صیاد آوینی - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 84156
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ - ۰:۳۶ |
شهید صیاد و شهید آوینی هر دو از خاستگاهی برخاسته بودند که ظاهرا از روح انقلابی دور بود اما تبدیل به انقلابی های تراز شدند

صیاد آوینی

شهید صیاد و شهید آوینی علاوه بر آنکه هر دو شهید ماه فروردین‌اند و علاوه بر آنکه هر دو در سال‌های پس از دفاع به شهادت رسیدند؛ یک تشابه بسیار بارز دارند. این تشابه از آن جهت است که هر دوی این شهدای درخشنده و بی‌نظیر، از خاستگاهی برخاسته‌اند که نسبت کمی با روح انقلاب اسلامی داشته است.
صیاد آوینی

گروه فرهنگی
شهید صیاد و شهید آوینی علاوه بر آنکه هر دو شهید ماه فروردین‌اند و علاوه بر آنکه هر دو در سال‌های پس از دفاع به شهادت رسیدند؛ یک تشابه بسیار بارز دارند. این تشابه از آن جهت است که هر دوی این شهدای درخشنده و بی‌نظیر، از خاستگاهی برخاسته‌اند که نسبت کمی با روح انقلاب اسلامی داشته است. شهید صیاد از ارتشی برخاسته بود که بعضی در ابتدای پیروزی انقلاب، با رویکردی سختگیرانه و خلاف عقل و مصلحت، به جد خواستار انحلال آن بودند. این نظر بلند و عارف چمران بود که سال‌ها پیش از مرصاد و اساسا پیش از جنگ، نور جبین صیاد را دید و بر اساس حکمت و روشن‌بینی‌ای به خصوص، در مجلس به طور خاص اسم شهید صیاد را به عنوان ارتشی‌ای که حامل روح انقلاب اسلامی است آورد. سید مرتضی آوینی نیز برخاسته از خواستگاه روشنفکری است. برخاسته از قشر روشنفکر هنردوستی که رسته از معنا و آرمان، حتی از روح ایرانی‌گری نیز برخوردار نبود. روح انقلابی و بسیجی اما بسیار عمومیت دارد. هم سیدمرتضی آوینی را با موهای لخت و جلیقه خبرنگاری در بر می‌گیرد و هم سپهبد علی صیاد شیرازی را با پوشش شق و رق ارتشی. این هر دو نماینده جریان‌هایی‌اند که درون روح انقلاب اسلامی و مرام بسیجی‌گری قابل تعریف‌اند. می‌توان بهترین مصداق یک ارتشی بود و در عین حال بهترین مصداق یک انقلابی مجاهد و یک شیعه تراز. همچنین می‌توان یک هنرمند تمام عیار بود و چنان شیفته جاذبه امام خمینی و مکتب تشیع ناب او شد که هویت هنری خود را ذیل هویت انقلابی خود خواند و خود را بیش از یک هنرمند، یک رزمنده دید. روح انقلاب چنان قوی بود که به مذاق آن مرد اهل مطالعه باسواد نیچه‌خوانده و هیچکاک‌دیده خوش آمد، چنان که هرچه جز تشیع انقلابی را فراموش کرد و خود قبل خمینی خود را سوزاند؛ روح انقلاب چنان قوی است که صیاد را با تمام نظم ارتشی خود در خدمت خود قرار داد. تعامل رهبر انقلاب با تشییع هر دوی این شهدا نیز تعاملی ویژه است. آوینی سال ۷۲ هنوز آنقدرها شناخته‌شده نیست، تنها در حد سردبیر یک مجله و یک برنامه‌ساز شاید شناخته‌شده باشد. کسی انتظار ندارد ناگهان رهبر انقلاب را در اطراف حوزه هنری ببیند. همانطور که کسی انتظار ندارد رهبر انقلاب بالای سر جسد مطهر صیاد، زانو بزند و تابوت را ببوسد.  
ارتش جمهوری اسلامی ایران به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد شهادت سپهبد علی صیاد شیرازی بیانیه‌ای صادر کرد. به گزارش مهر، متن بیانیه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مِّنَ ٱلمُؤمِنِینَ رِجَال صَدَقُواْ مَا عَٰاهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَّن قَضَیٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُواْ تَبدِیلا
بیست و چهارمین سالگرد شهادت شهید سپهبد علی صیاد شیرازی؛ فرمانده‌ای دلیر، مدیری مجاهد، میدان‌دار وحدت و همدلی نیروهای مسلح و الگوی اخلاص را گرامی می‌داریم. شهید بزرگوار صیاد شیرازی نقش بسزایی در موفقیت‌های ادوار مختلف قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، دوران دفاع مقدس و پس از آن داشت. این شهید والامقام در دوران قبل از انقلاب از افسران پاک‌دل و کم‌نظیر ارتش و از یاران صدیق امام بود که در مبارزات و ساماندهی مبارزان علیه رژیم ستمشاهی نقش مؤثری ایفا کرد.
