نشاط جامعه ایران از نگاه آمار - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 77151
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۴۰۱ - ۶:۳۷ |

نشاط جامعه ایران از نگاه آمار

نشاط و شادی از مهم‌ترین مؤلفه‌های درونی و عاطفی تعیین‌کننده کیفیت زندگی انسان معاصر است که موجب پویایی و تحرک جامعه و شکوفایی استعدادها شده و به‌عنوان پدیده‌‌ اجتماعی اثرگذار در کاهش آسیب‌ها و مسائل متعدد در سطح خرد و کلان مطرح است. به جهت اهمیت این موضوع، مرکز رصد فرهنگی کشور در پژوهشی بر اساس داده‌های بین‌المللی و پیمایش‌های ملی به واکاوی وضعیت شادی در ایران پرداخته است.
نشاط جامعه ایران از نگاه آمار
نشاط و شادی از مهم‌ترین مؤلفه‌های درونی و عاطفی تعیین‌کننده کیفیت زندگی انسان معاصر است که موجب پویایی و تحرک جامعه و شکوفایی استعدادها شده و به‌عنوان پدیده‌‌ اجتماعی اثرگذار در کاهش آسیب‌ها و مسائل متعدد در سطح خرد و کلان مطرح است. به جهت اهمیت این موضوع، مرکز رصد فرهنگی کشور در پژوهشی بر اساس داده‌های بین‌المللی و پیمایش‌های ملی به واکاوی وضعیت شادی در ایران پرداخته است.
در این پژوهش، شادی به‌عنوان یکی از ملزومات روح و جسم انسان، ازجمله ضروریات و نیازهای طبیعی بشر ذکرشده که همواره موردتوجه و مطالعه جامعه‌شناسان، اقتصاددانان، روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت و به‌تازگی حوزه  علوم اجتماعی قرار گرفته است. این پدیده به‌دلیل آثار عمده بر سالم‌سازی و بهسازی جامعه، مدت زیادی است ذهن آدمیان را به خود مشغول کرده است؛ به‌طوری‌که امروزه بسیاری از ملل به‌نوعی درصدد ایجاد یک جامعه  سالم و بانشاط هستند، چراکه احساس شادی و برخوردار از نشاط فردی و اجتماعی، از یکسو انسان‌ها را برای زندگی بهتر و بازدهی بیشتر آماده می‌سازد و از سوی دیگر، به‌دلیل ویژگی مسری بودن آن، بستگی‌های فرد را با محیط گسترده‌تر می‌کند. از این حیث، مادامی‌که شهروندان احساس شادی کنند، همواره در خدمت به شهر و افراد جامعه اهتمام بیشتری می‌ورزند. همچنین، نقش شادی در زندگی افراد به‌حدی است که متفکر اجتماعی راسکین بر این نکته تأکید می‌ورزد که «ثروتمندترین کشور، کشوری است که بیشترین افراد شاداب را زیر بال خود داشته باشد» (مظفر، ۱۳۷۹: ۱۳).
از سال ۲۰۰۰ به بعد، در نگاه سازمان ملل، برای تعیین سطح توسعه‌یافتگی کشورها متغیرهای شادی، امید به آینده، خشنودی و رضایتمندی افراد نیز به‌عنوان یک متغیر کلیدی وارد محاسبات شده‌اند. به این صورت که اگر مردم یک جامعه احساس شادی، خشنودی و رضایتمندی نکنند، نمی‌توان آن جامعه را توسعه‌یافته قلمداد کرد که این نشانه اهمیت شادی است (محمدی‌راد، ۱۳۹۱: ۳). درواقع، رضایت و شادی مردم نشان می‌دهد که آن کشور توانسته است رفاه و آرامش موردنیاز را برای اعضای خود فراهم کند (امیرمظاهری و فخاریان، ۱۳۹۵: ۸). همچنین ارزیابی آمارهای جهانی درباره وضعیت شادی در سال ۲۰۲۰ نشان می‌دهد که ۱۴ درصد از مردم جهان در سطح «بالا» و ۵۰ درصد «تاحدودی» شاد هستند؛ ۳۰ درصد احساس شادی «پایین» دارند و ۶ درصد نیز اصلاشاد نیستند (گزارش جهانی شادی،۲۰۲۰).
