‌که مرثیه‌های تکراری را ادامه دهیم، چندجمله‌ای در باب نحوه مواجهه رسانه ملی و رسانه‌های وفادار به نظام جمهوری اسلامی با اعتراضات بحقی همچون اعتراض مردم خوزستان در تیرماه امسال سخن می‌گوییم.
 مواجهه متفاوت رهبر انقلاب با اعتراض مردم خوزستان
شاید بتوان گفت پدیده اعتراض در ایران با تمام جهان متفاوت است. هیچ‌چیز برای دشمنان ایران لذیذتر از یک اعتراض نیست و چه بهتر که سریع‌تر به اغتشاش و شعارهای رادیکال و تند کشانده شود. یک اعتراض مدنی که در آن به‌واقع حقی مطالبه شود، باب میل دشمن نیست و این‌گونه فرصت‌ها، نباید به‌آسانی از دست برود. این شرایط، لزوم رعایت ظرافت‌هایی را ایجاب می‌کند. هم از سوی مردم در قالب صبر در برابر مشکلات و هم از سوی گروه‌های مختلف در حاکمیت و رسانه در مواجهه با اعتراضات. از این جهت است که موضع‌گیری رهبر معظم انقلاب در قبال شرایطی مثل این، بسیار حساس و خطیر می‌شود. هر زخمی را باید مرهم گذاشت، اما دشمن سعی دارد زخم‌ها را چرکین کند تا حکومت به صرافت قطع عضو برآید و یا زخم فساد خود را گسترش دهد. باید اذعان داشت که آگاهی مردم و پختگی حاکمیت و در رأس آن رهبری حکیم، تا به امروز این اجازه را نداده. از همین پختگی است که رهبر انقلاب در جریان اعتراضات سال نودوهشت علاوه بر آنکه تا جای ممکن کنار مردم می ایستد و نسبت به گران شدن اجناس دیگر تحت تأثیر قیمت بنزین هشدار می‌دهد، اما دستش بسته است برای جانبداری بیشتر از مردم؛ چراکه حمایت بیش از این می‌تواند به شعله‌ور شدن تنور اعتراضاتی که توسط دشمن دائما از مسیرش منحرف می‌شود، بینجامد؛ اما در مورد خوزستان ایشان به صراحت می‌گوید: «هیچ گله‌ای نمی‌توان از مردم داشت.» از دلایل این رویکرد متفاوت یکی این است که اساسا اعتراضات خوزستان اصیل‌تر و واقعی‌تر از آن است که به راحتی به انحراف کشیده شود. عرب خوزستان نخل است و نخل به خاکش وفادار… ببین چه مستحکم در خاک فرو رفته! عرب خوزستان هم به مانند نخل است از برای سرزمینش. بید که هیچ، نخل در استحکام  و استقامت با سرو هم قابل قیاس نیست! نخل بی‌صداست، خزانی ندارد و خش‌خش چندانی به راه نمی‌اندازد در کوران پاییز، اگر گاهی هم نخل اخم می‌کند، باید حرمت آن را حفظ کرد! 
 مواجهه متفاوت تلویزیون با عطش مردمان نخل‌سیرت‌  
رسانه ملی هم این تفاوت را درک کرده. هم مردم خوزستان تفاوت‌هایی دارند و مشکل این‌ روزهای آنان. صریح باید گفت؛ وفاداری خوزستانی‌ها را حتی هر ایرانی‌ای هم ندارد! چرا عناصر تجزیه‌طلب این همه تلاش می‌کنند اما هیچ پایگاه و جایگاهی ولو اندک نمی‌توانند در آن دیار پیدا کنند؟ می‌خواهم بگویم مرد و زن خوزستانی که با چشم خویش دیده خطر غصب شدن خاکش را و با دست خالی خویش از آن دفاع کرده و با چنگ و دندانش آن را نجات داده، بیش از هرکسی قدر آن را می‌داند. یکی از اولین جلوه‌های این مواجهه متفاوت برخورد قاطع مجری شبکه خبر با استاندار خوزستان بود که قطعا محل تقدیر است. دیگر در بخش‌های مختلف  خبری، از گزارش‌های «و اما اصل ماجرا…» که در نودوهشت شاهد آن بودیم خبری نبود؛ اصل ماجرا مشخص بود،اما هنوز هم صداوسیما جای پیشرفت در مواقع این‌چنینی را دارد. رسالت رسانه ایران اسلامی آن است که با صداقت و حقیقت کنار مردم بایستد. مردم، نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر. هیچ‌چیز بیش از این رویکرد به کار نظام نمی‌آید. به نظر می‌رسد مواجهه رسانه‌ای دولت (متهم و مجرم درجه اول در تمام چالش‌های پیش‌آمده) با اعتراضات مردم بسیار هوشمندانه‌تر و البته فریبکارانه‌تر از تلویزیون بوده است؛ متأسفانه. برای مثال در اعتراضات دی‌ماه نودوشش، آقای روحانی چند بار تکرار کرد که «اعتراض حق مردم است.»