درسهاي نوروزي
کلاسهاي مدرسه و دانشگاه، نوروز را به استراحت سپري کردند اما درسهاي نوروزي براي کشور ما زياد بود و امتحانش نيز مردافکن. ۹۸ شروع نشده فهميديم امسال، بايد پاشنه ها را ورکشيد و وارد گود شد؛ از رونق توليد و نقش مردم و مسئولين گرفته تا بحران هاي اجتماعي، اقتصادي و احيانا سياسي و بين […]
کلاسهاي مدرسه و دانشگاه، نوروز را به استراحت سپري کردند اما درسهاي نوروزي براي کشور ما زياد بود و امتحانش نيز مردافکن. ۹۸ شروع نشده فهميديم امسال، بايد پاشنه ها را ورکشيد و وارد گود شد؛ از رونق توليد و نقش مردم و مسئولين گرفته تا بحران هاي اجتماعي، اقتصادي و احيانا سياسي و بين المللي.
۱٫ استمرار شعارهاي اقتصادي مقام معظم رهبري نشان از آن دارد که مسئله اول کشور، اقتصاد و معيشت است و راه هم همين حمايت از کالاي داخلي و توليد ملي و اشتغال و رونق توليد است. قطعات جورچين، کم کم کاملمي شود به شرطي که متعصبانه و با غيرت، راه را پيگيري کنيم و به هدايت راهبر اعتماد. ملي ترين افراد تاريخ ايران را هم که رصد کني اينگونه مصمم، متعصب و مستمر، کشور را به سمت ايراني شدن و ايراني ماندن، هدايت نمي کردند. حرف چيست؟ ايران و ايراني را آباد کن نه کشور اجنبي را نه کارگر بيگانه را نه دولت و ملت غير را. راهش چيست؟ از توليد تا مصرف، حمايت مردمي و سازماني و نهادي و ثمره اين همت و حمايت، رونق توليدي است که نتيجه آن يعني اشتغال، رشد، پيشرفت، عزت و اقتدار.
۲٫ آب، مايه حيات است اگر بگذارند. اگر بي تدبيري نباشد، باران سيل آسا هم رام مي شود و جاي خود را در مصب رودخانه پيدا مي کند نه خانه هاي آق قلا و گميشان. اگر نيمي از سدهاي ما را گل نگرفته بود و شستشوي هيدروليکي انجام مي شد، معمولان و پلدختر را گل نمي گرفت. اگر دره کنار دروازه قرآن را آسفالت نکرده بوديم و جاده سازي بيجا صورت نمي گرفت، الان مسافران آن روز شيراز از خاطرات شيرين حافظيه مي گفتند نه از وحشت سيل ناگهاني و قايق شدن ماشين ها. اگر لايروبي به موقع صورت
مي گرفت و آبخيزداري را تخصصي پيگيري مي کرديم الان خوزستاني ها به ياد ۸ سال دفاع مقدس دوباره گوني هاي
شن وخاک پر نمي کردند تا شهر و روستا را اين بار از دشمني سيلاب، رهايي بخشند.
۳٫ مسئول شدي و طبيعتا مورد سؤال قرار مي گيري؛ پس اگر چند شهر را آب برد و شما بعد از چند روز تلفني زحمت پيگيري کشيدي يعني کم کاري کرده اي و مسئول خسارات هستي. اگر وزير کشور به استاندار يک استان حادثه خيز مرخصي مي دهد، خودش بايد به مرخصي برود.
اگر فلان شهردار و بهمان فرماندار، عرضه مديريت بحران ندارد، بايد سراغ کاري در قد و قواره خود بروند. تاوان تحمل اينگونه افراد، بي خانمان شدن چندين و چند خانواده و تلفات جاني و مالي و روحي و داغدار کردن يک ملت است. اين سيل، فقط آب با خودش حمل نکرد، بي تدبيري برخي مسئولان را هم با خود حمل کرد و به رخ کشاند.
۴٫ نيروهاي مسلح، مثل هميشه مظلوم و مقتدر نشان دادند، حرف خوردند ولي کار کردند. ارتشي و سپاهي و بسيجي، دوشادوش همديگر مجاهدانه، گوشه اي از آلام مردم را کم کردند و البته حرف ها از دوست و دشمن شنيدند ولي دم نزدند. خدا را شکر که زمان هشت سال دفاع مقدس، اينگونه شبکه هاي اجتماعي نبود وگرنه نيت سنجي مي کرديم کارهاي حسين خرازي را و احتمالا حکم به اخلاصش نمي داديم؛ چرا که مگر مي شود فرمانده لشکر باشي و جنس انبار خالي کني و مگر ميشود صياد و چمران باشي ولي جلوتر از نيروهايت در سخت ترين کارها پيش قدم شوي؟ چقدر تلخ است که نهايتا گوشي تلفن همراه به دست بگيريم و کار اين و آن را که در معرکه هستند موشکافي کنيم و از قضا ناجوانمردانه قضاوت کنيم.
مسعود پیرهادی , نوروز
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.