دیپلماسی گردوغبار - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 66753
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : 07 خرداد 1401 - 6:21 |
عدم تأمین حقابە طبیعت و سدسازی‌های بی‌رویە تهدیدی جدی برای محیط زیست منطقە است

دیپلماسی گردوغبار

استان های جنوبی و غربی سالیان دراز است که با پدیده گردوغبار به همزیستی اجباری رسیده‌اند و حالا این پدیده فقط به چند شهر منحصر نمی‌شود و پای ثابت روزهای بهاری در اغلب استان های کشور است، از این رو رئیس جمهور بر فوریت مذاکره با کشورهای همسایه تاکید کرده و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه طی نامه ای به وزرای خارجه چند کشور، علاوه بر همکاری‌های فنی دوجانبه برای مهار ریزگردها، انعقاد یک کنوانسیون منطقه‌ای با مشارکت سازمان ملل متحد و سازمان های تخصصی آن به‌خصوص برنامه محیط زیست ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی را خواستار شده است. 
دیپلماسی گردوغبار

گروه اجتماعی
استان های جنوبی و غربی سالیان دراز است که با پدیده گردوغبار به همزیستی اجباری رسیده‌اند و حالا این پدیده فقط به چند شهر منحصر نمی‌شود و پای ثابت روزهای بهاری در اغلب استان های کشور است، از این رو رئیس جمهور بر فوریت مذاکره با کشورهای همسایه تاکید کرده و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه طی نامه ای به وزرای خارجه چند کشور، علاوه بر همکاری‌های فنی دوجانبه برای مهار ریزگردها، انعقاد یک کنوانسیون منطقه‌ای با مشارکت سازمان ملل متحد و سازمان های تخصصی آن به‌خصوص برنامه محیط زیست ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی را خواستار شده است. 
امیرعبداللهیان در این نامه که به وزرای خارجه کشورهای دارای منشأ ریزگرد و یا مبتلا به بحران زیست‌محیطی حاصل از انتشار گسترده گردوغبار نوشته شده، تاکید کرده که لازم است ذیل این کنوانسیون یک صندوق ایجاد شود که کمک های بین‌المللی و منطقه‌ای به آن واریز و هرچه سریعتر از محل این صندوق مبارزه با پدیده ریزگردها و بیابان‌زایی هماهنگ‌تر و سریعتر انجام شود.
وزیر امور خارجه کشورمان در بخش دیگری از این نامه تصریح کرده: این پدیده زیست‌محیطی مرز نمی‌شناسد و به سلامت همه مردم منطقه مرتبط است لذا ضرورت دارد که همه دولت های منطقه فارغ از مسائل سیاسی در مقابله با بحران گردوغبار به‌صورت جدی و مؤثر مشارکت نمایند. 
مهم‌ترین کانون‌های خارجی گرد و غبارهای نفوذی به ایران، سه کانون در مرکز سوریه، یک کانون در مرز سوریه و عراق، چهار کانون در شمال عراق و حوزه رود فرات و یک کانون در مرکز عراق است و از دشت‌های شرقی و جنوب شرقی عربستان، بخش‌هایی از امارات متحده عربی، یمن و کویت و همچنین شمال آفریقا نیز به عنوان کانون‌های خارجی بروز گرد و غبار در ایران نام برده‌ شده است. این کانون‌ها در مجموع باعث بروز طوفان‌هایی از گرد و غبار می‌شوند. در سال‌های اخیر تعداد کانون‌های گرد و غبار در سوریە، عراق و عربستان تقریباً چهار برابر بیشتر شدە و دلایل مختلفی از جملە تشدید خشکسالی‌ها، مدیریت غلط منابع آب در کشورهای منطقه، عدم رعایت حقابه‌های زیست‌محیطی، سرعت بیش از پیش بیابان‌زایی در منطقە، فقدان پوشش گیاهی و حتی نبود سنگریزه در خاک‌های منطقه و از سوی دیگر آشفتگی شدید خاک به دلایل مختلف از جمله تردد دام، تردد ماشین‌آلات صنعتی و جنگی زمینه را برای تشدید فرسایش بادی و شکل‌گیری طوفان‌های گرد غبار و تولید ریزگردها فراهم کرده است. اگرچه این روزها بر کانون‌های گرد و غبار و خارجی بودن منشأ آن‌ تاکید می شود و اگرچه تیرماه قرار است وزرای محیط‌زیست کشورهای همسایه در سفر به ایران، در قالب نشست‌های تخصصی برای این مسئله چاره اندیشی کنند، اما نباید از کنار منشا داخلی آن نیز به سادگی گذر کرد. «نمی‌توان انگشت اتهام را همواره به سوی کشورهای ترکیه، عراق و عربستان نشانه رفت.» موضوعی که یوسف رشیدی به عنوان کارشناس آلودگی هوا برآن تاکید کرده و می گوید: «ما باید ابتدا خود را اصلاح کنیم و کانون‌های گرد و غبار داخلی را مهار کنیم. سپس کشورهای ذینفع در این موضوع با اجماع جهانی زیر چتر سازمان هواشناسی جهانی قرار گیرند و این مشکل را رفع کنند.» 
