یک عمر جهاد - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 78865
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۴۰۱ - ۶:۳۵ |
مرحوم عباس شیبانی نماینده یک نسل از سیاست‌مداران نظام بود که چهره تراز مسئول جمهوری اسلامی به حساب می‌آیند

یک عمر جهاد

برخی می‌میرند که زنده کنند. مرگ‌شان یک یادآوری است برای دیگران که باعث می‌شود فاصله خودشان و آنچه هست را با آنچه که باید، ببینند. مرحوم عباس شیبانی، نماینده یک نسل، یک تیپ، یک طیف و یک شخصیت از مسئولان جمهوری اسلامی بود که چهره واقعی سیاستمدار این نظام‌اند و در این روزگار، کمتر آن‌ها را می‌بینیم.
یک عمر جهاد

گروه فرهنگی
برخی می‌میرند که زنده کنند. مرگ‌شان یک یادآوری است برای دیگران که باعث می‌شود فاصله خودشان و آنچه هست را با آنچه که باید، ببینند. مرحوم عباس شیبانی، نماینده یک نسل، یک تیپ، یک طیف و یک شخصیت از مسئولان جمهوری اسلامی بود که چهره واقعی سیاستمدار این نظام‌اند و در این روزگار، کمتر آن‌ها را می‌بینیم. شاید راز تجلیل نمایان و ویژه رهبر گرامی انقلاب از ایشان نیز در همین باشد که او یک مرام و مسلک را نمایندگی می‌کند. این نسل و طیف از سیاستمداران جمهوری اسلامی چند ویژگی دارند. آن‌ها پیش از انقلاب  سابقه طولانی مبارزه با رژیم طاغوت را دارند. بعد از انقلاب، همواره در سمت‌های مهم خدمت کرده‌اند اما پی موقعیت و مقام ندویده‌اند و هیچ‌گاه آنان را جویای موقعیت نمی‌بینی. انسان‌هایی کارآمدند و خبره؛ در عین حال مخلص‌اند و دیندار. این سیاستمداران نسل اول انقلاب عموما بی‌حاشیه‌اند و آرام و همواره یار نظام و امام. این طیف البته گسترده‌اند؛ در روحانیون کسی مثل آیت‌الله مهدوی کنی نمونه این طیف بود؛ در چهره‌های دولتی‌تر مرحوم حبیب‌الله عسکراولادی یادآور این گروه بود. امثال شیبانی رجایی‌هایی‌ بودند که پیر شده‌ بودند. اینکه برای انقلاب سیزده سال زندان رفته باشی و و بعد دنبال سهمی نباشی و به جای مقام و موقعیت، به دنبال کار و خدمت بدوی و به جای فرار از پاسخگویی به مردم، از دنیا و امکانات ویژه دولتی فرار کنی، خصلتی است که   گویی این روزها کمتر دیده می‌شود. 
وقتی زندگینامه عباس شیبانی را مرور می‌کنیم؛ با شخصیتی مواجه می‌شویم که گویی انقلاب و اعتراض علیه طاغوت در خونش بوده است. از زمان دکتر محمد مصدق ، عباس شیبانی در حال مبارزه با استعمارو استبداد و استکبار بوده است و حتی در حمایت از جمال عبدالناصر، رئیس‌جمهور مصر از دانشگاه اخراج می‌شود. مبارزه برای او یک فصل در زندگی‌اش نبوده است؛ بلکه زندگی او فصلی از مبارزه بشریت و مسلمین و شیعیان علیه ظلم بوده. وقتی کسی این‌گونه مبارزه را تعقیب کند؛ پیداست که بعد از پیروزی نهضت ذاتش تغییر پیدا نمی‌کند. این شاید همان معنای «به معنای واقعی کلمه مبارز» است که رهبر انقلاب در وصف ایشان فرمودند. رهبر انقلاب در پیام تسلیت ایشان نوشتند:
« درگذشت مرد ایمان و عمل مرحوم دکتر عباس شیبانی رحمةالله علیه را به بازماندگان و دوستان و همکارانش تسلیت عرض می‌کنم. وی مؤمنی صادق و مجاهدی خستگی‌ناپذیر بود و در همه‌  دوران‌ها، چه دوران مبارزه با طاغوت و چه دوران انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، در صراط مستقیم، ثبات قدم نشان داد. رحمت و مغفرت الهی شامل حال او باد».
