برجام در سایه پیغامهای پنهان
گروه سیاسی
حدود پنج ماه پیش بود که جوزف بورل آخرین مواضع و خواستههای ایران از مذاکرات را منطقی خوانده بود. ترکیب تیمی با چند دوره مذاکره و مذاکرهکننده ارشد بیحاشیه، سرسخت و متمرکزی همچون باقری، ایران را به توافق نزدیک کرده بود. ایران علاوه بر گسترش فعالیتهای هستهای خود، اقدامات ویژهای هم در خصوص توسعه دیپلماسی به منطقه غرب آسیا و شرق انجام داد. همه اینها، دست ایران را از تهی بودن دور کرد. در این میان ایالاتمتحده سیاستی همچنان بلاتکلیف و کج دار و مریز از خود نشان میداد. این وضع ادامه یافت تا التهابات پاییزی ایران. در این حال آمریکا و طرف غربی با امید به عقبنشینی و امتیازدهی بیشتر ایران، روند مذاکرات را متوقفشده نشان دادند و دوباره چماق حقوق بشر را به دست گرفتند. اما با عدم عقبنشینی ایران؛ پدیده جدیدی اتفاق افتاد. مذاکره از طریق پیامهای غیررسمی؛ مذاکرهای که برای آمریکا کمترین هزینه را داشته باشد.
آخرین خبر از گفتوگوهای هستهای ایران با ۱+۴ به نیمه تابستان سال جاری و زمانی بازمیگردد که بسته پیشنهادی ایران بهطرف غربی و آمریکایی داده شد و از آن تاریخ تا به امروز پاسخی به آن داده نشده است.
الف) مروری کوتاه بر مواضع طرفهای توافق هستهای
۱-موضع تهران: مذاکرات یک فرآیند منطقی است
به گزارش ایرنا، مذاکره برای رسیدن به هدفی مشخص؛ خواسته و شعار منطقی و صریح جمهوری اسلامی ایران از نخستین روزی است که پای میز مذاکره با غرب نشست. این «هدف مشخص» در دولت سیدابراهیم رئیسی، رفع تحریمها و تضمینی قابلقبول برای آن و بسته شدن پرونده ادعاهای پادمانی غرب علیه فعالیتهای هستهای ایران است. این خواسته منطقی در حالی از سوی آمریکا و اروپا زیادهخواهانه! منعکس میشود که اساسا تهران به این دلیل مذاکره با غرب را آغاز کرد که تحریمهای غیرقانونی و غیرانسانی آمریکا و همراهانش زندگی مردم ایران را دشوار ساخته بود.
وقتی اساس تصمیم و اقدام به مذاکره «رفع تحریم» بوده است، هرگونه عدول از این اصل پرسشهایی را ایجاد میکند که جمهوری اسلامی باید پاسخی منطقی و قابلقبول برای آنها بیابد. ازجمله اینکه تهران چرا و چگونه باید از این خواسته مهم که اساس مذاکراتی خود است، چشمپوشی کند و باوجوداین چشمپوشی آیا دستاورد ملموس دیگری هم میتواند در این دوره از مذاکرات برای خود متصور باشد؟ با فرض رفع بدون تضمین تحریمها، آیا میتواند بار دیگر به کشوری که یکبار بدون هیچ هزینهای از توافق خارجشده و تحریمهایی سنگین علیه ایران را بازگردانده، اعتماد کرد و بدون اخذ تضمینی خاص او را به توافق بازگرداند؟
پرسش اساسی دیگر در تبیین بهتر منطقِ خواستههای جمهوری اسلامی این است که اگر غرب با ادعای بستن پرونده هستهای ایران، دو دهه پای میز مذاکره نشسته و هزاران صفحه گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سلامت رفتار هستهای تهران حکایت دارد، پس چرا این پرونده بسته نمیشود؟ چرا باوجود بازرسیها و نظارتهای بیوقفه و فراپادمانی آژانس، پرونده پادمانی ایران همچنان باز است و مذاکره برای بستن این پرونده تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
به نظر میرسد تا زمانی که تهران پاسخ منطقی پرسشهای خود را از غرب دریافت نکند، قرارداد و توافق تازهای را امضا نخواهد کرد اما همواره خود را آماده گفتوگو برای رسیدن به این پاسخها میداند. از دیدگاه و موضع تهران مذاکرات یک فرآیند است و این فرآیند ادامه دارد، هیچ گسستی در مسیر آن به وجود نیامده، پیوستگی مذاکرات حفظشده و جمعبندی مذاکرات مبتنی بربسته ارائهشده در حال انجام است.