در دنیای معاصر، سیاست‌گذاران عرصه‌های مختلف فعالیت‌های انسانی، از مراکز علمی و دانش‌پژوهی تا مؤسسات خدماتی و کارگری، با شیوه‌های متفاوت می‌کوشند تا شادی را در نهاد آدمیان ایجاد کنند و بدین طریق، هم بر تولیدات علمی خود بیفزایند و هم بر فرآورده‌های صنعتی و خدماتی و مهم‌تر از همه، زندگی امن و آرام و به‌دوراز عصبیت و پرخاش و مردمی شاد و امیدوار را مهیا کنند. ازاین‌رو، در پژوهش مرکز رصد فرهنگی کشور تأکید شده براین‌که با توجه به تأثیرات همه‌جانبه و دامنه‌دار شادی در توسعه و تقویت زمینه‌های رشد و تعالی و ایجاد مشکلات عدیده  روانی- اجتماعی، در صورت کمبود آن باید نسبت به مقوله شادی و عوامل ایجادکننده آن مطالعه دقیق و علمی انجام شود. بنابراین هدف اساسی پژوهش حاضر، ارائه تصویری جامع از وضعیت شادی در جامعه ایران بر اساس داده‌های جهانی و پیمایش‌های ملی است.
به‌واسطه اهمیت موضوع و تأثیر این مسئله در موفقیت برنامه‌های کلان توسعه پایدار، بند «ب» ماده ۹۷ برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به‌صراحت دولت را مکلف کرده است تا به‌منظور پیشگیری و کاهش آسیب‌های اجتماعی نسبت به تهیه طرح جامعی برای بسط و گسترش روحیه نشاط، شادابی، امیدواری، اعتماد اجتماعی، تعمیق ارزش‌های دینی و هنجارهای اجتماعی اقدام کند. بر این اساس، در نظر گرفتن این مقوله در امر پژوهش و سیاست‌گذاری‌های اجتماعی و فرهنگی کلان، مستلزم شناخت و بررسی دقیق و علمی وضعیت این پدیده است تا بر اساس روش‌های اصولی و منظم نشان داده شود که چگونه انسان‌ها در یک جامعه زندگی می‌کنند و چگونه باید شرایط و موقعیت‌های خود را برای ایجاد شادی تغییر دهند.
مروری بر ادبیات موضوعی شادی در حوزه‌های نظری و تجربی نشان می‌دهد که شادی نه‌فقط به‌صورت مستقیم و بر اساس ترکیبی از گویه‌های شکل‌دهنده مقیاس‌های شادی و نشاط، بلکه در بخش بزرگی از پیمایش‌های ملی نظیر پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان، سنجش سرمایه اجتماعی و پیمایش وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه ایران، به‌شکل غیرمستقیم و بر مبنای شاخص‌هایی نظیر «رضایت از امکانات رفاهی خانواده، رضایت از وضعیت سلامتی، رضایت از زندگی، رضایت از خانواده و لذت بردن از آن، رضایت از شغل، رضایت از وضعیت مالی، رضایت از وضعیت مسکن، رضایت از اوضاع سیاسی کشور، رضایت از اوضاع اقتصادی کشور، رضایت از محل سکونت، احساس راحتی و آرامش، میزان امید به آینده، رضایت از ازدواج و رضایت از شریک زندگی که میزان رضایت افراد از سطوح مختلف زندگی در ابعاد خرد، میانه و کلان را دربردارند، مورد سنجش قرار گرفته است. ازاین‌رو، در این پژوهش با توجه به منابع گردآوری‌شده در خصوص تبیین وضعیت شادی و نشاط اجتماعی در ایران، هر دو گروه از پژوهش‌هایی که شادی را به‌صورت مستقیم (میانگین شادی) و غیرمستقیم (میانگین میزان رضایت از زندگی در ابعاد مختلف) مورد ارزیابی قرار داده‌اند، مدنظر قرارگرفته‌اند. 
پژوهش حاضر در قالب مرور سامانمند با استفاده از روش‌های اسنادی و با اتکا به نتایج پیمایش‌های ملی و بین‌المللی، در پی توصیف وضعیت شادی در جامعه ایران است. در مقیاس بین‌المللی، تاکنون تعداد ۱۰ پیمایش در سنجش وضعیت شادکامی کشورها انجام‌شده‌اند که نخستین آن‌ها مربوط به سال ۲۰۱۲ و تازه‌ترین آن‌ها متعلق به سال ۲۰۲۲ است. 
در داخل کشور نیز چند پیمایش انجام‌شده‌اند که به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم به سنجش وضعیت شادی، نشاط، شادکامی یا احساس رضایت و خوشبختی پرداخته‌اند.
