ایران اسلامی در مصاف با فطرت‌ستیزی غربی - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 69220
  پرینتخانه » اسلایدر, فرهنگی, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : ۲۰ تیر ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۰ |
چرا مقایسه ممنوعیت حجاب در پهلوی اول با قانون حجاب پس از انقلاب اسلامی قیاسی مع‌الفارق است؟

ایران اسلامی در مصاف با فطرت‌ستیزی غربی

«رضاخان بی‌حجابی را اجباری کرد، جمهوری اسلامی حجاب را.» این مقایسه را وقتی در مورد قانون حجاب سخن گفته می‌شود شنیده‌ایم. قیاسی که واقعیت‌ها و حقیقت‌های متعددی را نادیده می‌گیرد. آنچه پهلوی اول در مرحله اول اجباری کرد بی‌حجابی نبود بلکه کلاه پهلوی بود.
ایران اسلامی در مصاف با فطرت‌ستیزی غربی

جواد شاملو
«رضاخان بی‌حجابی را اجباری کرد، جمهوری اسلامی حجاب را.» این مقایسه را وقتی در مورد قانون حجاب سخن گفته می‌شود شنیده‌ایم. قیاسی که واقعیت‌ها و حقیقت‌های متعددی را نادیده می‌گیرد. آنچه پهلوی اول در مرحله اول اجباری کرد بی‌حجابی نبود بلکه کلاه پهلوی بود. در دوم تیرماه سال ۱۳۰۶ پهلوی اول استفاده از نوعی کلاه لبه‌دار که به کلاه پهلوی معروف شد را برای مردان اجباری ساخت. این واقعیت تاریخی از آن جهت مهم است که بدانیم اجبار و استبداد و دیکتاتوری رضاخانی تا جایی بود که حتی نوع کلاه مردان را هم مشخص می‌کرد و آنان را به استفاده از کلاهی نامربوط به فرهنگشان ملزم می‌ساخت. این نوع از اجبار و استبداد نه تنها در نظام جمهوری اسلامی ایران که در اغلب نظامات سیاسی جهان نیز یافت نمی‌شود و در نوع خود پدیده‌ای نادر به حساب می‌آید.