۲-موضع واشنگتن: مذاکره آشکار نداریم اما پیام پنهان چرا!
آشفتگی، مهمترین ویژگی مواضع دولت جوبایدن در قبال مذاکرات رفع تحریمها در دولت سیزدهم بوده است. بایدن با ادعای احیای برجام، همچنان این توافق بینالمللی را معطل تصمیم خود نگهداشته است. در تریبونهای عمومی مدعی کنارگذاشتن این توافق است و در محافل خصوصی و میانجی، در تقلای بازگشت به مذاکرات. بااینحال به نظر میرسد پس از پایان یافتن انتخابات کنگره در آمریکا و عبور همحزبیهای دموکرات بایدن از دلهره شکست در این انتخابات، موضوعات مطرحشده در محافل خصوصی جدیتر و پیامهای پنهان ارسالشده از واشنگتن، آشکارتر شود.
۳-موضع تروئیکای اروپا: بلاتکلیفی!
سیاست خارجی اتحادیه اروپا بهویژه سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه، همواره تابعی از دیدگاهها و خواستههای آمریکا بوده است و این رویه در پرونده و مذاکرات هستهای ایران هم صادق است. تروئیکای اروپایی حاضر در توافق برجام، از زمان آغاز دور جدید مذاکرات هستهای بیش از گذشته به کاخ سفید نزدیک شدهاند. این نزدیکی در حالی است که لندن، برلین و پاریس در دوره ریاست جمهوری دونالدترامپ منتقد خروج یکجانبه او از توافق هستهای بودند. اروپا در حالی از عدم وجود جایگزین برای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) سخن میگوید که همچنان متأثر از برخی وقایع داخلی ایران و نیز اتهامزنیها علیه تهران درباره جنگ اوکراین، با سلسله اقدامات و تصمیمات عجیب، درصدد تخریب پلهای دیپلماسی با ایران است و این رویکرد دوگانه، موجب بلاتکلیفی این سه کشور در نحوه مواجهه با مذاکرات رفع تحریمها شده است.
۴-موضع چین و روسیه: مذاکره راهحل نهایی است
مواضع روسیه و چین در دوران رخوت برجامی تغییر چندانی نکرده و مسکو و پکن مانند همان دوره پرتبوتاب مذاکرات، معتقدند که تنها راه عبور از چالشهای غرب با ایران، مذاکره است. این دو کشور عضو توافق برجام، همواره منتقد خروج یکجانبه آمریکا از برجام، انفعال اروپا در زمینه عمل به تعهداتش و بلاتکلیفی بایدن در قبال پرونده هستهای بوده و هستند و به نظر میرسد با توجه به موضع منطقی و روشن جمهوری اسلامی، موضع این دو کشور هم به ایران نزدیکتر باشد.
ب)آنچه برجام را تهدید میکند
بازگشت به توافق برجام سال ۲۰۱۵ در آشکار و نهان، خواست طرفهای این توافق است اما در مسیر احیای این سند، وجود چالشها و تهدیدات هم غیرقابلانکار است.
