بانی و مبانی جدید در مذاکرات! - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 49186
  پرینتخانه » سرمقاله, یادداشت تاریخ انتشار : 30 مرداد 1400 - 22:03 |

بانی و مبانی جدید در مذاکرات!

یک وقتی به بهانه‌ای زنده‌یاد حبیب الله عسکراولادی نقل می‌کرد در ایام آغاز نهضت اسلامی وقتی رژیم شاه امام (ره) را گرفته و به زندان انداختند در خواب دیدم در بازار آهنگرها می‌رفتم ، در کوچه محمد صراف، دیدم آیت الله خوانساری در کنار کوچه نشسته است، چشم او نمی‌بیند رفتم جلو عرض ادب کردم، گفتم: حضرت آیت الله فرمایشی دارند؟ 
بانی و مبانی جدید در مذاکرات!

محمدکاظم انبارلویی
یک وقتی به بهانه‌ای زنده‌یاد حبیب الله عسکراولادی نقل می‌کرد در ایام آغاز نهضت اسلامی وقتی رژیم شاه امام (ره) را گرفته و به زندان انداختند در خواب دیدم در بازار آهنگرها می‌رفتم ، در کوچه محمد صراف، دیدم آیت الله خوانساری در کنار کوچه نشسته است، چشم او نمی‌بیند رفتم جلو عرض ادب کردم، گفتم: حضرت آیت الله فرمایشی دارند؟ 
او فرمود : برو منزل ما یک عصایی برای من بیاور تا از اینجا بلند شوم!
رفتم منزل ایشان در زدم خانمی آمد، گفتم : حضرت آیت الله فرمودند عصایی می‌خواهند، او رفت یک زنبیل پر از عصا آورد. دیدم اغلب کج و معوج و شکسته است. جست‌وجو کردم یک عصای سالم درآوردم و نزد آیت‌الله بردم و گفتم :
 «این عصای محکمی است.»
فردای آن روز با آیت‌الله فلسفی ملاقات داشتم. قبل از طرح مسائل به او گفتم: من چنین خوابی دیدم. او گفت: این خواب بسیار مهم است ، فوری برو پیش آیت الله خوانساری خواب را دقیق از اول تا آخر تعریف کن! بعد به او بگو تفسیر آقای فلسفی این است که این واسطه‌هایی که برای شاه می‌‌فرستی برای آزادی آقای خمینی همه کج و معوج هستند کاری از دستشان برنمی‌آید.
یک آدم محکم و قرص بفرست! پیش آیت‌الله خوانساری رفتم و خواب را تعریف کردم و پیام آقای فلسفی را نیز دادم . ایشان  تأملی کرد و گفت : عجب خوابی دیدی! به آقای فلسفی بگویید شما درست می‌گویید. دو روز بعد بیا تا جواب خوابت را بگیری.
آن زمان وزیر دربار قدس نجفی، اهل خوانسار بود.آیت الله خوانساری گفت : نجفی را خواستم با او صحبت کردم و گفتم برو به شاه بگو مسئله مردم و آقای خمینی جدی است، او باید آزاد شود .
او هم پیغام را به شاه داد. قرار است عید آقای خمینی آزاد شود اما شرط گذاشتند که آقای خمینی کاری نکند ، همین طور هم شد. ما هم رفتیم دنبال جشن استقبال از امام و … .
***
حکایت ما در مذاکرات هسته‌ای بی‌شباهت به تعبیر و تفسیر خواب آقای عسکراولادی نیست. این واسطه‌هایی که طی ۲۰ سال گذشته در مذاکرات با آمریکا و اروپا در پیدا و پنهان دست اندرکار بودند، کاری از دستشان ساخته نبود ، ملت ما را به مقصد نرساندند.