این یعنی موضعی که رسانه و دیگر ارکان حکومت باید بگیرند را دولت گرفته؛ نوعی جاخالی دادن. آنچه مورد اعتراض قرارگرفته دولت است، اما دولت می‌آید و در جایگاه «ناظر» می‌نشیند و تأسف می‌خورد و به مردم حق می‌دهد! شبیه این رویکرد نامحترم را باز هم از سوی رئیس‌جمهور محترم می‌بینیم. در جریان نامه اعتراضی یک کارگردان که اصغر فرهادی باشد، روحانی نامه‌ای می‌نویسد سراسر گلایه و اظهار ناخرسندی از این‌که شرایط کشور به‌گونه‌ای است که یک هنرمند احساس وظیفه می‌کند تا نسبت به آن واکنش نشان دهد! این ژست حق‌به‌جانب که دولت و شخص آقای روحانی به‌ناحق می‌گیرد، ژستی است که تلویزیون به حق باید آن را بگیرد. تلویزیون باید اعتراضات مردمی را درست مثل یک راوی روایت کند آن هم نه یک راوی بی‌طرف، بلکه راوی‌ای که طرفدار مردم است. اگر امام روزی که مردم باطن کثیف عده‌ای را دریابند «یوم‌الله» می‌خواند، روایت زخم‌های مردم از سوء مدیریت مدیران غیرانقلابی نیز کم از روایت فتح آوینی نیست.
ناگفته نماند شهید آوینی خود در مستندهای «هفت قصه از بلوچستان» و «با دکتر جهاد در بشاگرد»، راوی زخم‌های مناطق محروم بوده، پیش از آنکه راوی فتح در جبهه‌های نبرد باشد. صدای مردم باید در رسانه بازتاب داشته باشد، بدون سیاه‌نمایی و بدون حمایت از شورش و ناهنجاری. رسانه ملی نباید اجازه دهد که تبدیل شود به قربانی سوء مدیریت‌ها. تلویزیون باید با اعتمادبه‌نفس در کنار مردم بایستد و به مردم نشان دهد که حساب مدیران غیرانقلابی از اصل نظام جداست. باید دقت شود آنچه مورد بازتاب قرار می‌گیرد، شکل موجه، منطقی، آرام و درعین‌حال دردمندانه اعتراض است که ازقضا تأثیرگذارتر هم هست.در کنار این بازتاب، رسانه باید آگاهی‌بخشی کند. اولا باید وجوه علمی و فنی مشکل پیش‌آمده تبیین شود. خود پرداختن به ریشه‌های علمی، از التهاب فضا می‌کاهد. ضمن این‌که برخی اطلاعات غلط در سایه غفلت رسانه است. مثلا این روزها زیاد به این قضیه پرداخته شد که ما کارخانه‌های فولادمان که آب فراوانی نیاز دارد را در کویر تأسیس کرده‌ایم، با این‌که برای مثال فولاد مبارکه اصفهان، یکی از کم‌مصرف‌ترین کارخانه‌های فولاد جهان بوده و سی درصد آب آن از طریق فاضلاب تهیه می‌شود. چقدر از این اطلاعات وجود دارد که می‌تواند مورد پرداخت رسانه انجام بگیرد؟ 
رسانه ملی عمیقا دلسوز مردم است. نباید اجازه دهد شأن روایتگری دردهای مردم را از او بربایند. همان‌گونه که رهبر انقلاب خطاب به جوانان انقلابی بارها فرموده‌اند که انتقاد و عدالت‌خواهی در شأن و جایگاه آن‌هاست و نباید اجازه دهند دیگران این جایگاه را در تصرف خود بگیرند. ماجرای خوزستان البته برای تمام رسانه‌ها سنگ محک بود. عطش و هرگونه نیاز به مایه حیات، معصومانه‌ترین نوع مظلومیت است و برخی از این زخم دردآور، به دنبال ماهی گرفتن از آب‌های خشک‌شده خوزستان بودند!        
نویسنده : جواد شاملو |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای روایت زخم در امتداد روایت فتح بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.