شهید سپهبد صیاد شیرازی با نبوغ نظامی منحصربه‌فرد خود در دوران دفاع مقدس و فرماندهی نیروی زمینی ارتش منشأ اقدامات بی بدیلی بود که با ایجاد وحدت و همدلی میان رزمندگان ارتش و سپاه منجر به پیروزی در جبهه‌های مختلف حق علیه باطل شد که این خلاقیت و بزرگ‌مردی در عملیات مرصاد و شکست تاریخی منافقین به اوج خود رسید. این شهید بزرگوار که از شخصیت‌های مورد اعتماد امامین انقلاب بود نه تنها در ارتش جمهوری اسلامی ایران بلکه در نیروهای مسلح شخصیتی محبوب به شمار می‌رفت و به عنوان یک فرمانده دلاور و ولایی مورد احترام بود و جایگاه والایی در نزد عامه مردم داشت.
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در پیامشان به مناسبت شهادت شهید صیاد شیرازی، از ایشان به عنوان امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن، نظامی مؤمن و پارسا و پرهیزکار، یاد کردند که همانند دیگر مردان حق از روزی که قدم در راه انقلاب نهادند همواره سر و جان خود را برای نثار در راه خدا بر روی دست داشتند. بدون شک مطالعه سیره این شهید والامقام در زندگی شخصی و نظامی به عنوان الگویی ماندگار، راه حل بسیاری از مشکلات و چالش‌های زندگی و راه‌گشای تصمیم‌های کلان دفاعی خواهد بود.
ارتش جمهوری اسلامی ایران با گرامی داشت یاد و خاطره شهیدان گرانقدر انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، مدافعان حرم و عرصه آمادگی دفاعی و امنیت، به ویژه شهید سپهبد علی صیاد شیرازی اعلام می‌دارد؛ رزمندگان دلیر ارتش همواره پا در رکاب و با تأسی به فرهنگ والای جهاد و شهادت و آرمان‌های والای شهیدان بویژه شهید صیاد شیرازی در دفاع از تمامیت ارضی، استقلال و نظام مقدس جمهوری اسلامی لحظه‌ای درنگ نکرده و به دشمنان در صورت هرگونه اقدام نابخردانه در تعدی به مرزهای کشور پاسخی دندان شکن و کوبنده خواهند داد.
درباره آوینی اقوال و گفته‌های فراوانی وجود دارد که شخصیت و جایگاه فکری و هنری او را تبیین می‌کند. نسلی از دوستان قدیمی او هنوز در حال فعالیت و کارند و از تفکر و روحانیت او می‌گویند و نسل جوان را با دنیای زیبا و حماسی او آشنا می‌کنند.
  سیری در جهان آوینی
به گزارش تسنیم، آوینی سال‌ها است که در میان ما نیست اما مسیری را برای جوانان باز کرد که حال بعد از ۳۰ سال باعث شده تا طیف وسیعی از جوانان در مسیر هنر انقلاب خصوصاً‌ عرصه‌های رسانه‌ای و سینمایی وارد شوند و راهی را بروند که آوینی برای ما برجای گذاشت. مستندسازان، فیلمسازان چه سینمایی و یا پویانمایی، شاعران، نویسندگان و روزنامه‌نگاران، دغدغه‌مندان اهل فکر و خلاصه اهالی هنر در زمینه‌های گوناگون امروز خود را علاقه‌مند به آقا مرتضی می‌دانند و می‌گویند که شاید اگر او نبود، امروز تولیدات و اتفاقات خوبی که در هنر و رسانه انقلاب اسلامی شاهدیم را نمی‌دیدیم. نکته‌ای که محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی هم در دلنوشته‌ خود به آن اشاره کرده اشاره بر کاشت بذرهایی توسط آوینی در قلوب نوجوانانی دارد که در آن سال‌ها فیلم‌های او را می‌دیدند و حالا بعد از سالیانی دنباله رو او هستند:
هوالاول والاخر، در پس ذهن من همیشه صدایی است که هیچ وقت نمی خواهم از دست برود یا فراموش شود، آوای دل انگیز و محزونی که عجیب در بستر خاطرات نوجوانی ام 
خانه کرده است. آن صدا، مرغ سرکنده ای را می ماند که دل از آرامش آشیانه کنده و شوق پرواز دارد، غریبانه بی قرار و دلخون است اما طنینش ابدیت را نشانه رفته است. گاه از خود می پرسم آیا پژواک حزن آلود آن صدا بود که روایت فتح را در ذهنمان جاودانه کرد یا آنکه جاماندن در ایستگاه گلگون فکه، آن بغض نشکسته و آن آه به بار نشسته را در تار و پود سیما و صدای راوی فتح به ودیعه گذاشته بود تا برایمان از کربلای ایران روایت کند. آقا سید مرتضی سلام، این روزها چند باری است که گاه و بی گاه به تقویم نگاه می‌کنم. به واقع سی سال از رفتنت گذشت! سی سال، گاه شمار یک نسل است. عددی است برای نقل گذشت یک عمر. به واقع