به همین دلیل نه‌تنها خصومت آمریکا با ملت را کاهش ندادند نه‌تنها تحریم‌ها را فرو نکاهیدند بلکه بر قد و قواره و حجم تحریم‌ها افزودند. باید یک آدم محکم و قرص به قول آقای فلسفی بفرستند کار را تمام کنند، با زبان خود آمریکایی‌ها صحبت کنند. زبان آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها «لاتین» نیست، «لاتی» است! ما با یک مشت اراذل و اوباش و لات و حقه‌باز در آن سوی میز مذاکرات روبه‌رو هستیم. به همین دلیل متن مذاکرات محرمانه است چون اگر قابل انتشار بود مردم می‌فهمیدند با چه جانورانی روبه‌رو هستند؛ زور می‌گویند! بی‌ربط حرف می‌زنند!بی‌مدرک تهمت می‌زنند! براساس آن تهمت برای خودشان حقوق تعریف می‌کنند، بی‌وقفه ما را به قمه‌کشی تهدید می‌کنند!
ما ۲۰ سال یک عده دیپلمات را راهی اروپا و آمریکا کردیم در حالی که طرف درنهایت خشونت دست به ترور زد، دو تا جنگ نرم رو کرد، در تدارک و تجهیز تروریست‌های داعش قصد براندازی خونین جمهوری اسلامی و تغییر جغرافیای سیاسی و نظامی منطقه بود و ظالمانه تحریم‌ها را به ملت ایران تحمیل می‌کرد و وجوه ملت ایران را برخلاف همه حق و حقوق بین‌الملل بلوکه و مصادره می‌کرد . ما با لبخند به استقبال آن‌ها می‌رفتیم و گویی هیچ اتفاقی نیفتاده به بحث و گفت‌وگو با اشرار جهانی می‌پرداختیم.
هیئت دیپلماتیک ما با شرورترین دشمنان ملت طوری گفت‌وگو می‌کردند که گویی یک اختلاف پسرخاله و دخترخاله را دارند حل و فصل می‌کنند، بعد از هر نشستی با لبخندی بر لب به استقبال رسانه‌های خبری می‌رفتند و مرتب وعده‌ اصلاح و به نتیجه رسیدن مذاکرات را می‌دادند در حالی که هیچ افق روشنی از به نتیجه رسیدن مذاکرات وجود نداشت.
۲۰ سال گفت‌وگوی بی‌حاصل با آمریکا و اروپا حاصلش این شد، «اعتماد به غرب، جواب نمی‌دهد» چون حاصلی جز خسارت محض ندارد! چون مشکل آن‌ها با ما ریشه‌ای است تا ریشه ملت را برنَکَنند ول‌کن ماجرا نیستند.
دولت جدید باید لحن دیپلماسی خود را با غرب تغییر دهد. سخنان محکم و متقن رئیسی در مراسم تحلیف، یک گام نزدیک شدن به چنین لحنی است، آن‌جا که گفت :
۱- ظلم و جنایت چه در قلب اروپا و آمریکا باشد چه در آفریقا و چه در یمن و سوریه و فلسطین، ما در کنار مظلوم خواهیم بود.
۲- پیام رأی مردم ایران در حماسه ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ استقلال طلبی و مقاومت در مقابل زیاده‌خواهی چند قدرت مستکبر و ظالم است.
۳- مردم امروز  از ما می‌خواهند مدافع حقوق انسان‌ها در عالم باشیم و به ظلم و بی‌عدالتی و تبعیض در هیچ کجای دنیا راضی نشویم.
۴- ما مدافع واقعی حقوق بشر هستیم و سکوت در برابر ظلم و جنایت و تجاوز به حقوق انسان‌های بی‌گناه و بی‌دفاع را قبول نداریم.
۵- تحریم‌ها علیه ملت ایران باید لغو شود، هر طرح دیپلماتیک که این هدف را محقق کند مورد حمایت ماست.
۶- سیاست فشار و تحریم موجب انصراف ملت ایران از پیگیری حقوق قانونی خود ازجمله حق توسعه نخواهد شد.
۷- قدرت جمهوری اسلامی صرفا برای مقابله با تهدید قدرت‌های سلطه‌گر و ظالم به کار گرفته می‌شود ، دست دوستی و برادری به سوی همه کشورها به خصوص همسایگان دراز می‌کنیم.
هفت گام فوق منطبق با دیپلماسی خارجی ما و تعیین‌کننده تکلیف ما با اشرار جهانی است. باب گفت‌وگو همیشه باز بوده است. اما در این دوره باید باب فریب و نیرنگ و توطئه و بدعهدی بسته باشد.
