اخبار ویژه »
منوی سایت
شناسه خبر : 111941
پرینتخانه » سرمقاله, یادداشت
تاریخ انتشار : 26 فروردین 1404 - 22:08 |
تقوای سیاستورزی
دیدار آغاز سال رهبر معظم انقلاب اسلامی با مسئولان ارشد سه قوه، دربردارنده پیامهایی کلیدی و چندلایه برای راهبری آینده کشور بود. از مسائل اقتصاد داخلی گرفته تا تحولات بینالمللی و حتی مناسبات درونساختاری، رهبر انقلاب با صراحتی خاص، اولویتها، مخاطرات و الزامات را مشخص کردند.
دیدار آغاز سال رهبر معظم انقلاب اسلامی با مسئولان ارشد سه قوه، دربردارنده پیامهایی کلیدی و چندلایه برای راهبری آینده کشور بود. از مسائل اقتصاد داخلی گرفته تا تحولات بینالمللی و حتی مناسبات درونساختاری، رهبر انقلاب با صراحتی خاص، اولویتها، مخاطرات و الزامات را مشخص کردند.
۱. پایان شرطیسازی، آغاز اتکا به درون
مهمترین محور این سخنان، نقد تجربه شرطیسازی کشور به مذاکرات بینالمللی بود؛ تجربهای که در ماجرای برجام تلخیهای فراوانی برای اقتصاد و سیاست داخلی ایران رقم زد. ایشان بهصراحت تأکید کردند که هیچیک از روندهای اقتصادی، تولیدی، سازندگی، فرهنگی و سیاسی کشور نباید به مذاکرات عمان گره بخورد. این سخن از دو جهت قابل تحلیل است:
نخست، بازخوانی تجربه پرهزینه شرطیسازی کشور به وعدههای قدرتهای غربی که نهایتا با کارشکنی، نقض عهد و وقتکشی، زیانهایی جدی برای اقتصاد ملی بهجا گذاشت.
دوم، تأکید بر ظرفیتهای داخلی کشور در خنثیسازی تحریمها از طریق سرمایهگذاری در تولید و گسترش روابط منطقهای و فرامنطقهای.
ایشان صراحتا فرمودند که رفع تحریمها در اختیار ما نیست، اما خنثیسازی آنها در اختیار ماست. این جمله، هسته مرکزی سیاست مقاومت فعال و راهبرد اقتصاد مقاومتی است که بار دیگر در این سخنان برجسته شد.
۲. مذاکره: نه افراط در خوشبینی، نه افراط در بدبینی
موضع رهبر انقلاب درباره گفتوگوهای عمان، هم واقعگرایانه و هم راهبردی بود. در شرایطی که جریانهایی به دنبال فروکاستن تمام مسائل کشور به این گفتوگوها هستند و از سوی دیگر برخی نگران تکرار تجربه تلخ گذشتهاند، ایشان فرمودند:
«ما به این گفتوگوها نه خیلی خوشبین و نه خیلی بدبین هستیم؛ البته به طرف مقابل خیلی بدبین هستیم، اما به تواناییهای خود خوشبینیم.»
این سخن یک پیام روشن دارد: مذاکره یک ابزار است نه یک نقطه اتکا. مذاکره اگر در چارچوب منافع ملی، عزت، حکمت و مصلحت باشد، میتواند فرصتساز باشد، اما شرط آن، عدم وابستگی سرنوشت کشور به آن است.
خطای بزرگ در تجربه برجام همین بود که کشور «منتظر ماند» و «معطل شد». این بار، حتی اگر گفتوگوها به نتیجه برسد، باید در متن یک روال مستقل داخلی و پیشرفتهای میدانی باشد، نه در حاشیه توقف آن.
۳. حلقه مفقودهای بهنام «پیگیری»
در سطح حکمرانی داخلی، رهبر انقلاب بر «پیگیری» بهعنوان حلقه مفقوده مسیر تحقق اهداف کشور تأکید ویژهای داشتند. از دیدگاه ایشان، مسئله امروز کشور، کمبود قانون یا تصمیم نیست، بلکه ضعف در پیگیری و اجراست. این ضعف باعث شده تا:
تصمیمات در سلسلهمراتب مدیریتی کمرنگ شود
انگیزهها و اشتیاقها به خروجی مشخص نرسد
شعارهای سال به رفتارهای اجرایی و نهادی تبدیل نشوند.
شعار سال جاری یعنی «سرمایهگذاری برای تولید» نیز تنها در صورتی محقق میشود که سه قوه، بهویژه دولت، با همافزایی و همگرایی، مسیر سرمایهگذاری داخلی را هموار کنند. اشاره ایشان به لزوم هدایت نقدینگی به سمت تولید، بههمراه تأمین امنیت سرمایهگذاری و رفع موانع آن، خطوط راهنمای اقتصاد کشور در سال پیشروست.
