داستان زیارت مدادرنگی‌ها - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 63992
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : 24 فروردین 1401 - 6:18 |
نماهنگ «مدادرنگی» چگونه نقطه‌ضعف تولیدات پیشین را به نقطه قوت بدل کرده است؟

داستان زیارت مدادرنگی‌ها

برخی الگوی انتقاد خوب را این می‌دانند که شخص منتقد در کنار گفتن نقاط ضعف و خطا، نقاط مثبت را نیز بیان کند. بنا بر تصور معروف، تنها انتقادی منصفانه است که خوبی‌ها و بدی‌ها و نقاط ضعف و قوت را در کنار هم ببیند. در غیر این صورت انتقاد سازنده نیست و می‌تواند منجر به ناامیدی، دلسردی و دل‌زدگی طرف‌های موردانتقاد قرارگرفته و به شکاف‌ها دامن بزند.
داستان زیارت مدادرنگی‌ها

جواد شاملو
برخی الگوی انتقاد خوب را این می‌دانند که شخص منتقد در کنار گفتن نقاط ضعف و خطا، نقاط مثبت را نیز بیان کند. بنا بر تصور معروف، تنها انتقادی منصفانه است که خوبی‌ها و بدی‌ها و نقاط ضعف و قوت را در کنار هم ببیند. در غیر این صورت انتقاد سازنده نیست و می‌تواند منجر به ناامیدی، دلسردی و دل‌زدگی طرف‌های موردانتقاد قرارگرفته و به شکاف‌ها دامن بزند. این تصور با تعریف نقد، تعارض دارد. نقد یعنی بیرون کشیدن نقاط ضعف و خلل و کوتاهی و کاستی از دل یک پدیده و نیازی نیست این آسیب‌شناسی حتما با تعریف و تمجید از نقاط قوت همراه شود. نقد ذاتا تلخ است و باید تلخ بماند، از دل این تلخی است که اصلاح پدید می‌آید. در عوض برای منصفانه، دلگرم‌کننده و سازنده شدن نقد باید همان‌گونه که در مواجهه با اثر بد نقد می‌کنیم، در مواجهه با اثر خوب هم تشویق کنیم. وقتی اثر خوب را تحویل گرفتیم، یعنی در مقام ناظر و ناقد درست عمل کرده‌ایم. چراکه ناظر و منتقد کسی نیست که تنها با دیدن نقص‌ها و کاستی‌ها از خواب بیدار شود و صدایش درآید. منتقد همان‌گونه که نقص‌ها را بهتر از دیگران می‎‌بیند باید بتواند قوت‌ها را نیز بهتر از دیگران ببیند. اگر اثر خوب را با همان قوت و ریزبینی اثر بد تحلیل کردیم و نقاط مثبتش را برشمردیم؛ به مقام منتقد نائل‌آمده‌ایم. 
مرکز موسیقی مأوا به‌عنوان یکی از زیرمجموعه‌های مجموعه رسانه‌ای اوج، جایی خلاق و فعال در تولید نماهنگ و آثار موسیقیایی به شمار می‌آید. این مرکز سال گذشته با انتشار نماهنگ «دهه هشتادیا» در بین قشری که هم برای حفظ اصالت عقاید و مناسک شیعی دغدغه داشتند و هم در مورد نوجوانان، منجر به بحث‌های دامنه‌داری شد. مأوا بار دیگر در پایان سال گذشته و در ایام ولادت حضرت سیدالشهدا، به سراغ تولید نماهنگ این بار با محوریت کودک رفت و برعکس بار قبل، این کلیپ بحث و چالش خاصی به همراه نداشت و به‌خوبی مورد استقبال قرار گرفت. واقعیت این است که نماهنگ «مدادرنگی» اثری است مبتکرانه و خوب که نقاط ضعف «دهه هشتادیا» را به نقطه قوت تبدیل کرده است و اگر در مورد آن صحبتی نمی‌شود، ازآن‌جهت است که ما بیشتر پایه نقدیم تا تشویق. در اینجا قصد داریم با تأخیر بسیار زیاد دوماهه، قدری درباره این اثر سخن بگوییم. این تأخیر البته خیری هم دارد و آن اینکه می‌توان «مدادرنگی» را با «سلام فرمانده» که هر دو قشر کودک را پوشش می‌دهند نیز قیاس کرد و گفت چرا «مدادرنگی» اثر بسیار بهتری از «سلام فرمانده» است. همچنین قبل از هرچیز باید این نکته را هم اذعان کرد که همیشه ساخت اثر هنری و رسانه‌ای در مورد نوجوان، سخت‌تر و حساس‌تر از برنامه‌ساختن برای کودکان است و جهان بزرگ‌تر و پیچیده‌تر ذهنی و عاطفی نوجوانان بی‌شک آن‌ها را شدیدا متفاوت می‌کند. نکاتی هم که در ادامه گفته می‌شود، کلی و با لحاظ این تفاوت است.