بنابراین، مبنای تدوین گزارش حاضر یافته‌های پیمایش «ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» که تاکنون سه موج آن در سال‌های ۱۳۷۹، ۱۳۸۲ و ۱۳۹۴ اجراشده‌اند؛ طرح ملی «سنجش سرمایه اجتماعی کشور»
 (۱۳۸۴، ۱۳۹۳ و ۱۳۹۷)؛ پیمایش ملی در حوزه ادراک از سلامت (۱۳۸۹) و پیمایش شادکامی مردم ایران (۱۳۹۶ و ۱۳۹۸) که البته یافته‌های آن هنوز به‌صورت رسمی انتشار نیافته‌اند، خواهد بود. البته در پیمایش‌های ملی «ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» به‌طور مستقیم درباره شادی سؤالی پرسیده نشده است؛ اما بر اساس نتایج برخی از تحقیقات (برای نمونه در مقالات قلاوندی و همکاران، ۱۳۹۰؛ 
حسینی و همکاران، ۱۳۹۰؛ فرجی و خادمیان، ۱۳۹۲؛ نقدی و مقدم شاد، ۱۳۹۴؛ آقابایایی، ۱۳۹۴؛ کرمی و همکاران، ۱۳۹۵؛ کرمانی و همکاران، ۱۳۹۸) بین دو متغیر رضایت از زندگی و نشاط، شادی و شادکامی همبستگی بالایی وجود دارد. بر این اساس، با توجه به نبود داده‌های ملی در خصوص نشاط، به‌ناچار باید به متغیرهایی که همبستگی نزدیکی با این مفهوم دارند، به همبسته  آن یعنی رضایت از زندگی یا گویه‌های نزدیک به آن تکیه شود. ازاین‌رو، با هدف به دست آوردن ادراکی از وضعیت فعلی، به شاخص‌هایی همچون رضایت از زندگی، خانواده، شغل و نظایر یا درنهایت احساس خوشبختی که همبستگی نظری با شادی دارند، مراجعه و یافته‌های آن‌ها مرور خواهد شد.
 وضعیت شادی در ایران بر اساس داده‌های بین‌المللی
پژوهش مرکز رصد فرهنگی کشور نشان می‌دهد، در مقیاس جهانی، مؤسسه نظرسنجی گالوپ تاکنون ۱۰ موج پیمایش جهانی در سنجش وضعیت شادی انجام داده است. در این بررسی‌ها، شادکامی معادل «ارزیابی ذهنی فرد از وضعیت زندگی خود» تعریف شده است. به‌بیان‌دیگر، این‌که پاسخ‌گویان در زندگی‌شان تا چه حد احساسات مثبت (خنده و تجربه‌های لذت‌بخش) و احساسات منفی (خشم، نگرانی، غمگینی) را تجربه می‌کنند. 
جدول ۱: رتبه و میانگین نمره شادی ایران در پیمایش‌های جهانی (۲۰۲۱-۲۰۱۲)

رتبه و میانگین نمره شادی ایران در سال ۲۰۲۲ نیز نشان می‌دهد فنلاند شادترین کشور جهان است، پس‌ازآن دانمارک، ایسلند، سوئیس، هلند و لوکزامبورگ قرار دارند. ایران در این رتبه‌بندی که ۱۴۶ کشور جهان را شامل می‌شود، در رتبه ۱۱۰ قرار دارد.
 تحلیل روند شادی بر اساس پیمایش‌های ملی
اگرچه هر یک از پیمایش‌های ملی، شاخص‌های کمابیش متفاوت و جامعه آماری مختلفی داشته‌اند، اما سعی می‌شود با ترکیب و استانداردسازی نتایج آن‌ها، بتوان به تصویری از روند تغییرات طی تقریب سه دهه‌ای دست‌یافت که این پیمایش‌ها انجام‌شده‌اند. در اینجا به سه صورت اقدام شده است:
– ارائه روند میانگین رضایت شهروندان (به‌عنوان 
همبسته شادی) بر اساس پیمایش‌های انجام‌شده
– ارائه روند میانگین شادی و نشاط شهروندان 
بر اساس پیمایش‌هایی که به‌صورت مستقیم گویه‌ای دراین‌باره داشتند
– ترکیب محتاطانه نمره‌های رضایت و شادی در یک طیف.
۱) روند میانگین رضایت شهروندان بر اساس 
پیمایش‌هایی که صرفا رضایت را سنجیده‌اند.
جدول ۲: نمره رضایت شهروندان بر اساس پیمایش‌های موجود (برمبنای تراز ۱۰۰)

جدول ۲ بر اساس میانگین فراوانی پاسخ‌گویان در گویه‌های رضایت محاسبه شده است، بر این اساس، می‌توان گفت که باوجود افت‌وخیزهایی که مشاهده می‌شود، روند کلی تاحدودی نزولی است. دراین‌بین، یافته‌های پیمایش وضعیت فرهنگی در حدفاصل دو پیمایش سرمایه اجتماعی کمی اغراق‌آمیز به نظر می‌رسند.
۲) روند میانگین شادی و نشاط شهروندان بر اساس پیمایش‌هایی که به‌طور مستقیم شادی را سنجیده‌اند.