۴. انرژی، عدالت و معیشت: سه نقطه کانونی در مدیریت داخلی
در بخشهای دیگری از سخنان، رهبر انقلاب به سه محور حیاتی پرداختند:
مصرف انرژی: ایشان صرفهجویی را ضروری خواندند، بهویژه برای دولت که بزرگترین مصرفکننده انرژی است. این نهتنها یک دستور صرفا اقتصادی بلکه اقدامی برای اصلاح سبک زندگی حاکمیتی و الگوسازی برای مردم است.
عدالت آموزشی و معیشت طبقات ضعیف: تأکید بر این دو حوزه، بیانگر آن است که رفع فاصله طبقاتی و توزیع عادلانه فرصتها همچنان از دغدغههای اصلی رهبری معظم انقلاب است و پیشنیاز توسعه پایدار بهشمار میرود.
برنامه هفتم توسعه: ایشان اجرای دقیق، متقن و بدون انحراف این برنامه را ضروری دانستند. اینکه این برنامه بر سیاستهای کلان کشور مبتنی است، خود نشان از وجود ظرفیتی دارد که باید بالفعل شود.
۵. فلسطین و بیداری اسلامی: آزمون تعهد دنیای اسلام
در بخش پایانی سخنان، رهبر انقلاب به جنایات هولناک صهیونیستها در غزه اشاره کردند و از لزوم حرکت هماهنگ دنیای اسلام در عرصههای اقتصادی، سیاسی و در صورت لزوم، عملیاتی سخن گفتند. این تأکید، همزمان دو پیام دارد:
اول آنکه برای دنیای اسلام، که در آزمون بزرگی قرار گرفته و سکوت یا انفعال آن، پیامدهای بلندمدتی برای انسجام امت اسلامی خواهد داشت.دوم اینکه برای افکار عمومی جهان، که باید میان مدعیان حقوق بشر و واقعیت میدان، تمایز قائل شود.آنچه از این دیدار برجسته میشود، دعوت به نوعی تقوا در عرصه سیاستورزی است. نه افتادن در دام خوشبینیهای سادهلوحانه، نه فرو رفتن در بدبینیهای فلجکننده؛ نه شرطیسازی کشور به مذاکرات، نه بستن راه بر گفتوگوهای هوشمندانه. این میانهروی فعال، مبتنی بر اتکا به ظرفیتهای درونی، پیگیری مجدانه تصمیمات و اتصال اصول ارزشی با اقتضائات روز است.برای کشوری با این حجم از توان داخلی و استعدادهای نهفته، تحقق اهداف، نه نیازمند معجزه است و نه محتاج امتیازخواهی از قدرتهای جهانی؛ بلکه نیازمند عزم، استمرار، و رهایی از انتظار است.
اگر این مسیر با جدیت دنبال شود، گفت وگوهای عمان میتوانند یکی از دهها پله پیشرفت باشند، نه نقطهای برای ایستادن.
۱. پایان شرطیسازی، آغاز اتکا به درون
مهمترین محور این سخنان، نقد تجربه شرطیسازی کشور به مذاکرات بینالمللی بود؛ تجربهای که در ماجرای برجام تلخیهای فراوانی برای اقتصاد و سیاست داخلی ایران رقم زد. ایشان بهصراحت تأکید کردند که هیچیک از روندهای اقتصادی، تولیدی، سازندگی، فرهنگی و سیاسی کشور نباید به مذاکرات عمان گره بخورد. این سخن از دو جهت قابل تحلیل است:
نخست، بازخوانی تجربه پرهزینه شرطیسازی کشور به وعدههای قدرتهای غربی که نهایتا با کارشکنی، نقض عهد و وقتکشی، زیانهایی جدی برای اقتصاد ملی بهجا گذاشت.
دوم، تأکید بر ظرفیتهای داخلی کشور در خنثیسازی تحریمها از طریق سرمایهگذاری در تولید و گسترش روابط منطقهای و فرامنطقهای.
ایشان صراحتا فرمودند که رفع تحریمها در اختیار ما نیست، اما خنثیسازی آنها در اختیار ماست. این جمله، هسته مرکزی سیاست مقاومت فعال و راهبرد اقتصاد مقاومتی است که بار دیگر در این سخنان برجسته شد.
۲. مذاکره: نه افراط در خوشبینی، نه افراط در بدبینی
موضع رهبر انقلاب درباره گفتوگوهای عمان، هم واقعگرایانه و هم راهبردی بود. در شرایطی که جریانهایی به دنبال فروکاستن تمام مسائل کشور به این گفتوگوها هستند و از سوی دیگر برخی نگران تکرار تجربه تلخ گذشتهاند، ایشان فرمودند:
«ما به این گفتوگوها نه خیلی خوشبین و نه خیلی بدبین هستیم؛ البته به طرف مقابل خیلی بدبین هستیم، اما به تواناییهای خود خوشبینیم.»
