حق الناس به گردن شماست!
|مسعود پيرهادي – سردبير|
شايد کمتر شعاري مثل «ما ميتوانيم» زيبا و غرورانگيز باشد. از نانو گرفته تا هستهاي، از موشکي تا سلولهاي بنيادي، از هوافضا تا زيستفناوري؛ همه و همه با همين شعار و البته کار و تلاش ايراني به ثمر نشسته و موجب فخر و غرور هر ايراني را فراهم آورده است؛ اما همين مايي که اگر لازم باشد ميتوانيم يک موشک را از کرمانشاه بلند کنيم تا هزار کيلومتر آنطرفتر، دقيقا به نقطه هدف اصابت کند، فعلا نتوانستهايم خودرويي توليد کنيم که به آن افتخار کنيم!
آيا تابهحال ديدهايد کسي با توان موشکي ايران، جوک بسازد؟ نديديد و نخواهيد ديديد؛ چراکه هيچ عاقلي نميآيد با مظهر اقتدار کشورش آنهم وقتي واقعي و ملموس است، بازي کند و آن را به سخره بگيرد؛ اما تا دلتان بخواهد طنازان خوشقريحه با خودروهاي بيرمق داخلي شوخي ميکنند.
اينکه شرکتهاي خودروساز داخلي همزمان با کدام شرکتهاي خارجي کار خود را شروع کردند والان ما کجاييم و آنها کجا هستند، بارها مطرحشده و چيزي جز شرمندگي براي ما ندارد؛ اما پاسخ به چند مسئله در خصوص تصميم کلاني که پيرامون توليد داخلي، واردات، اخذ گمرکي، انحصار در خودروسازي و … گرفتهشده است و البته چهبسا فرا دولتي هم باشد، ضروري است.
نميشود بنزين را سه هزار تومان کنيم و خودرويي به مردم بدهيم که در ۱۰۰ کيلومتر، ۱۲ ليتر يا بيشتر مصرف بنزين دارد. نميشود از آلودگي هوا بناليم و خودروي توليد داخل، دودزا باشد. نميشود باافتخار به يورو ۴ برسيم و ببينيم بايد با يورو ۵ پيش برويم. نميشود سالانه بهاندازه يک جنگ جدي و تمامعيار در جادهها کشته و مصدوم بدهيم و خودروهاي ما هنوز ابتدائيات مسائل ايمني را نداشته باشند. نميشود مسائل مربوط به امنيت خودرو مثل ايربگ و ترمز چندمرحلهاي و … بهعنوان آپشن اختياري مطرح باشد و ادعا کنيم جزو معدود کشورهاي خودروساز دنيا هستيم.
چرا مردم ما نبايد خودروي امن و با امکانات مناسب سوار باشند؟ آيا زمان کمي به خودروسازها دادهايم؟
آثار اجتماعي پنهان و آشکار استفاده از خودروهاي روز دنيا که باقيمت عادلانه به دست مردم برسد، قابل وصف نيست. گاهي براي رعايت حال مردم که ولينعمت ما هستند بايد تصميمات اقتضائي و البته حکيمانه بگيريم تا از جان و مال آنها به نحو احسن، حفظ و حراست کنيم. درست است که صنعت خودروسازي در کشور ما براي بسياري شغل ايجاد کرده، اما اگر يک بازه زماني ۳۰ ساله را بررسي کنيم، متوجه خواهيم شد که مضرات وضعيت فعلي، يعني توليد خودروي کم کيفيت، پايين بودن ايمني، تلفات بالا، مصرف بالاي سوخت و درنهايت تشديد آلودگي هوا قطعا به عوايد ناشي از آن نميارزد و در يک هزينه-فايده منطقي، شايد بهصرفه بود که از همان ابتدا، خودروسازي با اين وضعيت را شروع نميکرديم و با اخذ عوارض گمرکي پايين، اجازه ميداديم مردم خودروي باکيفيت، کممصرف و ايمن سوار شوند.
اين مطالب را ما در روزنامه رسالتي مينويسيم که مرتب و با برنامه از رونق توليد مينويسيم و صنايع موفق را معرفي و تشويق ميکنيم؛ پس متهم کردن ما به مخالفت با توليد داخل، غيرمنصفانه است. اما وقتي پاي جان و آسايش مردم وسط باشد از اعتبار خود هزينه ميکنيم تا اين حرف به گوش مسئولان امر برسد و حقالناسي که به گردن آنان است را گوشزد کنيم.
تولیدات ایرانی , خودروی ملی , سرمقاله , سلول های بنیادی , مسعود پیرهادی , مصرف سوخت , یادداشت
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.