ایشان همچنین پس از اقامه نماز بر پیکر ایشان گفتند: « ان‌شاءالله خداوند آقای دکتر شیبانی را رحمت کند، درجاتشان را عالی کند. آقای دکتر شیبانی به معنای واقعی کلمه جزء انسان‌های صالح بود. ما ایشان را خیلی وقت [است]، سال‌ها است، یعنی شاید پنجاه و چند سال است [می‌شناسیم]. ایشان تازه از زندان آزاد شده بود، به نظرم سال ۴۷ یا ۴۸ بود که با ایشان آشنا شدیم. آدم فعّال، خیرخواه و آماده‌به‌کار، و به معنای واقعی کلمه مبارز [بود]؛ واقعا این جوری بود.
من با مرحوم طاهر احمدزاده از مشهد آمدیم  تهران، یک کاری داشتیم اینجا، لازم بود جمعی از افراد صاحب فکر و صاحب نظر و مانند اینها مثل آقای طالقانی، مهندس بازرگان، دکتر سحابی، اینهایی که بودند، جمع می‌شدند؛ من و آقای احمدزاده یک حرفی برای آنها داشتیم. احمدزاده گفت که جمع کردنِ اینها کار ما نیست، کار عباس شیبانی است؛ او می‌تواند اینها را جمع کند. این بود که با ایشان تماس گرفتیم و آمد و گفتیم ما چنین کاری داریم، فورا ــ به نظرم شاید در ظرف دو روز ــ یک جلسه‌  پانزده شانزده نفره، از دکتر شریعتی، آقای بهشتی، آقای مطهری، همه را [جمع کرد]؛ یک آدم این جوری‌ بود؛ آماده‌به‌کار. بعد از انقلاب هم به معنای واقعی کلمه ایشان مشغول کار بود، مشغول تلاش بود. خانمش هم با ایشان خیلی واقعا همراهی کرد. خدا ان‌شاءالله خانم مفیدی را رحمت کند». 
حساب اینستاگرامی مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی در توضیح این ماجرا نوشت: « جلسه‌ای که آیت‌الله خامنه‌ای از تشکیل‌شدنش به همت مرحوم شیبانی یاد می‌کند، در واقع اولین جلسه از سلسله جلساتی است که در سال ۱۳۴۸ آغاز شده و هدفی مهم داشت: تدوین «منشور اسلامی» در برابر «مانیفست» کتاب معروف مارکسیست‌ها.
کتاب «شرح‌اسم» که زندگینامه مبارزاتی آیت‌الله خامنه‌ای است شرح مفصلی از این جلسات آورده است. اعضای این جلسات آیت‌الله طالقانی، آیت‌الله بهشتی [پس از بازگشت از آلمان به ایران]، آقای خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی، باهنر، ابوالفضل موسوی زنجانی، دکتر شریعتی، مهندس بازرگان، یدالله سحابی، عزت الله سحابی، عباس شیبانی، طاهر احمدزاده، جلال‌الدین فارسی و حبیب الله پیمان بودند. جلسه اول که بسیار هم طولانی بود به این نکته انجامید که با تدوین مبانی مکتب اسلام، می‌توان روشنفکر مسلمان را با دیدگاه اسلام درباره آفرینش، زندگی و جامعه آشنا کرد؛ و نیز تصمیم گرفته شد هر یک از اعضا  در این باره هرچه در ذهن دارد روی کاغذ نگاشته، در نشست آتی بیاورد. چهل و پنج روز برای این موضوع زمان گذاشتند. در نشست دوم آقایان خامنه‌ای، احمدزاده، طالقانی، بازرگان، سحابی و فارسی نظرات مکتوب خود را همراه داشتند. در گفت و گوهای این جلسه مقرر شد نوشته‌ها به جمعی که آقای مرتضی مطهری یکی از آنها بود سپرده شود تا نظر بدهند.
در چهارمین یا پنجمین جلسه بود که تصمیم گرفتند افرادی کمتر ولی اهل‌تر و صاحب نظرتر، تدوین منشور اسلامی را به عهده بگیرند و در جلسه عمومی طرح نمایند. آن جمع کوچک کاری عبارت بودند از آقایان خامنه‌ای، رفسنجانی، باهنر و پیمان. آقای خامنه‌ای هر بار برای مشارکت در آن جلسه، از مشهد به تهران می‌آمد. نشست‌ها در خانه آقایان پیمان و باهنر برگزار می‌شد؛ و گاه در منزل آقای شیبانی. جلساتی که گاه بیست ساعت طول می‌کشید. این جلسات تا سال ۴۹ ادامه پیدا کرد. اما دستگیری آیت‌الله خامنه‌ای و پس از مدتی هاشمی و پیمان، تداوم جلسه‌ها را از بین برد. با گسترش دستگیری‌ها تصمیم گرفتند جزوه‌ها، یادداشت‌ها و هر آنچه مربوط به تدوین منشور اسلامی بود در صندوقی در مدرسه دخترانه رفاه به امانت بگذارند تا بعد».

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.