منشاء داخلی فراموش نشود
«محسن موسوی خوانساری» از فعالان محیط زیست در گفت و گو با ما، ضمن تکیه بر این دیدگاه  که علاوه بر پیگیری منشاء خارجی باید بر کانون های داخلی تولید گردوغبار نیز تمرکز کرد، می گوید: «سدسازی‌های بی‌رویە در ترکیە و انحراف آب، در تشدید این بحران منطقەای نقش دارد و تهدیدی جدی برای محیط زیست منطقە است. برخی سهم عوامل خارجی را ۷۰ درصد و عوامل داخلی را ۳۰ درصد و عده ای از کارشناسان نیز این سهم را به صورت بالعکس عنوان کرده اند، به هر روی اختلاف دیدگاه همیشه وجود داشته و در چند هفته اخیر موضوع سدسازی ترکیه و کم آبی رودخانه های دجله و فرات و کاهش سطح کشاورزی در عراق و سوریه به دلیل جنگ برجسته شده اما عوامل مختلفی در این باره دخیل است که شاید یکی از دلایل آن کاهش آب رودخانه دجله و فرات باشد اما عامل دوم، کاهش سطح کشاورزی است، به این علت که سطح سبز عراق و سوریه براثر جنگ و تبعات آن کاهش یافته و این مسئله باعث شده دشت های خشکی پدید آید که این دشتها نیز در غرب کشور واقع است و باعث خیزش گردوغبار می شود. موضوع بعدی دریاچه های مصنوعی است، همانند دریاچه های حمرین و ثرثار و هورالهویزه، که از زمان صدام براثر مشکلاتی با عشایر هم مرز خشک شد. اما از دیگر عللی که می توان به آن اشاره کرد، تردد ادوات زرهی و جنگی بر روی اراضی و به هم ریختن ساختار فیزیکی خاک است، به ویژه در شرق سوریه که کشاورزی به نسبت گذشته رونقی ندارد و ساختار خاک برهم خورده و تالاب ها خشکیده اند و در نتیجه شاهد گردوغبار در غرب ایران هستیم. اگرچه کشور ما ۱۰ درصد از سهم دجله را در اختیار دارد اما سهمی از فرات ندارد و آبی که ایران به وسیله سدسازی ها در سرشاخه های دجله استفاده کرده، به طور منصفانه ۵۰ درصد را به پایین می فرستد و این عاملی که ایران را متهم می کنند، بسیار ضعیف است، بنابراین علل دقیق تر را باید در سرشاخه های دجله و فرات در کشور ترکیه و عراق و سوریه جستجو کرد.»