در جدول ۳ بر اساس چهار پیمایشی که به‌صورت مستقیم درباره شادی و نشاط پرسیده‌اند، میانگین میزان شادی بالا/زیاد محاسبه و گزارش شده است.
جدول ۳: نمره شادی شهروندان بر اساس پیمایش‌های موجود (برمبنای تراز ۱۰۰)

طبق یافته‌های جدول فوق، وضعیت شادی تا سال ۱۳۹۷ با شیب تندی کاهشی بوده است؛ اما بر اساس نتایج پیمایش مرکز تحقیقات صداوسیما، میزان شادی شهروندان به‌یک‌باره افزایش درخور توجهی را نشان می‌دهد که به نظر می‌رسد باتجربه زیسته و شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه همخوان نیست. به‌علاوه این‌که مقدار شادی پایین‌تر از متوسط است که خود نکته‌ای تأمل‌برانگیز به شمار می‌رود.
۳) ترکیب محتاطانه نمره‌های رضایت و شادی در پیمایش‌های موجودمحاسبه میانگین رضایت بالا یا شادی بالا در پیمایش‌های موجود و ترکیب زمانی آن‌ها در جدول زیر آمده است.

جدول ۴: نمره شادی یا رضایت (به‌عنوان متغیر همبسته شادمانی) بر اساس پیمایش‌های موجود (برمبنای تراز ۱۰۰)

​​​​​​​
بر اساس محاسبات انجام‌شده، می‌توان یک سیر تاریخی از وضعیت شادکامی در ایران بنیان نهاد. البته باید توجه داشت گویه‌های این پیمایش‌ها همگی درباره شادی نبوده‌اند و همچنین، تفاوت در ابزار سنجش ممکن است به نتایج متفاوتی منجر شده باشد و ازاین‌رو، باید جوانب احتیاط در تفسیر روند شادی در ایران در سه دهه اخیر رعایت شود. بااین‌حال، چندان‌که از داده‌ها برمی‌آید، روند شادی در ایران دارای فرازوفرود بوده؛ اگرچه همواره در حد متوسط ارزیابی شده است.
وضعیت شادی ایرانیان اگرچه همواره افت‌وخیزهایی داشته، به نظر می‌رسد طی سال‌های منتهی به ۱۳۹۷ با کاهش درخور توجهی مواجه شده است. این امر وقتی درخور توجه‌تر می‌شود که در یک ارزیابی از مختصات اجرایی پیمایش‌های موجود، در نظر بگیریم که پیمایش سنجش سرمایه اجتماعی کشور به‌لحاظ زمانی تازه‌تر بوده و با حجم نمونه زیاد و دقت ویژه انجام شده است. ازاین‌رو، به نظر می‌رسد نتایج این پیمایش توصیف گویاتری از وضعیت موجود در کشور باشند و نسبت به نتایج پیمایش مرکز تحقیقات یا پیمایش شادکامی (که فقط در بین زنان و مردان متأهل و با حجم نمونه کمتری انجام شده) قابل‌اعتمادتر هستند.
  جمع‌بندی و نتیجه‌گیری
باوجود اهمیت بالای شادی و پیامدهای گسترده آن در ابعاد فردی و اجتماعی، در پیمایش‌های ملی این مفهوم آن‌چنان‌که باید موردتوجه قرار نگرفته است. در پژوهش مرکز رصد فرهنگی اشاره‌شده به این‌که معدود پیمایش‌های در دسترس به دو دلیل مهم چندان قابل‌اعتماد نیستند؛ نخست این‌که آن‌ها به‌صورت مستقیم درباره شادی نپرسیده‌اند و دوم آنکه سنجه و شاخص‌های آن‌ها در هر پیمایش متفاوت‌اند و ازاین‌رو، مقایسه داده‌ها و یافتن روند دقیق تغییرات مقدور نیست. یافتن روند و تحلیل و سیاست‌گذاری بر اساس روندها مهم‌ترین بخش هر اقدامی است؛ که این خود نیازمند انجام دادن پیمایش‌هایی مشخص در سنجش وضعیت شادی است و نه پیمایش‌هایی همچون تحقیقات موجود که مثلادرباره رضایت هستند. ممکن است شکافی بین رضایت و شادی وجود داشته باشد. به‌علاوه، همان‌طور‌که ملاحظه شد، نتایج رضایت در بُعد زندگی شخصی با رضایت از وضعیت اقتصادی بسیار متفاوت است؛ که این خود بیانگر چندبُعدی بودن مفهوم شادی است و در ارزیابی شادمانی و سنجش آن باید به این مسئله توجه کرد.
