به رنگ عدالت
|مسعود پیرهادی|
گاهی باید از روزمرههای این روزگار فاصله گرفت و به مفاهیمی در حد و اندازههای عدالت، فکر کرد؛ به خود و جامعه اندیشید که آیا معدل این جامعه دارای عدالت و تعادل است یا خیر. به آیه «إنَّ اللهَ یأمر بالعدل و الاحسان» و تقدم و تأخر عدل و احسان، توجه کرد؛ به اینکه چرا عدالت، مقدم شده است بر احسان؛ و به اینکه برای ترویج هرکدام از این خصائص در خود و جامعه، چند واحد انرژی صرف کنیم تا به اولویتهای الهی عمل کرده باشیم.
درک مفهوم عدالت و تمیز دادن آن از شبه عدالت، مهم است؛ ازآنجاکه غرض این نوشته آن است که متوجه باشیم هم باید عادل باشیم و هم عدالتخواه؛ تعریف عدالت و آنچه حقیقتا عدالت نیست، لازم است.
یکی از برداشتهای رایجی که از عدالت میشود، مساوات است؛ یعنی برابری. بعضیها عدالت را مساوات میدانند به این معنی که همه باید ازنظر تمام نعمتها در یک سطح، زندگی کنند. تمام افراد در خوراک پوشاک، مسکن، مرکب و … کاملا مثل هم باشند، اما این قطعا عدالت نیست. در این وضعیت حق به حقدار نمیرسد؛ فرد تنبل و شخص باپشتکار در بهرهمندی از مواهب یکی میشوند؛ دانا و نادان در یک تراز قرار میگیرند، درحالیکه استفهام انکاری خدا اینگونه است که: «هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون»
و پاسخش قطعا منفی است؛ این دو باهم مساوی نیستند. این عدالتی که آنها میگویند عین ظلم است. اما اینکه گاهی دایره عدالت با دایره مساوات، منطبق است، حتما گزاره درستی خواهد بود که البته محل بحث ما نیست.
عدالت در مفهوم وسیع خود عبارت است از «اعطاء کل ذیحق حقه» دادن حق به صاحبان استحقاق شایستگی و اهلیت، بدون هیچ تبعیضی میان آنها. هرکسی بسته به ظرفیت، اهلیت و موقعیت خود باید از حق بهره ببرد تا عدالت، جاریشده باشد. اگر نگاههای افراطی یا التقاطی برخی را درباره عدالت بپذیریم، باید به کسی که اهل کار و تلاش نیست همانقدر عطا کنیم که به شخص مجاهد و پرتلاش میدهیم؛ این امر، روحیه کار و فرهنگ تلاش و جهاد را از بین میبرد؛ آیات، روایات و سیره معصومین علیهمالسلام همچنین چیزی را تأیید نمیکند. شخصی باید والی مصر شود و دیگری بر دو نفر هم نباید امیری و ریاست کند؛ شخصی باید قضاوت بین مؤمنین کند و شخصی باید به سرحدات و مرزها رود تا تنها مواجههاش با کفار باشد که مبادا بیبصیرتیَ او مایه هلاکتش شود. شخصی میتواند در زمان انفتاح باب علم و دسترسی به معصوم، احکام اسلامی را بیان کند و مرجع شود؛ دیگری در فهم روایات در حضور امام هم عاجز است. شخصی اجازه دارد در دربار هارون هم کارگزار باشد، دیگری در دستگاه علوی هم باید خانه بنشیند و همین امر او را به مقابله با امام وامیدارد.
اما نکته مهم در عصر حاضر، شناختن این حقوق برای عموم مردم و شایستگان حقیقی آن و بازپسگیری حقوق بهناحق دریافت شده از نااهلان است؛ مواردی که باعث شده اقرار کنیم در عدالت با نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم. باید اعتراف کنیم در موارد و موقعیتهای قابلاعتنایی حق به صاحب حق نرسیده و قشر مستضعف و مستحق بهحق حقیقی و مسلم خود نرسیده است.
مؤمن به اسلام و انقلاب هم باید خود، عادل باشد و هم در راستای عدالتخواهی گام بردارد. علم عدالتخواهی باید دست جریان مؤمن انقلابی باشد تا افرادی که بویی از اسلام و انقلاب و حقیقت عدالت نبردهاند، پرچمدار نالایق این مفهوم نشوند و مسیر آن را به بیراهه نبرند.
بورس , سازمان خصوصی سازی , سهام , سهام عدالت , عدالت , مسعود پیرهادی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.