با این حال، موسوی خوانساری تاکید می کند: «طی روزهای اخیر همه به دنبال منبع و منشاء خارجی گردوغبارها بوده اند اما ایران نیز در زمینه حفظ تالابها و کنترل گردوغبار به خوبی عمل نکرده است. تقریبا تمامی تالاب های کشور به ویژه در  فلات مرکزی خشک شده و تمامی آنها به سرمنشاء گردوغبار تبدیل شده اند و ما به حقابه زیست محیطی تالابها و رودخانه ها احترام نمی گذاریم. رودخانه های دائمی تبدیل به رودخانه های فصلی و رودخانه های فصلی نیز به طورکامل خشکیده اند که نتیجه آن را در تالاب های گاوخونی، جازموریان، کافتر، طشک و بختگان و دریاچه های نمک قم و ارومیه می بینیم. مایی که خارجی ها را به رعایت حقابه زیست محیطی دعوت می کنیم، آیا خودمان نیز این مسئله را رعایت می کنیم؟ تا زمانی که وضعیت به همین صورت باشد، نمی توان کشورهایی نظیر ترکیه را به رعایت مباحث زیست محیطی ملزم کرد.»
 الگویی برای کشورهای منطقه 
راهکاری که «موسوی خوانساری» ارائه می کند، این است که در گام های نخست چه سهم منشاء داخلی در تولید ریزگرد ۳۰ درصد و چه ۷۰ درصد باشد، از خود آغاز کرده و به الگویی برای کشورهای منطقه تبدیل شویم و در عمل، حقابه زیست محیطی را پس از حقابه آب شرب قرار داده و همواره حقابه زیست محیطی رودخانه ها را رعایت کنیم تا به شرایط پایداری دست یابیم. در صورت احیای تالاب ها می توانیم الگویی برای کشورهای منطقه باشیم اما تا زمانی که حقابه زیست محیطی را در نظر نگیریم و تالابها یکی پس از دیگری خشک شوند، نمی توانیم کشورهای همسایه را نسبت به تبعات اقداماتشان آگاه کنیم. رسانه های خارجی طی هفته های اخیر مرتب در حال تهیه گزارش های خبری و تصویری از فرونشست آثار تاریخی اصفهان و خشکیدگی تالاب گاوخونی و رودخانه زاینده رود هستند و بر منشاء داخلی گردوغبار تاکید دارند. بنابراین علاوه بر پیگیری منشاء خارجی باید بر کانون های داخلی تولید ریزگرد نیز تمرکز و به قانون اساسی احترام بگذاریم، ماده ۵۰ این قانون می گوید اگر فعالیت اقتصادی باعث تخریب محیط زیست شود باید آن فعالیت را تعطیل کرد، آیا به اصل ۵۰ قانون اساسی عمل کرده ایم؟ آیا به سخنان مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۴ توجه کرده ایم، ایشان محیط زیست را از اولویت های اول دانسته اند. آیا حقابه زیست محیطی را بر آب کشاورزی مقدم می دانیم؟ پاسخ همه این پرسشها منفی است. به ویژه آنکه در ماده ۳۵ قانون برنامه ششم توسعه گفته شده که حقابه زیست محیطی رودخانه‌ها و تالاب‌ها بیش از ۱۱ میلیارد مترمکعب در سال است که باید از طرف سدهای مخزنی رهاسازی شود. اما عملا به این قوانین عمل نکرده ایم و به تولید کانون های گردوغبار  منجر شده، البته تردیدی نیست که کشورهای همسایه از افغانستان و ترکیه تا عراق در این معضل تقصیر دارند اما باید خودمان نیز در حفظ محیط زیست سرآمد منطقه باشیم و همزمان با رایزنی های خارجی، در داخل کشور نیز با انجام اقداماتی به پایداری اکوسیستم و کنترل پدیده گردوغبار کمک کنیم و صرفا هم با دستور و نامه نگاری نمی توان مسائل زیست محیطی را حل کرد.»