بر اساس محاسبات و تحلیلی که از روند شادی ایرانیان بر اساس داده‌های جهانی و ملی انجام شد، به نظر می‌رسد وضعیت دوگانه‌ای در این حوزه وجود دارد؛ به‌طوری‌که بر اساس داده‌های جهانی، میزان شادی شهروندان در حد پایین است و کشور ما در زمره ناشادترین کشورها قرار گرفته، درحالی‌که در پیمایش‌های داخلی (به‌جز پیمایش سرمایه اجتماعی سال ۱۳۹۷) میزان شادی شهروندان در سطح متوسط به بالا ارزیابی شده است. البته در دو پیمایش هم میزان رضایت شهروندان چندان تعریفی نبود. این دوگانگی را شاید بتوان به دلیل متفاوت بودن سنجه‌های پیمایش که مبنای ارزیابی نگارنده قرار گرفت، توجیه کرد؛ زیرا به‌هرحال، میزان رضایت و میزان شادی دو مفهوم کاملا منطبق بر هم و دارای همبستگی یکسان نیستند؛ اما به‌هرحال این امر به‌ضرورت تحقیقات مستقل درباره شادی و ابعاد آن اشاره دارد.
اگر مبنای ارزیابی‌ها داده‌های جهانی باشد، به نظر می‌رسد باوجود مشکلات اقتصادی متعددی که در کشور وجود دارد و به افزایش نرخ بیکاری، تورم و غیره منجر شده است، در سال‌های اخیر میزان شادی شهروندان تغییر درخور توجهی نکرده است. البته باید توجه کرد، همین‌که در سال‌های اخیر تغییر محسوسی در میزان شادی حاصل نشده و بر اساس داده‌ها میزان آن تقریبا ثابت مانده، این خود امری نامطلوب است؛ زیرا انتظار می‌رود هرساله نسبت به قبل میزان شادی و شادکامی شهروندان افزایش یابد. اما اگر مبنای ارزیابی از وضعیت شادی در ایران را پیمایش‌های ملی قرار دهیم، به‌صورت کلی می‌توان گفت میزان شادی در حد متوسط و یا اندکی کمتر از متوسط است. البته لازم به ذکر است که پس از آخرین پیمایش انجام‌شده (یعنی ۱۳۹۸) کشورمان تغییراتی اساسی را به‌ویژه در بخش اقتصادی تجربه کرده است که تورم شدید و بیکاری ناشی از شیوع کروناویروس ازجمله آن‌هاست. ازاین‌رو، بسیار محتمل است که سطح رفاه بخش عمده‌ای از شهروندان کاهش‌یافته و به‌تبع شادمانی و احساس خوشبختی‌شان نیز افت کرده باشد. گرچه ممکن است گفته شود شاخص‌های رفاه عینی با شادی ارتباط ضعیفی دارند، می‌توان استدلال کرد که این امر برای زمانی است که حداقل‌های معیشت برآورده شوند و فرد غم نان شب نداشته باشد؛ اما پس از گذر از این مرحله، چه‌بسا با افزایش رفاه به‌ناچار میزان شادی افزایش نیابد. هرچند، می‌توان از این زاویه هم به وضعیت شادی در بین ایرانیان باوجود مشکلات اقتصادی نیز نگریست که «شادی» در میان ایرانیان ناشی از این است که شهروندان ایرانی اغلب از شبکه روابط گسترده‌ای برخوردارند که این شبکه روابط، با افزایش دامنه حمایت‌های اجتماعی، به‌نوعی به بهزیستی و شادکامی شهروندان منجر می‌شود. به‌عبارتی، گرایش‌ها و تمایلات ایرانیان نسبت به اجتماع اغلب در قالب علاقه‌مندی به همنوعان خویش و تأثیرگذاری مثبت بر آن‌ها بوده است. عضویت و روابط اجتماعی افراد دربرگیرنده مشارکت در گروه‌های داوطلبانه و شبکه‌های غیر‌رسمی خویشاوندان و آشنایان است و درگیری افراد در این روابط، حاوی مبادلاتی است که طی آن افراد می‌توانند روابط و حمایت‌های موردنیاز را به دست آورند. امکانات عاطفی ازجمله منابعی هستند که افراد در این روابط اجتماعی مبادله می‌کنند و احساس شادی و نشاط یکی از این حالات عاطفی است (نبوی و همکاران، ‌‌۱۳۹۴ :‌۶).
