از دستور رأفت تا اعلام برائت
مسعود پیرهادی
به بهانه اعلام برائت امام جمعه رشت و نماینده ولیفقیه در استان گیلان از برخی حضار داخل یک جلسه که حجاب شرعی را رعایت نکرده بودند، لازم است مروری بر مفهوم نمایندگی و اهمیت ایفای صحیح این امانت مهم داشته باشیم.
نماینده هر شخص یا هر گروه باید واقعا نماینده آن شخص یا آن گروه باشد؛ نه اینکه با آن عنوان و تابلو خودش را معرفی کند ولی هیچ ارتباط و نسبتی با شخص اصلی نداشته باشد. کما اینکه بندگان خدا که مقررشده خلیفةالله باشند باید آینه مستخلفعنه شوند؛ یعنی رنگ خدایی به خود بگیرند و اسماء و صفات الهی را در خود متجلی نمایند.
نماینده مردم نیز باید مردم را نمایندگی کند؛ نهاینکه منفصل از رأی و خواسته مردم، اعلام و اعمال نظر نماید. حال میخواهد وکیل ملت در مجلس شورای اسلامی باشد یا شورای شهر و روستا یا هر نمایندگی دیگری که متصور است.
نمایندگان ولیفقیه هم باید ایشان را نمایندگی کنند و لاجرم نیاز است ابتدا منظومه آراء و اندیشه ولی را فهم کرده و سپس آنها را در مقام نظر و عمل، پیاده کنند. بهعلاوه لازم است آخرین بیانات و منویات معظمله را شنیده، فهمیده و نصبالعین قرار دهند و ادبیات و عملیات خود را بهروز کنند. از دستور رأفت ولی فقیه با وجود اختلاف سلایق و عقاید تا اعلام برائت کسی که در جایگاه نمایندگی ایشان قرار دارد فاصله بسیاری است. نماینده باید مثل آینه باشد؛ هم شفاف و پاکیزه و هم منعکسکننده کسانیکه او را نمایندگی میکند. اگر کسی میخواهد خودش را نشان دهد یا حرف خودش را بزند باید از نمایندگی استعفا کند. نماینده موظف است، آینهوار نظرات و مطالب اصیل را نمایش داده و پیگیری کند تا حقیقتا او را نمایندگی کرده باشد وگرنه در این امانت، خیانت کرده است.
شاید در ابعاد و انواع نمایندگی، نماینده ولیفقیه، سختترین کار را بهعهده دارد؛ چون متعهد و موظف است کسی را نمایندگی کند که فارغ از بُعد و جایگاه سیاسی، شأنیت دینی و الهی دارد و خدشه به آن جایگاه با دین و اعتقاد مردم، سروکار خواهد داشت.
از همه گناهان باید بیزار بود ولی اگر بنا به بیزاری از گناهکاران باشد، ناگزیریم از همه بیزار باشیم! چهکسی میتواند ادعا کند که مرتکب گناه نشده است؟
چرا برخی با تنگنظری دایره امر به معروف و نهی از منکر را تنها مساوی با امر به حجاب و نهی از بیحجابی میدانند؟ چرا نمیفهمیم بابت چه چیزی همه واجبات در برابر امر به معروف و نهی از منکر همچون قطره آبی در مقابل دریای پهناور است؟ چرا سختی و ظرافت این مهمترین واجب را درک نمیکنیم؟ چرا زبان این نسل را نمیفهمیم و ازقضا گمان میکنیم با این اعلام برائتها و بیزاریجستنها بهترین کار را انجام میدهیم؟ باور کنید که اینگونه عمل کردن در قبال خطاها، خود بزرگترین خطاست.
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرينَ أَعْمالاً الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً
همه حرف ما این است، سعی و تلاش که دربارهاش داریم «و أن لیس للانسان الا ما سعی»، قبلش واژه «ضل»نیاید؛ یا عمل نیک ما«توهمی» خوانده نشود؛ چراکه نتیجه اینها چیزی جز «خسران حداکثری» نیست.
در پاسخ به کسی که خودش را بهتر از یک گناهکار میدانست فرمودند: «أ ماتلوت قصة سحرة موسی؟»
قصه ساحران چیست؟ ساحران، مرتکب گناه کبیره سِحر، مرتبط با دربار فرعون و برای ضایع کردن حضرت موسی علینبیناوآلهوعلیهالسلام آمده بودند؛ اما شد آنچه شد و مؤمن به موسی و خدای موسی شدند تا حدیکه تهدید به قطع دست و پا هم بر آنان کارگر نشد.
سیره انبیاء و اولیاء مملو است از یارگیریها و جذبهایی بر مبنای تمرکز و تأکید بر مشترکات فطری و اخلاقی که باید آنها را اسوه حسنه خود قرار دهیم و برائتها و بیزاریها را نه برای خواهران و برادران ایمانی که احیانا در مواردی دچار نقص و ضعفاند، بلکه برای کفار و مشرکان، خرج کنیم.
مسعود پیرهادی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.