رمز محبوبیت سردار
چهار سال از شهادت یک مرد میگذرد. مرد، واژهای که با آن انسانهای بزرگ را توصیف میکنیم. انسانهایی که شرف، ایثار، وفای به عهد، شجاعت و غیرت را روسفید کردند. مرد برای مردان بالاترین توصیف است و بالاترین مدحت و خانمی برای زنان برترین ویژگی است و مهمترین مدیحه. امسال شهادت سید شهیدان عصر ما، مصادف شده با ولادت سیده زنان تمام اعصار و عرصات. در منطق ما شهادت ولادت است. در مکتب ما زهراست چراغ راه مردان. هرکه ارادتش به این بانو بیشتر شد از دیگر مردان مردتر شد. شهادت هنر مردترین مردان است و مردترین مردان، درسآموز سیده زناناند.
آنچه باید هر سال آن را مرور کنیم، این است که چرا حاجقاسم تبدیل به پدیده شد و خاص و عام از رفتن او سوگوار شدند؟ محبوبیت حاجقاسم نه تنها در ایران، که در کل جهان بینظیر بود. کجای جهان فرمانده نظامیای را میشناسیم که اینچنین از سمت مردم مورد عشق و محبت قرار بگیرد؟ آن هم در شرایطی که مردم ایران از بسیاری مسائل ناراضی و گلایهمند بودند. دو ماه پیش از شهادت سردار، فتنه آبانماه نود و هشت پدید آمد که طی آن با سوء مدیریت فاجعهآفرین دولت دوازدهم و سیاست فریبآلود ارکان این دولت، کشور با یک بحران امنیتی و اجتماعی جدی مواجه شد. باورکردنی نبود پس از چنین بحرانی ایران یکپارچه عزادار یک شخص نظامی بشود. باید دقت کرد محبوبیت سردار در چنین بستری اتفاق افتاد؛ در یک فضای ملتهب و گرفته از نظر سیاسی و امنیتی. دهه ۶۰ نبود که مردم در گرماگرم انقلاب و دفاع مقدس باشند و محبوبیت ارکان نظام خود به خود بالا باشد. این محبوبیت قطعا یک عامل نداشت. هر کدام از ویژگیهای شخصیتی سردار اگر نبودند، این محبوبیت به این درجه نمیرسید. ما در این مجال تنها از یکی از مهمترین عوامل این محبوبیت را بررسی میکنیم.
حاجقاسم متواضع، خوشاخلاق و مردمی بود اما این دلیل اصلی محبوبیت او نبود. همین امروز در کشور مسئولینی هستند که انسانها خالی از تکبر و مردمداری هستند اما باز بیش و کم مردم از آنها گلایهمندند. حاجقاسم سخنگوی ماهر، حماسی، امیدآفرین و خوشوعده و وعیدی بود. اما این سر محبوبیت او نبود. چراکه سخنان خوش اگر با عملکرد عالی همراه نباشند بیشتر موجبات ناامیدی مردم را فراهم میکند.
آنچه سردار دلها را محبوب قلوب میساخت این بود که تمام این ویژگیها متعلق به شخصیتی بسیار موفق، قدرتمند، توانا، کارآزموده، مجرب، دقیق، باسواد و متخصص بود. او در یک کلام کارآمد بود و خدمت خود را به نحو اکمل و احسن تمام کرد. حاجی اگر این کارآمدی و توانمندی را داشت اما متواضع و مردمدار و با اخلاص نبود، باز هم نزد مردم محترم بود؛ اما اگر تواضع و شخصیتش بدون این توانمندی بود، اصلا نزد مردم جدی گرفته نمیشد! او یکی از مصادیق این سخن پیامبر خدا بود: «رَحِمَ اللهُ امرَأً عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه». یعنی خدا رحمت کسی را که وقتی کاری انجام میدهد، آن را محکم انجام میدهد.
داعش برای مردم یک خطر محسوس بود و سردار سلیمانی سایه این خطر را از سر ایران به کلی محو کرد. این ویژگی سردار سلیمانی نیز ما را به یاد مولایش امیر مؤمنان میاندازد. هم صدیقه کبری سلامالله علیها در خطبه فدکیه و هم امام مجتبی علیه السلام در خطبه پس از شهادت امیرالمومنین علیهالسلام، به این ویژگی حضرت امیر اشاره کردند که وقتی پیامبر خدا به او کاری میسپرد، او با فتح و موفقیت باز میگشت.
موفقیت و کارآمدی و کار منتج به نتیجه گمشده کشور ما خصوصا در سالهای دهه نود است. گمشدهای که دولت یازدهم و دوازدهم در فقدان آن، بهراستی نقش داشت. کارآمدی همچنان هم توسط مردم احساس نمیشود. نه رفتارهای مردمدوستانه، نه سخنان امیدآفرین، نه آمارهای گوناگون از بهبود شرایط این کارآمدی را القا نمیکند. حاجقاسم هیچوقت در مورد کارش با مردم صحبت نکرد. مردم چشم داشتند و میدیدند نتایج و ثمرات فعالیتهای بیامان او را. نه اینکه به مردم گزارش ندهیم و فعالیتهای مثبت را روایت نکنیم؛ اما این روایتها اگر با نتایج محسوس همراه نباشد بیشتر خشمآفرین است تا تبیینگر! ارمغان سردار دلها برای ملت کارآمدی بود و اگر این کارآمدی باشد، آن محبوبیت هم خواهد بود.
جواد شاملو , حاج قاسم سلیمانی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.