در ﺗﺼﻮر ﻏﺎﻟﺐ روزﻣﺮه، اﻧﺴﺎن ﺑﺮای ﺷﺎدی و زﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﻟﺬت آﻣﺪه اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ در ﻫﺮ زﻣﺎن اﻣﺮ ﻣﻄﻠﻮب و ﻓﺎﯾﺪهﻣﻨﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﻣﯿﺰاﻧﯽ از ﺷﺎدی و رﺿﺎﯾﺖ دروﻧﯽ ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ. در اﯾﻦ اﻧﺪﯾﺸﻪ، مجموعه‌ای از لذت‌ها، اﻋﻢ از ﻣﺎدی و ﻣﻌﻨﻮی، ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﺷﺎدی ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺷﺪه‌‍‌اند؛ بی‌آنکه ﺗﻘﺪم ﯾﺎ تأخر ﯾﺎ اوﻟﻮﯾﺖﺑﻨﺪی آنﻫـﺎ مدنظر ﺑﺎﺷد. برخی محققان بر این باورند: «اﯾﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻟﺬات ﻣﺎدی و ﻣﻌﻨﻮی مانند ﻟﺬت ﺣﺴﯽ، ﻟﺬت ﺛﺮوت، ﻟﺬت ﺷﻬﺮت، ﻟﺬت ﻗﺪرت، ﻟﺬت ﺣﺎﻓﻈﻪ، ﻟﺬت ﻗﺪرت ﺗﺼﻮر و ﺧﯿﺎل، ﻟﺬت رﻓﺎﻗﺖ، ﻟﺬت ﺗﻘﻮا و ﭘﺮﻫﯿﺰكاری، ﻟﺬت ﺧﯿﺮﺧﻮاﻫﯽ، ﻟﺬت ﺷﺮارت و ﺑﺪی» است (عنبری، ۱۳۹۱). ﮔﺮوه زﯾﺎدی زﻧﺪﮔﯽ را ﺳﺎﺣﻠﯽ دﻟﭙﺴﻨﺪ، زﯾﺒﺎ و ﺟﺬاب می‌پندارند ﮐـﻪ ﺑﺎﯾـﺪ در آن ﻧﻮﺷـﯿﺪ و ﭘﻮﺷـﯿﺪ و ﺷﺎدﻣﺎن ﺑﻮد. آن‌ها ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ را ﺑﻪ جلوه‌هایی ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺟﻤﺎل و داراﯾﯽ، ﻗﺪرت و ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ، رﻓﺎه و تن‌آسایی و ﻓﺮاﻏﺖ و ﺳﺮﮔﺮﻣﯽ فرومی‌کاهند. ﺣﺘﯽ ﻋﻠﻮم ﻣﺪرن ﻧﯿﺰ ﮐﻪ در حوزه ﻣﺎدﯾﺎت و ﺗﻤﺘﻌﺎت زﻧﺪﮔﯽ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ اﮐﺘﺸﺎﻓﺎت و دﺳﺘﺎوردﻫﺎﯾﯽ رﺳﯿﺪه‌اﻧﺪ، ﻧﺸﺎط و اﺣﺴﺎس ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ را همسوی ﺑﺎ اﯾﻦ ﺗﺼﻮر راﯾﺞ ﺗﻌﺮﯾﻒ می‌کنند. بر این اساس، ﺗﺎ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ جامعه ایران مواجهه ﺧﻮد را ﺑﺎ مؤلفه‌های ﻓﻮق ﺷﻔﺎف، ﻣﻮزون و ﻣﻌﻘﻮل ﻧﮑﻨﺪ، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷـﺎدی در ﮐﺸﻮر ﻧﯿﺰ ﻣﺒﻬﻢ و ﻧﺎﻣؤﺛﺮ ﺑﺎﻗﯽ ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ. بدین منظور، ﻧﺨﺴﺖ باید در شادی‌های ﻋﻤﻮﻣﯽ و ﻣﻠﯽ ﺑﻪ ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ ﻧﺸﺎط ﯾﻌﻨﯽ ﺣﻀﻮر ﺳﻨﺠﯿﺪه و ﻣﻨﻈﻢ ﻧﻬﺎدﻫـﺎی دوﻟﺘـﯽ و اﻧﺘﻈﺎﻣﯽ به‌منظور خدمات‌رسانی ﺑﻬﺘﺮ و تأمین ﺑﻬﺘﺮ اﻣﻨﯿﺖ اقدام کرد.