۱-تلآویو؛ دو تحلیل و دو توهم
«احتمال احیای توافق خطرناک هستهای هنوز وجود دارد»، این جمله مهمترین بخش سخنرانی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در جلسه کابینهاش به تاریخ ۱۹ دیماه است و نشان میدهد هیچ تغییری در مواضع خصمانه وی در قبال توافق هستهای ایجاد نشده است. نخستوزیر رژیم صهیونیستی هفته گذشته هم از عملکرد متفاوت خود درباره مذاکرات لغو تحریمهای غرب با ایران سخن گفت و تأکید کرد: «ما در عرصه بینالمللی، آشکارا و از موضع قدرت علیه بازگشت به توافق هستهای [برجام] فعالیت خواهیم کرد، فقط پشت درهای بسته با رهبران[جهان] صحبت نخواهیم کرد، بلکه در حیطه افکار عمومی، سرسختانه و آشکارا عمل خواهیم کرد».
تمام این اظهارات ریشه در دو دهه اصرار بر این توهم دارد که جمهوری اسلامی ایران در پی ساخت سلاح اتمی است؛ مبنای تحریمهای غیرانسانی و تهدیدهای ناتمام علیه مردم و حکومت ایران است و در تمام این دو دهه جمهوری اسلامی فارغ از تمام این تحریمها و تهدیدات، بارها اعلام کرده است که درپی ساخت سلاح هستهای نبوده، نیست و نخواهد بود. این اصل در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی بارها و بارها از سوی مسئولان مختلف و با ادبیات متفاوت مورد تأکید قرار گرفت.
در تازهترین نمونه آن ۲۸ آذر سال جاری و در جریان سومین مجمع گفتوگوی تهران، «کمال خرازی» مشاور رهبر معظم انقلاب و رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران بار دیگر بر این موضوع صحه گذاشت و گفت: «ما تولید بمب(اتمی) را حرام میدانیم و ازنظر راهبردی تولید بمب را راهگشا نمیدانیم. سلاح هستهای را الزاما امنیتآور نمیدانیم البته داشتن فناوری هستهای بازدارنده است».
با تمام این تأکیدات و توضیحات، بازهم در تلآویو، تحلیلگرانی مدعیاند جمهوری اسلامی ایران در پی ساخت بمب اتم است! این توهمات اگر در همان اندیشکدههای سرزمینهای اشغالی میماند، چندان اهمیتی نمییافت اما معضل زمانی آغاز میشود که چنین توهماتی به سطح سیاستمداران در نظام بینالملل راهیافته و مبنای تصمیمات و اقدامات میشود و شورای امنیت و شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامههای خود را برمبنای همین توهمات علیه ایران صادر میکنند.
۲-قمار روی اغتشاشات در ایران
«جمهوری اسلامی در حال نابودی است!» هم دیگر گزارهای است که در اندیشکدههای رژیم صهیونیستی است که از شهریور سال جاری به فکتی برای تصمیمگیری سیاستمداران جهان تبدیلشده است. به این معنا که اعتراضات در ایران، دولتهای غربی را به این اشتباه استراتژیک گرفتار کرده است که اگر از مذاکرات کنار کشیده و فشارها علیه ایران را افزایش دهند، میتوانند امتیازات بیشتری از تهران دریافت کنند.
هم غرب و رژیم صهیونیستی بهخوبی میدانند که اغتشاشات در ایران خطری علیه تمامیت ارضی کشور و حکومت نیست اما این اغتشاشات همان بهانه موردنیاز برای فشار بیشتر بر تهران است. بر مبنای همین تحلیل اشتباه است که اروپا که تا پیشازاین بهعنوان میانجی نخست ایران و آمریکا در مذاکرات ایفای نقش میکرد اکنون از هر طریقی به ایران فشار وارد میکنند تا تسلیم شرایط آنها شود. ایران اما راه منطقی برگزیده و در مسیر مذاکرات ضمن ایستادگی بر اصول خود، گفتوگو را اصل اساسی رفع چالشها میداند.
آمریکا , ایران و آمریکا , برجام , مذاکرات
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.