 رضاخان مردان را به چیزی مجبور می‌کرد که بود و نبودش هیچ فرقی نداشت و در اصل تزئینی بیش نبود و می‌توان آن را پدیده‌ای شبیه سلام صبحگاهی مردم کره شمالی به رهبرشان قلمداد کرد. پس سیاست پهلوی اول در حوزه پوشش منحصر به حجاب زنان نبود و نمی‌توان قانون حجاب را در برابر بی‌حجابی اجباری رضاخانی قرار داد. 
آنچه بهانه را برای اعتراض مردم مشهد در مسجد گوهرشاد فراهم کرد نیز همین اجبار کلاه پهلوی بود. درست است که انگیزه اصلی مردم دفاع از حجاب بود؛ اما در بیست و یکم تیرماه ۱۳۰۶ هنوز حجاب ممنوع نشده بود. این مردم و علما بودند که به شمّ و فراست خویش دریافتند چه اتفاقی قرار است رخ دهد و پیشاپیش به مقابله با آن پرداختند. مردم به یاری هشدارهای علما دریافته بودند که پوشاندن سر مردان با کلاه پهلوی مقدمه عریان کردن اجباری سر زنان است. این برای جامعه‌ای که هنوز به شدت سنتی بود و ارزش‌ها و اعتقاداتش کاملا دست‌نخورده باقی بود و کمتر دچار رنگ‌بندی‌های اجتماعی شده و حالتی یکدست داشت، روشن است که بی‌اندازه دردناک بوده است. دین‌زدایی مرحله به مرحله اما سخت و خشن رضاخانی به این هم محدود نمی‌ماند و در گام بعدی مجالس و محافل مذهبی خصوصا در ماه رمضان و ماه محرم را نشانه می‌رفت. این نیز برای شهری همچون مشهد که از مجالس وعظ و قرآن و روضه به وفور برخوردار بود؛ غیر قابل تحمل می‌نمود. 
در این اثنا یکی از علمای مشهد به نام مرحوم حاج‌آقا حسین قمی از مشهد به تهران می‌رود تا با رضا شاه سخن گفته و او را منصرف کند.
 رضا شاه به او اجازه ملاقات نمی‌دهد و علمای مشهد هم برای حمایت از او در مسجد گوهرشاد تجمع می‌کنند. همین اعتراض نرم و آرام سبب می‌شود عمال رضا شاه برخورد عجیب و شدیدی با مردم کرده و جوی خون راه بیندازند؛ در داخل مسجد و اطراف آن. ریشه این برخورد عجیب آن بود که رضا خان حساسیت مشهد را درک کرده و غلیظ‌ترین افراد خود را برای امنیت مقدس‌ترین شهر ایران گمارده بود.
استبداد رضاخان در مورد پوشش مردم اولا به این دلیل که منحصر به حجاب نمی‌شد، ثانیا به این دلیل که با خشونت فراوانی  انجام می‌پذیرفت و ثالثا به دلیلی بسیار مهم‌تر و روشن‌تر از دو دلیل قبلی قابل قیاس با قانون حجاب پس از انقلاب اسلامی نیست.
آن دلیل سوم ناظر بر این است که چگونه می‌توان امر به منکر را با نهی از منکر در کنار هم قرار داد و سپس به مقایسه این دو پرداخت، گویی که هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند؟ آیا کشیدن چادر از سر زن مسلمانی که حاضر است بمیرد اما مویش را نامحرم نبیند و از کودکی با محبت و مصیبت فاطمه زهرا سلام الله علیها و اهل بیت سیدالشهدا بزرگ شده و سپس پاره کردن چادر او و جریحه‌دار کردن احساسات دینی و مذهبی‌اش که تمام زندگی او هستند با دعوت زنان به حجاب به صورت امر به معروف رسمی و قانونی، آن هم نه حجاب کامل و نه حتی حجاب تماما شرعی بلکه حجابی کاملا حداقلی یکی است؟ دعوت بانوان با حجاب با روش‌های خشن از همان بدو انقلاب و ابتدای طرح مسئله پوشش اسلامی مورد مذمت مردم متدین و انقلابی و بزرگان انقلاب بوده و هنوز هم اینچنین است و هرگز حالت رسمی و قانونی نداشته. اما مأمور رضاخان در مواجهه با زن محجبه قانونا وظیفه داشته چادر او را از سرش بکشد و سپس پاره کند.  با این روش حتی امر به معروف هم جایز نیست چه رسد امر به منکر. ما ممکن است با قانون حجاب در نظام جمهوری اسلامی ایران موافق یا مخالف باشیم و یا نظرات دیگری حول آن داشته باشیم اما چگونه ممکن است این قانون را که دعوت زن به فطرت الهی و ریشه‌های فرهنگی و انسانی اوست را با اجبار زن، آن هم زن ایرانی سال ۱۳۰۶، به بی‌حجابی که خلاف فطرت بشری است یکی بدانیم؟ 