ﻣﻨﻈـﻮر از ﺣﮑﻤﺮاﻧـﯽ این است ﮐـﻪ ﺑـﺎ ﻧﻮﻋﯽ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﺸﺎرﮐﺘﯽ ﻣﺮدم و دوﻟﺖ، جشن‌های محلی، ملی، سنتی و مذهبی و آیینی ﺑﺮﮔﺰار شوند. در ﺳﻄﺢ دوم، ﻧﻮﻋﯽ نشاط‌های ﮔﺮوﻫﯽ و ﻣﺤﻠﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻣﯿﺎن اﻗﺸﺎر، ﻃﺎﯾﻔـﻪ‌ها ﯾـﺎ گروه‌های ﺧـﺎص ﻫﺴﺘﻨﺪ. مادامی‌که این‌گونه گردهمایی‌های ﻣﻔﺮح ﺑﺮای اﺟﺮا و اﺣﺘﺮام ﺑﻪ رﺳﻮم و سنت‌های ﻫﻨﺠـﺎر و ﻋﺮﻓـﯽ هستند، دﺧﺎﻟﺖ دوﻟﺖ ﺗﻮﺻﯿﻪ نمی‌شود. ﻣﺜﺎل آن مراسم ﻋﺮوﺳﯽ و شادی‌های ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ اﺳـت. در اﯾـﻦ ﺳﻄﺢ مهم‌ترین وظیفه دوﻟﺖ تأﻣﯿﻦ ﻓﺮﺻﺖ و اﻣﻨﯿﺖ ﻓﻀﺎی ﺷﮑﻞ‌ﮔﯿـﺮی شادی‌های ﻣﻠـﯽ و ﺳـﻨﺘﯽ ﻣﺮدﻣـﯽ اﺳﺖ. بی‌تردید اﻣﻨﯿﺖ دادن ﺑﻪ اﯾﻦ شادی‌ها ﺑﺎﯾﺪ به‌صورت ﻧﺎﻣﺤﺴﻮس و از ﻃﺮﯾﻖ ساماندهی گروه‌ها اﻧﺠﺎم ﺷﻮد. در ﺳﻄﺢ ﺳﻮم، ﺑﻪ شادی‌های ﺷﺨﺼﯽ و ﻓﺮدی می‌رسیم ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻌﯿﺎر ﺣﻀﻮر و ﻣﺪاﺧﻠﻪ در آن‌ها ﻗـﻮاﻧﯿﻦ رﺳﻤﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. مادامی‌که این‌گونه شادی‌ها ﺑﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ دﯾﻨﯽ و زﻧﺪﮔﯽ دﯾﮕﺮ ﺷﻬﺮوﻧﺪان آﺳﯿﺐ نمی‌رسانند، دﺧﺎﻟﺖ ﮐﻨﺘﺮﻟﯽ و ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ در آن‌ها ﻧﺎدرﺳﺖ، ﭘﺮﻫﺰﯾﻨﻪ، ﮐﻢﻧﺘﯿﺠﻪ و یأس‌آور اﺳـﺖ. دﺧﺎﻟـﺖ ﻏﯿﺮﻣﺴـﺘﻘﯿﻢ و باواسطه در اﯾﻨﺠﺎ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد می‌شود. درعین‌حال، ﻣﻌﻤﻮلا ﺑﺮﺧﻮردﻫﺎی ﺷﺨﺼﯽ و سلیقه‌ای در این‌گونه ﻣﻮارد ﻓﺮاوان ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺣﺪاﻗﻞ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﺮﺳﻨﺪ.
به‌طورکلی، در ﮐﺸﻮر به‌دلیل تأکید زﯾﺎد ﺑﺮ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣـﺎدی، ﻓﯿﺰﯾﮑـﯽ و ﻓﻨـﯽ، از اﻫﻤﯿـﺖ ﻣﻨـﺎﺑﻊ اﺟﺘﻤـﺎﻋﯽ ﻧﻤﺎدﯾﻦ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻧﻈﯿﺮ اﻋﺘﻤﺎد ﻋﻤﻮﻣﯽ و ﻧﺸﺎط اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺤﺚ ﺟﺪی ﺑﻪ ﻣﯿﺎن نیامده است. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿـﻞ، در ﮐﺸﻮر ﭘﺮوژه و برنامه ﮐﻼﻧﯽ ﻧﯿﺰ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان «ﻧﺸـﺎط اﺟﺘﻤـﺎﻋﯽ» ﺗﻌﺮﯾـﻒ ﻧﺸـﺪه و ﺗـﺎ آنجا ﮐـﻪ اﻃﻼﻋـﺎت ﻣﻮﺟﻮد اﺟﺎزه می‌دهند، در راه ﺷﺎﺧﺺﺳﺎزی آن ﮔﺎﻣﯽ ﻣؤﺛﺮ و ﻣﻠﯽ ﺑﺮداﺷﺘﻪ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. ﺑﺎﯾﺪ در ﻧﻈﺮ داﺷﺖ ﮐﻪ ﺗﻌﺮﯾـﻒ ﺷـﺮاﯾﻂ ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﻧﺸـﺎط اﺟﺘﻤـﺎﻋﯽ ﺑﺎﯾـﺪ بر اساس واقعیت‌ها ﺻﻮرت ﮔﯿﺮد؛ ﻧﻪ ﺗﺼﻮرات ﻣﺒﻬﻤﯽ ﮐـﻪ آﻟـﻮده ﺑـﻪ ﺧﻮاﺳـﺖ ﺻـﺮف برنامه‌ریزان باشند.