متأسفانه دیپلمات‌های ما تلقین می‌کردند که شما دو راه دارید یا «جنگ» یا «گفت‌وگو»! یک مقدار جلو رفتند به آن‌ها گفتند یا «جنگ» یا «توافق» ! بعد از بدعهدی و نقض عهد هم پیام فرستادند، بقیه بساط هسته‌ای خود را جمع کنید آماده گفت‌وگوهای تودرتوی منطقه‌ای ، موشکی و حقوق بشری باشید!
آمریکایی‌ها پس از سقوط داعش ، زدن پهپاد پیشرفته آن‌ها در خلیج فارس و نیز حمله قهرمانانه به عین‌الاسد فاش ساختند نه تنها اهل جنگ نیستند بلکه به شدت از آن هراس دارند. دلیل محکم آن هم عدم پاسخگویی آن‌ها در جنگ سخت و نیمه سختی بود که به آن اشارت رفت و دلیل آشکار دیگر آن هم فرار از افغانستان و تدارک فرار قطره‌چکانی از عراق است. شهید سلیمانی قبل از شهادت همزمان با تهدید ترامپ او را به مبارزه دعوت کرد و رجز «ما ملت امام حسینیم» را خواند. امروز آن ها شاهد آن هستند حملات به کاروان‌های آمریکایی در منطقه به‌ویژه در عراق ۵۰ درصد افزایش یافته است.
برگردیم به تعبیر جدیدی از خواب آقای عسکراولادی! اگر می‌خواهیم مذاکرات به نتیجه برسد باید کل ‌بانی و مبانی مذاکرات تغییر کند. اولا دیپلمات های شجاع و باهوش و آشنا به تحولات جدید منطقه و جهان را راهی مذاکرات کنیم که خشم و کینه انقلابی خود را نسبت به جنایات آمریکا حفظ کرده باشند ، به خود اجازه ندهند در طول مذاکرات و بعد ازآن حتی در صورت توافق، یک لبخند به این اشرار بزنند.
ثانیا : براساس تئوری غلط و غیرواقعی و موهوم یا جنگ یا توافق راهی مذاکرات نشوند. فرار مفتضحانه آمریکا از افغانستان نشان داد از هژمونی آمریکا در منطقه چیزی جز یک شبح خیالی در ذهن برخی دیپلمات‌ها باقی نمانده است.آن طرف میز اصلا اراده‌ای برای جنگ وجود ندارد، اگر اراده‌ای وجود داشته باشد این طرف میز است و ما در وجود چنین اراده‌ای تردید نکنیم.
نتیجه مذاکرات باید پایان تحریم‌ها و بهانه‌جویی‌های غرب و زیاده‌خواهی‌های آنان باشد و هیچ قید و بندی را برای پیشرفت در حوزه هسته‌ای را نپذیریم.
ثالثا : تعامل با جهان را بدون آمریکا و سه کشور شرور آمریکایی پیش ببریم ، روی روابط راهبردی با چین و روسیه و همسایگان دیوار به دیوار ایران حساب باز کنیم.حضرت علی (ع) هر پیروزی را در گرو دوراندیشی می‌داند. ما در این ۲۰ سال به‌ویژه در دوره خاتمی و روحانی در مذاکرات با غرب دوراندیشی نکردیم و فرصت‌های زیادی را از دست دادیم. تیم مذاکره کننده ترسیدند و ترساندند و در چاه ویل اعتماد به غرب افتادند . در حالی که در این دوران آن‌ها از ما و قدرت ملت ما می‌ترسیدند به رهنمودهای امام و رهبری در مورد ذات آمریکا و ماهیت خصومت‌ورزی آن‌ها توجه نکردیم این غائله باید در یک نقطه ختم شود و دیگر با عصاهای کج و معوج نمی‌توان این مسیر را طی کرد . یک منطق حاج قاسمی باید به فرآیند گفت‌وگو با غرب حاکم باشد بدون این منطق علمی و عملی یک قدم هم نمی‌توانیم به جلو برداریم.

نویسنده : محمدكاظم انبارلویی |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای بانی و مبانی جدید در مذاکرات! بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.