اولین نکته داستان منطقی و درست است. عبدالرضا هلالی، مداح مشهور تهران، مدتی است حسینیه‌ای بانام تکیه‌گاه مرتضی علی برای هیئت خود تأسیس و بهره‌برداری کرده و برای آن کارویژه‌های خاصی نیز در نظر گرفته است؛ از قبیل پذیرایی کامل از کارتن‌خواب‌ها. در این حسینیه که با توجه به نوع استفاده هلالی از آن، ما را به یاد یک مؤسسه خیریه می‌اندازد؛ گروهی کودک جمع شده‌اند و مشغول بازی هستند و در همین حال هلالی که برای آن‌ها ابزار نقاشی خریده وارد حسینیه می‌شود. بازی کردن جمعی کودک در این حسینیه که استفاده عام‌المنفعه دارد بسیار موجه‌تر از سرود خواندن ناگهانی جمعی نوجوان در یک گیم‌نت است. درست است که ویدئوکلیپ نیاز به چفت‌وبست داستانی صد در صد منطقی ندارد اما یک نخ تسبیح ولو کمرنگ باید وجود داشته باشد. نقاشی حرم‌ها را کشیدن نیز برای بچه‌ها بسیار لذت‌بخش است و می‌تواند به‌عنوان یک مؤلفه داستانی مورداستفاده قرار بگیرد. همچنین بچه‌ها در حال بازی و نقاشی و کارهای بچه‌گانه‌اند و نه همچون خیل عظیم کودکان بیچاره در نماهنگ «سلام فرمانده» همچون رژه ارتشی‌ها منظم و متحدالشکل و در حال احترام نظامی. 
نکته بعدی جایگاه هلالی در نماهنگ است. او پیش بچه‌ها نمی‌آید چون آدم معروفی است و احتمالا بسیاری از دهه‌نودی‌های مذهبی او را دوست دارند؛ او پیش بچه‌ها می‌آید چون مداح و خادم اهل‌بیت است و گویی دارد وظیفه خود را انجام می‌دهد. در «مدادرنگی» این بچه‌ها نیستند که وقتی می‌بینند که سرود و حرکتشان توسط دو مداح معروف دیده شد ذوق می‌کنند، این مداح است که باافتخار بین بچه‌ها می‌آید و حسینیه‌اش را محل بازی کودکان پاک محب امیرالمؤمنین قرار می‌دهد.  
نکته مهم بعدی، موسیقی و شعر خوب اثر است. ملودی کار، نوعی غم نرم در خود دارد که به آن رنگ و بوی مذهبی و امام‌حسینی خاصی که چنین اثری باید داشته باشد را می‌دهد. ملودی بااینکه حزن‌انگیز نیست، اما به‌قول‌معروف باصفا است و شور مذهبی در خود دارد. شعر هم کاملا تازه و رها است. برعکس شعر نماهنگ «دهه هشتادیا» که پر از عبارت‌های از یک‌سو کلیشه‌ای و کاملا آشنا و از سوی دیگر عبارت‌های نامتجانس و ناهمخوان بود، در «مدادرنگی» با شعر تمیزی مواجهیم. منظور از عبارت‌های آشنا در «دهه هشتادیا» عبارت‌هایی مثل «هر شبم با تو شب مهتابه» است. این عبارت به‌شدت کلیشه است. عبارت بعدی «کی قدر تو جذابه» هم در خطاب به حضرت سیدالشهدا زشت است و به‌هیچ‌وجه نوآورانه نیست؛ بلکه خروج از قاعده و قانون است. 
در «مدادرنگی» کودک نگران پذیرفته شدن از سمت بزرگ‌ترها یا خانواده نیست، بلکه اساسا امام حسین علیه‌السلام طناب مستحکمی برای متصل کردن کودک به خانواده خود است. شعر در قسمتی می‌گوید من هم مانند پدربزرگ با شنیدن نام امام حسین دلم می‌لرزد. کودک نه‌تنها به یمن حب سیدالشهدا با خانواده‌اش در پیوند است، بلکه این عشق را در پدربزرگ هم می‌بیند و خود را در امتداد یک نسل و یک شجره می‌یابد. نماهنگ در اینجا نشان می‌دهد که محبت امام حسین راه‌حل بی‌نظیری برای درزگرفتن شکاف‌های
بین نسلی است؛ چیزی که در دهه دهشتادیا نشان داده نمی‌شد و از اساس در آن اثر، خانواده‌ای در کار نبود. نماینده «بزرگ‌ترها» در آن نماهنگ یک بازیگر و دو مداح بودند! گویی که نوجوان باید توسط آن‌ها پذیرفته شود. 
همه این‌ها و نکات دیگری باعث شده مدادرنگی اثر تأثیرگذار و دقیقی باشد که قوت آن احتمالا حاصل وقع نهادن به انتقادات پیشین است. در کل کارنامه مأوا و از اساس کارنامه فرهنگی ما در مورد کودکان، بسیار درخشان‌تر از آثار مربوط به نوجوان است اما بی‌گمان می‌توان با تأمل و درنگ در این موضوع، به الگوی درست تولید فرهنگی و هنری برای نوجوان نیز دست‌یافت. 

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای داستان زیارت مدادرنگی‌ها بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.