اﻓﺰاﯾﺶ ﻧﺸﺎط ﺑﻪ ﺗﺤﻮل در تمامی عرصه‌های زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮدم ﻧﯿﺎز دارد. ﻧﺸﺎط ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ در خلأ و به‌دوراز رﻓﺎه و ﺧﻮب‌ زﯾﺴﺘﻦ ﻧﯿﺴﺖ. واﻗﻌﯿﺖ جاافتاده این است ﮐﻪ ﻧﺸﺎط و ﺣﺲ اﻣﯿﺪواری ﺑﻪ آﯾﻨﺪه ﺑﺎ اﺣﺴﺎس رﻓﺎه و امنیت‌خاطر ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ. ﺑﺎﯾﺪ ﺷﺮاﯾﻄﯽ ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﺮد ﮐﻪ ﻣﺮدم در ﻫﺮ ﻧﻘﻄﻪ‌ای از اﯾﺮان خودشان ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﺸﺎط و ﮔﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ از دﯾﺪ آﻧﺎن ﭼﯿﺴﺖ و ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ‌ﺗﻮان ﺑﺎ ﻣﺸﺎرﮐﺖ آﻧﺎن، ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﻬﺘﺮی ﺑﺮای ﻧﺸﺎط ﻓﺮدی و ﺟﻤﻌﯽ ﻓﺮاﻫﻢ آورد. 
درنهایت این‌که سیاست‌گذاری علمی و مدون‌سازی اولویت‌های علمی در حوزه شادی و نشاط اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است. به‌منظور پیشبرد هرگونه رفتار اجتماعی مطلوب و مثبت، نخست باید عناصر و موضوع‌های مرتبط به آن شناسایی، تبیین و تفهیم شوند. بدین منظور باید گروهی از مطالعات نظری و تحقیقات تجربی درباره مسئله موردنظر طراحی و اجرا شوند. از این حیث، ارتقا و بهبود وضعیت شادی در سطح جامعه نیز مدیون عملکردهای علمی و پژوهشی و اولویت یافتن تحقیق در این حوزه است؛ به‌طوری‌که در سطح کلان، باید پروژه‌های متعددی به‌منظور تعریف ابعاد، تدوین مؤلفه‌ها و ابعاد، نظریه‌پردازی درباره شرایط ایجاد شادی و مدل‌سازی و شاخص‌سازی در راستای نشاط و شاد زیستی تعریف و اجرا شوند. به‌عبارت‌دیگر، باید مقوله نشاط را بر مبنای ظرفیت‌های داخلی و خواست‌های مردمی و نیز تجارت مطلوب جهانی، به‌شکل جامعه و در راستای فرهنگ ایرانی و اسلامی و شواهد و قرائن موجود در جامعه مفهوم‌سازی و شاخص‌های معتبری در این حوزه تدوین کرد. درعین‌حال، باید سازوکارهای اجرایی معتبری در جهت سنجش وضع موجود شادزیستی در جامعه طراحی کرد و از نتایج آن در برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های محلی و ملی بهره برد.
در سطح مناطق قومی و محلی، سازمان‌های محلی و به‌ویژه شوراهای شهر و محله می‌توانند به‌عنوان متولی فهم شرایط موجود، طراحی و اجرای سیاست‌های شادزیستی شهروندان را به عهده گیرند و برنامه‌های راهبردی خویش را در راستای شاخص‌های بهزیستی نشاط اجتماعی تعریف کنند. تشکیل بانک داده‌های نشاط و شادزیستی شهروندی، شاخص‌سازی و طراحی مقیاس‌های بومی نشاط و اجتناب از تقلیل ایران‌پژوهی به تهران‌پژوهی در تحقیقات مرتبط با شادی و نشاط از دیگر پیشنهادهای اجرایی و راهبردی مرتبط با ارتقای نشاط در ایران است. محلی‌گرایی در برنامه‌های نشاط (و اختصاص حوزه‌ای به طراحی و سازماندهی و برگزاری شادی‌های محلی در برنامه‌های توسعه محلی و منطقه‌ای کشور)، تشکیل اجتماعات هویت‌بخش (تأکید بر شادی‌های جمعی سنتی و شادی‌های محله‌ای، ملی و مذهبی) و تمرکز بر نشاط حقیقی و آموزه‌های دینی شادی نیز از دیگر راهبردهای ارتقای پایدار شادی و نشاط اجتماعی است.

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.