«بهزاد اشجعی»، کارشناس آلودگی هوا نیز از دیگر صاحب نظرانی است که در این باره عقیده اش را ابراز کرده است. او در گفت و گو با «رسالت» عوامل این پدیده را بیشتر برون مرزی دانسته و تشریح می کند: «آلودگی هوا در فصل بهار ناشی از خیزش گرد و غبار بوده و منشا طبیعی دارد که هم از کانون های گرد و غبار داخلی و هم خارجی ( سوریه و عراق و عربستان) نشات می گیرد. این پدیده بر روی هوا تأثیر منفی می گذارد و کم آبی و خشکسالی و مدیریت غلط منابع آب و سدسازی های بی جا منجر به ایجاد چنین پدیده ای 
می شود. مسئله آب یک موضوع بین المللی است و به آن طرف مرزها ارتباط دارد. مدیریت منابع آبی در کشورهای همسایه بر شدت پدیده گرد و غباری که در ایران حادث می شود تأثیر دارد. بنابراین با توجه به اینکه عوامل این پدیده بیشتر برون مرزی است، راهکار آن نیز دیپلماسی و رایزنی های بین المللی است.»
رسیدگی به مسئله آب از طریق اقدامات دیپلماتیک منطقه ای
اشجعی اضافه می کند: «نهادهای مربوطه مانند وزارت امور خارجه در کنار سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت نیرو باید تعاملات لازم را با کشورهای همسایه داشته باشند. بنابراین مهمترین راهکار این پدیده رسیدگی به مسئله آب از طریق اقدامات دیپلماتیک منطقه ای است. پس از آن باید راهکارهای دیگری نیز برای تثبیت کانون بالقوه مولد گرد و غبار انجام شود. راهکارهایی مانند کاشت گیاهان سازگار با شرایط بومی می تواند به کاهش ضریب غبارناکی این کانون ها کمک کند. 
در کنار این موارد راهکارهای دیگری نیز مانند ایجاد کمربند فضای سبز در اطراف شهرها از شدت بحران می کاهد. تمامی این راهکارها در قانون هوای پاک نیز تعیین شده اند. مواد ۲۳ تا ۲۷ این قانون به مسئله گرد و غبار و راهکارهای مقابله با آن اشاره دارد که تاکنون به طور جدی اجرایی نشده اند. از سوی دیگر، همانگونه که مطرح کردم ریشه معضل گرد و غبار به حوزه آب بر می گردد. باید بپذیریم در حال ورشکستگی آبی هستیم و باید خود را با این شرایط سازگار نماییم. سازگاری یعنی اینکه سند آمایش سرزمین و فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی خود را مبتنی بر کم آبی تدوین و اجرایی کنیم. بی تردید اقداماتی مانند توسعه کشاورزی و صنایع آب بر در تضاد با سازگاری با کم آبی است. باید مدیریت منابع آب مصرفی را با بالاترین بهره وری و در عین حال کمترین دخالت در طبیعت و مسیر طبیعی آب انجام دهیم و بارگذاری در این حوزه متناسب با میزان آب در دسترس باشد.»
این کارشناس آلودگی هوا با اشاره به تفاوت جنس آلودگی هوا در زمستان و بهار می گوید: «جنس آلودگی در این دو فصل با یکدیگر متفاوت است. گرچه هر دو مربوط به آلاینده ذرات معلق هستند اما ذرات معلق در زمستان منشأ انسانی دارند و ناشی از احتراق هستند، اما ذرات معلق در بهار منشأ طبیعی دارند و ناشی از گرد و خاک و ذرات گیاهی اند. همچنین تأثیر باد در آلودگی هوای زمستان برعکس بهار است، در زمستان با وزش باد کیفیت هوا خوب است اما در بهار اگر باد نیاید هوا تمیز است. بنابراین این دو، مکانیزم متضادی دارند. هر دو آلودگی تأثیرات مخرب مهمی بر سلامتی شهروندان می گذراند اما این تأثیرات در زمستان خطرناک تر است چرا که اندازه ذرات معلق در هوا، در زمستان به مراتب کوچکتر از ذرات معلق در بهار است و هرچه اندازه ذرات معلق کوچکتر باشد برای انسان خطرناکتر است. اما به هرحال آلودگی هوایی که با این شدت مشاهده می کنیم تأثیرات مخرب زیادی بر سلامتی می گذارد و این گونه نیست که بگوییم آلودگی هوا در بهار بی خطر است.»

|
برچسب ها
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای دیپلماسی گردوغبار بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.