گذشته از این‌ها رضاخان اگر حجاب را ممنوع کرد این کار را با عقبه فرهنگ‌شناسان قدرتمندی در پشت صحنه انجام داد که یکی از آن‌ها علی‌اصغر حکمت است. پهلوی اول از قرارگاه فرهنگی بسیار توانمندی برخوردار بود که محمدعلی فروغی، سیدحسن تقی‌زاده و علی‌اصغر حکمت از مهره‌های کلیدی آن بودند و این عقبه توانمند به علاوه دیکتاتوری رضاخان باعث می‌شد رژیم پهلوی اول یکپارچه در راه دین‌زدایی گام بردارد. این در حالی است که در ایران بعد از انقلاب هرگز این انسجام حاکمیتی در مواجهه با امور فرهنگی وجود نداشته است. از همان ابتدای انقلاب که حضرت امام رحمت‌الله علیه به پشتوانه یک مطالبه مردمی، اسلامی‌سازی ادارات را مطرح می‌کنند، شکاف حاکمیتی خود را نشان می‌دهد. اسلامی‌سازی ادارات مد نظر امام و مردم منحصر به حجاب نمی‌شد اما بعد از طرح این مسئله حجاب در نظر مردم پررنگ‌تر شد. این در حالی بود که دولت مهندس بازرگان با این روند موافق نبود و عملا دو سال اجرای قانون حجاب در ادارات را به تعویق انداخت. علاوه بر این سیاست دولت‌ها در جمهوری اسلامی به شکلی پیش رفت که برای برهه‌های طولانی زیرساخت‌های فرهنگی و اقتصادی جامعه به ضرر حجاب پایه‌ریزی شد. این دوگانگی در رفتار نظام اسلامی باعث می‌شود واژه اجباری مضافٌ‌الیهی نادقیق برای حجاب در عصر جمهوری اسلامی باشد. در واقع سیاست بازِ   اقتصادی دولت سازندگی و سیاست بازِ  فرهنگی دولت اصلاحات هر دو کمک شایانی به قدرت و حیثیت یافتن اقلیت کمتر دین‌دار اما برخوردار و همچنین رشد جهش‌وار پدیده‌ای به نام طبقه متوسط شهری و فراهم شدن زمینه برای بروز و ظهور سبک زندگی این اقشار کرد. پیگیری کنونی قانون حجاب هم به اذعان بسیاری از کارشناسان عرصه جامعه و فرهنگ چندان شکل اجبار حجاب را ندارد و برخی معتقدند اکنون تنها از یک حجاب عرفی حداقلی صیانت می‌شود و فاصله این حجاب تا حجاب شرعی هرچند هرگز از سوی حاکمیت به رسمیت شناخته نمی‌شود، اما در موعد برخورد قانونی نادیده گرفته می‌شود.  
بی‌حجابی اجباری دوره رضاخان توسط پسرش شکل عوض کرد و در اصل، بسیار قدرتمندتر شد. پهلوی دوم دریافت که سلاح تمدن و مدرنیزاسیون از چماق رضاخانی بسیار سهمگین‌تر است. به این شکل محمدرضا بر خلاف پدرش که می‌خواست از ظاهر به باطن دست یابد، تلاش کرد قایق ایران را هرچه بیشتر به میان رودخانه تمدن غرب بکشاند. حالا مدارس، دانشگاه‌ها، نهادهای فرهنگی و هنری و زیرساخت‌های اقتصادی کشور بدون اینکه حکومت زحمت به خصوصی متحمل شود، بی‌حجابی را به معنای عام کلمه که عبارت از کنار گذاشتن حیا و جلوه‌نمایی در کوچه و خیابان است گسترش می‌داد. این نوع از بی‌حجابی اجباری ارمغان تمدن است که خود را بر فرهنگ‌های دیگر غالب می‌کند و انتشار می‌دهد. امروز هم ما به مقابله با بی‌حجابی اجباری برخاسته‌ایم؛ نه محجبه کردن تمام مردم. قانون حجاب پاسخی به رضاخان و وحشیگری‌های او نیست، بلکه پاسخی است انقلابی به چند قرن تلاش شیطانی تمدن سرمایه‌داری برای تنزل مقام انسان به حیوانیتی کریه و حتی ذلیل‌تر از آن. 
تمدن سرمایه‌داری با اهرم‌های نیرومند رسانه و هنر با تمام انواع و اقسام آن توانسته ارزش را به ضدارزش تبدیل کند و منکر را به معروف. در این شرایط زن سالم باید زیبا و جذاب باشد و خودش را به مردان نشان دهد؛ در غیر این صورت شهروند خوبی برای تمدن سرمایه‌داری نیست. به این ترتیب  نه ارزش‌های اسلامی، که ارزش‌های حداقلی انسانی نیاز به پاسداری دارند. در این روزگار نه از حجاب، بلکه اساسا باید از لباس و پوشیدگی در برابر برهنگی مفرط حمایت و نگاهداری کرد!قدرت تمدن آنجا خودش را نشان می‌دهد که می‌بینیم امروز برای یک دختر یا زن جوان،‌رعایت حجاب دشوارتر از عدم رعایت آن است.
البته ما این حقیقت را نیز در نظر داریم که این آرمان انسانی و الهی، از راه جامعه‌ای متحد عبور می‌کند. ما با تألیف قلوب و جامعه‌ای که مردم آن با اعتماد و احترام در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و ارزش‌های اخلاقی و میهنی مشترکی دارند می‌توانیم آرمان‌های ایرانی، انسانی و اسلامی انقلاب خود را محقق سازیم. تمام دختران و پسران این کشور که دل در گرو ایران و ارزش‌های اسلامی دارند، دختران حاج‌قاسم سلیمانی، رهبر انقلاب و امام راحل عظیم‌الشأن هستند؛ با هر ظاهر و سلیقه‌ای. 

نویسنده : جواد شاملو |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.