این سخن یک پیام روشن دارد: مذاکره یک ابزار است نه یک نقطه اتکا. مذاکره اگر در چارچوب منافع ملی، عزت، حکمت و مصلحت باشد، میتواند فرصتساز باشد، اما شرط آن، عدم وابستگی سرنوشت کشور به آن است.
خطای بزرگ در تجربه برجام همین بود که کشور «منتظر ماند» و «معطل شد». این بار، حتی اگر گفتوگوها به نتیجه برسد، باید در متن یک روال مستقل داخلی و پیشرفتهای میدانی باشد، نه در حاشیه توقف آن.
۳. حلقه مفقودهای بهنام «پیگیری»
در سطح حکمرانی داخلی، رهبر انقلاب بر «پیگیری» بهعنوان حلقه مفقوده مسیر تحقق اهداف کشور تأکید ویژهای داشتند. از دیدگاه ایشان، مسئله امروز کشور، کمبود قانون یا تصمیم نیست، بلکه ضعف در پیگیری و اجراست. این ضعف باعث شده تا:
تصمیمات در سلسلهمراتب مدیریتی کمرنگ شود
انگیزهها و اشتیاقها به خروجی مشخص نرسد
شعارهای سال به رفتارهای اجرایی و نهادی تبدیل نشوند.
شعار سال جاری یعنی «سرمایهگذاری برای تولید» نیز تنها در صورتی محقق میشود که سه قوه، بهویژه دولت، با همافزایی و همگرایی، مسیر سرمایهگذاری داخلی را هموار کنند. اشاره ایشان به لزوم هدایت نقدینگی به سمت تولید، بههمراه تأمین امنیت سرمایهگذاری و رفع موانع آن، خطوط راهنمای اقتصاد کشور در سال پیشروست.
۴. انرژی، عدالت و معیشت: سه نقطه کانونی در مدیریت داخلی
در بخشهای دیگری از سخنان، رهبر انقلاب به سه محور حیاتی پرداختند:
مصرف انرژی: ایشان صرفهجویی را ضروری خواندند، بهویژه برای دولت که بزرگترین مصرفکننده انرژی است. این نهتنها یک دستور صرفا اقتصادی بلکه اقدامی برای اصلاح سبک زندگی حاکمیتی و الگوسازی برای مردم است.
عدالت آموزشی و معیشت طبقات ضعیف: تأکید بر این دو حوزه، بیانگر آن است که رفع فاصله طبقاتی و توزیع عادلانه فرصتها همچنان از دغدغههای اصلی رهبری معظم انقلاب است و پیشنیاز توسعه پایدار بهشمار میرود.
برنامه هفتم توسعه: ایشان اجرای دقیق، متقن و بدون انحراف این برنامه را ضروری دانستند. اینکه این برنامه بر سیاستهای کلان کشور مبتنی است، خود نشان از وجود ظرفیتی دارد که باید بالفعل شود.
۵. فلسطین و بیداری اسلامی: آزمون تعهد دنیای اسلام
در بخش پایانی سخنان، رهبر انقلاب به جنایات هولناک صهیونیستها در غزه اشاره کردند و از لزوم حرکت هماهنگ دنیای اسلام در عرصههای اقتصادی، سیاسی و در صورت لزوم، عملیاتی سخن گفتند. این تأکید، همزمان دو پیام دارد:
اول آنکه برای دنیای اسلام، که در آزمون بزرگی قرار گرفته و سکوت یا انفعال آن، پیامدهای بلندمدتی برای انسجام امت اسلامی خواهد داشت.دوم اینکه برای افکار عمومی جهان، که باید میان مدعیان حقوق بشر و واقعیت میدان، تمایز قائل شود.آنچه از این دیدار برجسته میشود، دعوت به نوعی تقوا در عرصه سیاستورزی است. نه افتادن در دام خوشبینیهای سادهلوحانه، نه فرو رفتن در بدبینیهای فلجکننده؛ نه شرطیسازی کشور به مذاکرات، نه بستن راه بر گفتوگوهای هوشمندانه. این میانهروی فعال، مبتنی بر اتکا به ظرفیتهای درونی، پیگیری مجدانه تصمیمات و اتصال اصول ارزشی با اقتضائات روز است.برای کشوری با این حجم از توان داخلی و استعدادهای نهفته، تحقق اهداف، نه نیازمند معجزه است و نه محتاج امتیازخواهی از قدرتهای جهانی؛ بلکه نیازمند عزم، استمرار، و رهایی از انتظار است.
اگر این مسیر با جدیت دنبال شود، گفت وگوهای عمان میتوانند یکی از دهها پله پیشرفت باشند، نه نقطهای برای ایستادن.
برچسب ها
مسعود پیرهادی
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای تقوای سیاستورزی بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.