خدا اولین روضه‌خوان حسین(ع) - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 24670
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : 18 تیر 1399 - 8:08 |
روضه فقط اشک نیست، تفسیر قرآن است؛

خدا اولین روضه‌خوان حسین(ع)

 اهل علم از هر مرام و مسلکی و از هر کیش و آیینی، غالبا ملزم به یک اخلاق، شخصیت و به قولی دیسیپلین خاص هستند.
خدا اولین روضه‌خوان حسین(ع)

‌|جواد شاملو‌|
 اهل علم از هر مرام و مسلکی و از هر کیش و آیینی، غالبا ملزم به یک اخلاق، شخصیت و به قولی دیسیپلین خاص هستند. بالاخره عرصه‌ هماوردی نظریات و دیدگاه‌های علمی یک تفاوت‌هایی با ادبیات کوچه‌بازاری دارد که افراد برای حفظ ظاهر هم شده آن‌ها را رعایت می‌کنند. عرصه‌ جدال علمی جنگ‌افزارش  استدلال و  منطق است. اهل دانش ولو اینکه با یکدیگر تند شوند، می‌دانند کسی با بدوبیراه گفتن در نظر دیگران بالا نمی‌رود و هر چیزی جلوه می‌کند مگر اندیشمند. مثلا آقای سروش کسی است که در قالب نظریه، بدترین و زشت‌ترین افتراها و تکذیب‌ها را نسبت به پیامبر اکرم، قرآن کریم، شریعت حقه و احکام آن و حتی وجود مبارک امام دوازدهم حضرت مهدی (عج) روا داشته است. وحی را درنهایت کوته نگری نوعی «شعور وجدانی» درست همانند آنکه موجب آفرینش شعر می‌شود، می‌داند و متن قرآن را صادره از جانب خود رسول اکرم! درصورتی‌که اعتقاد شیعه بر این است که  قرآن معجزه است و  معجزه چیزی نیست که توسط بشر فراگرفتنی باشد یا یک توانایی انسانی به‌حساب آید. قرآن صادره از خداست و اگرچه برای تأمین سعادت دنیوی و اخروی بشر نازل‌شده اما از اول تا آخر سرچشمه‌ای آسمانی دارد. نکته‌ عجیب اینجاست که سروش چیزی را به پیامبر گرامی اسلام نسبت می‌دهد که از ابتدایی‌ترین و نخستین تهمت‌هایی است که توسط مشرکین به پیامبر زده‌شده؛ معدود تهمت‌هایی که خود قرآن جابه‌جا به آن اشاره نموده و پاسخ داده. تهمت شاعر بودن در کنار تهمت ساحر بودن یکی از ظالمانه‌ترین تهمت‌هایی است که از ابتدای دعوت حضرت به ایشان زده‌شده و حالا یکی چون سروش در این روزگار تنها آن را تئوریک می‌کند و در جامه‌ای مثلا نو و اتوکشیده ارائه می‌دهد! بر همین مبنا احتمال وجود خطا و اشتباه را در قرآن بسیار زیاد می‌داند و آن را در حد یک متن عارفانه پایین می‌آورد و حتی از آن‌هم پایین‌تر، می‌گوید: «ازآنجایی‌که وحی  رؤیا است، پس برای فهم صحیح قرآن، علوم دینی رایج کارساز نیست، بلکه باید به خواب‌گزاری و تفسیر خواب روی آورد.» و عجیب‌تر از همه اینکه باوجوداین حرف‌ها هنوز هم پیامبر را، پیامبر می‌داند و خودش را مسلمان! جای دیگر مردم ایران را «بدبخت‌ترین مردم جهان» می‌خواند، چراکه قرن‌هاست مدنظرند تا یک دیکتاتور (بخوانید مصلح کل) از راه برسد و بر آن‌ها حکومت کند. بااین‌همه چون این کفریات را در قالب نظریات علمی بیان کرده، پاسخ‌های بسیاری هم که از خیمه‌گاه قدرتمند اسلام ناب دریافت می‌کند، همه علمی و مستدل هستند و کسی در جواب این‌همه کفریات به او بدوبیراه نمی‌گوید، او را تحقیر نمی‌کند و برچسب‌های مختلفش نمی‌زند. دژ دانش شیعه را این بادها نمی‌لرزاند. اما از عجایب این دوره و زمانه این شده است که آقای سروش با این حرف‌های آوانگارد که زیربنایی‌ترین عقاید شیعه را- با چاشنی بی‌ادبی و توهین به صاحب‌نظران- مورد هجوم قرار می‌دهد و به نظر می‌رسد بیش از هر کس لایق آماج تندی باشد، بالای چشمت ابرویی هم از علمای شیعه نمی‌شنود؛ هرچند که نظراتش با خاک یکسان می‌شوند! نمونه‌ اخیر این رفتار، سخنانش نسبت به آیت‌الله شیخ‌حسین انصاریان است اما ایشان به‌هیچ‌وجه تنها کسی نیست که موردعنایت سروش قرارگرفته. گویی هر اندیشمندی که ناظر بر لیاقت والا و سواد بالای خود مریدانی داشته باشد، خار چشم او می‌شود. مرحوم سید احمد فردید که سروش شاید تنها و تنها به سبب تغیر و قدری عصبیت او هنگام بحث و مناظره «تئوریسین خشونت» می‌خواندش، تنها یک معلم و استاد دانشگاه بود. حتی هیچ تألیف مستقلی نداشت اما محضر گرمش همیشه پر از شاگرد بود که ازنظر سروش همین گناه بزرگی است! لذا دیگر چیزی نمی‌ماند که سروش به او نگفته باشد! برای اطلاع بیشتر در مورد شخصیت زنده‌یاد فردید و تحول روحی او بعد از مواجهه با غرب و کینه سروش از او مستند «تئوریسین خشونت» را ببینید. فردید هرچند کتابی ندارد اما کتاب نویسان بزرگی را پرورش داده، متفکر مهمی است و طیف گسترده‌ای از ایده‌ها و شخصیت‌ها همچون تز غرب‌زدگی و شهید آوینی محصول و ماحصل اویند. حتم دارم که بعد از دیدن حرف‌های سروش علیه فردید، برای شما این سؤال پیش می‌آید که یک معلم و یک استاد دانشگاه صرف، مگر چه‌کاره‌ این دنیاست که می‌تواند این‌قدر آدم بدی شود که خدا به‌واسطه اوامر شفاعت را از امت رسول‌الله بردارد؟! و مگر یک استاد دانشگاه، هیتلر و ناپلئون است که بخواهی با تهمت روان‌پریشی و خشونت و خباثت، رفتارش را تحلیل کنی؟! و مگر او چیزی جز یک اندیشمند است؟! با حرفش مخالفی؟ حرفش را نقد کن! چه‌کار به ذات و صفاتش داری؟! در مورد شیخ‌حسین هم داستان همین است. سروش شخصیتی است که تاریخ انقضایش گذشته. دیگر هیچ شده، مرده، منزوی‌شده، اسمش از سر زبان‌ها افتاده و حالا با دیدن اینکه یک روحانی ساده که تریبونی جز منبرش ندارد، این‌چنین میان چند نسل از جوانان  جاذبه دارد که او بااین‌همه رسانه روشنفکری مانندش را ندیده، باز به بدوبیراه گفتن افتاده. و الا اگر دلت برای این می‌سوزد که افرادی به‌اشتباه پیرو او شده و دارند گمراه می‌شوند، همین بس که غلط بودن حرفش را اثبات کنی. هیچ تیغی برنده‌تر از استدلال نیست. با بی‌طرف‌ترین زبان ممکن می‌توانی هیمنه‌ علمی یک نفر را بریزی و برایش چیزی باقی نگذاری، همان‌طور که دیگران (از آیت‌الله آملی لاریجانی بگیر تا آیت‌الله جوادی آملی) بارها و بارها خودت را با همین حربه خنثی و خلع سلاح نموده‌اند! اما اگر نه دلت، که همه‌ وجودت از این می‌سوزد که یک نفر پیروانی دارد و پامنبری‌هایی و این یعنی که رقیب تو شده، ناچار رو به تحقیر می‌آوری و برچسب می‌زنی. فلانی «روضه‌خوان» است که باشد! تو به روضه‌خوان بودنش چه‌کار داری؟ و اصلا راستش هرچه گفتیم به کنار! اینکه سروش برای اینکه قدر دیگری را پایین بیاورد، بخواهد او را کوچک‌ کند و از لفظ «روضه‌خوان» استفاده کند، چیزی است در حد همان کفریات قدیمش! البته ذهن سروش، این هوش و بلوغ را ندارد که بفهمد  روضه چیست! که بفهمد چه مرتبه‌ای از عشق‌ورزی انسانی به انسان دیگر است و چه پدیده‌ بی‌بدیلی در جهان است و چه اندازه اسلام زنده به آن است! روضه تفسیر قرآن است. روضه دلیل و برهان است. روضه سرشار از اسرار عرفان است. روضه عاشقانه‌ترین حماسه‌ جهان است. داستان سیر صعود الی‌الحق واصل‌ترین عارفان است که خدا از کنه ضمیر امام حسین علیه‌السلام به عرصه‌ ظهورش رسانده تا ما با چشم ببینیم که به خدا رسیدن چگونه است! این هم از دیگر عجایبی است که آقای سروش رو کرده! آخر از گبر و کافر تا یهودی و ارمنی و صابئی و هندو، هر کس به نام  اباعبدالله که می‌رسد، سپر می‌اندازد و ادب به خرج می‌دهد؛ هم در برابر امام حسین و هم در برابر میلیون‌ها عزادار چندقرنه‌ او! روضه را هم آدم اول‌الأنبیا خوانده و هم مهدی خاتم‌الاوصیا! روضه را بر بالای منبر مسجد کوفه امیرالمؤمنین خوانده. روضه را حضرت فاطمه‌ زهرا خوانده، وقتی ارباب را هنوز در بطن داشت و به پیامبر گفت که من زیاد تشنه می‌شوم… چه می‌نویسم که اول‌روضه‌خوان حسین خداست؛ آنجا که به آدم سلاح کارساز  توبه را می‌آموزد، به‌شرط اشک برای  حسین وارث آدم… و اما ناز لب‌های شیخ‌حسین با آن جوابش! آرام‌تر از همیشه، مطمئن‌تر از همیشه، حتی بی‌خیال‌تر از همیشه! من اگر آیت‌الله خوشوقت و حاج‌آقا مجتبی تهرانی را درک نکرده‌ام، دلم به این خوش است که منبر شب قدر شیخ‌حسین را شنیده‌ام. امام حسین شیخ‌حسین همان امام‌حسینی است که من می‌خواهم، و دین او همان دین، و ترجمه قرآنش درست همان ترجمه قرآن، و روحانی بودنش همان روحانی بودن و لرزش شانه‌هایش حین روضه همان لرزش شانه…

نویسنده : جواد شاملو |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای خدا اولین روضه‌خوان حسین(ع) بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.