 سی سال از شهادتت گذشت ! فصل‌ها از پس هم آمدند و رفتند و سال‌ها نو شدند و حال در کمال ناباوری سی سال است که رفته ای…آن زمان نوجوانی بودیم و حالا رد زمان شمایل مان را با گرد سپید آراسته است اما همچنان به تو، به روایت فتح، به قاب همیشه ملتهب دوربینت، به صدای آسمانیت و به همه لاله های واژگون دشت پرخون فکه مدیونیم… چه صحیح و دقیق گفتی که «شهدا مانده اند و روزمرگی زمانه ما را با خود برده است» چه خوب دریافته بودی این رمز و راز را… آن روز اگر چه تو درگیر روزمرگی زمان خود نبودی،اما خوب این بلیه را رصد کرده و می شناختی و حالا، تو در صف و زمره شهدا جاودان مانده ای و روزمرگی، ما را با خود برده است. آقا سید مرتضی  در این ماه مبارک و شب های قدر که مقارن سی امین سالگرد شهادتت است، ما را دعا کن تا همانطور که زنهار داده بودی از صف 
« قبرستان نشینان عادت سخیف» بیرون آییم و به وظایف تاریخی خویش عمل کنیم. ای سید شهید تو که به قبیله عشق پیوستی و ان شاءالله از سفره منور امیرالمومنین(ع) متنعمی، دعایمان کن که در اهتمام به عهدی که – تو 
می دانی – صادقانه، در دل بستیم استوار بمانیم. یاریمان بده تا در کوچه پس کوچه های مصلحت اندیشی های سرشار از حقارت و در مواجهه با کم فروشان سوداگر دین و فرهنگ مردم، عهد و پیمانمان را با شهدا فراموش نکنیم و زرق و برق هیاهوی بسیار برای هیچ ما را نفریبد. دعایمان کن تا شرمنده تو، رفقای شهیدت و مردمان این سرزمین نشویم. پرده نقره ای در این سرزمین حالا حالاها به انعکاس حماسه، به نقل قصه قهرمانانی چون تو، به امواج نور همرزمانت، به صداقت ریگ های فکه و به دلیرمردان منتظر در ایستگاه شهادت بدهکار است.
اما از شخصیت آوینی در ابعاد هنری و فکری‌اش چه ویژگی‌های مهمی را می‌توان برای نسل جوان علاقمند به هنر انقلاب استنباط کرد؟
مرحوم نادر طالب زاده، رفیق و همکاری قدیمی آوینی درباره همین وجهه معنوی و دینی آوینی در فیلم‌هایش می‌گوید: این که گفته شد «مستند اشراقی » عبارت کاملاً درستی بود. به معنای واقعی یک کار خلاقه (spiritual) روحانی بود. کاری که بر اساس حضور و یک روحانیت خاص شکل گرفته بود. مرتضی کسی است که به لحاظ عبادی و سلوکی حضور دارد. این فرق مرتضی با بقیه بود. شما می‌بینید بعضی از افراد با بقیه متفاوتند و یک جذابیتی دارند. برای این ‌است که کامل‌تر هستند و در «حال » زندگی می‌کنند. آوینی اینگونه بود و این ویژگی در آثارش نیز مشاهده می‌شد. اثر آوینی یک مستند عادی نبود و حتماً تفکری پشت آن بود…آوینی بیشتر اوقات پشت دوربین نبود و افراد دیگری حضور داشتند که خودش آنها را آموزش داده بود. به آنها آموخته بود که به چه نحوی به موضوع نگاه کنند، با چه لنزی تصویر بگیرند، به آنها آموخته بود که فطری به ماجرا نگاه کنند. البته این خیلی سخت است که بخواهد به افرادی که می‌خواهند بروند داخل صحنه، این زاویه‌ها و عمق میدان‌ها را تأکید کند؛ اما به هر صورت فیلم‌برداری آنها هم با موفقیت همراه بود. با توجه به سخنان طالب‌زاده می‌توان نوعی صاحب سبک بودن در فیلم‌سازی آوینی را یکی از ویژگی‌های مهم کاری او برشمرد.
برای فهمیدن بهتر شخصیت آوینی می‌توان به یکی از مستندهای ساخته شده درباره او اشاره کرد که بخش‌های ناگفته و کمتر گفته شده او را واکاوی کرده است: مستند «آقا مرتضی». یکی از نکات قابل قبول این مستند آرشیوی بود که تا به حال در هیچ فیلم و مستندی نشان داده نشده بود. تصاویر نابی که علاقه‌مندان این شهید را به حیاط حوزه هنری در سال ۱۳۷۱ می‌برد. صحنه‌های گریه ابراهیم حاتمی کیا همراه با مسعود فراستی که مشخص است در حال زمزمه کردن درباره این شهیدند و با آن اشک می‌ریزند. گریه‌های بهروز افخمی که مانند یک داغدیده سیلی از اشک را روانه می‌کند.
«آقا مرتضی» آوینی پرکار و اهل جهادی را نشان می‌دهد که چندین کار را همزمان در حال انجام داشته است؛ از مستندسازی تا دفتر مطالعات هنر دینی و از آن سو دبیری مجله سوره تا حضور در محافل سخنرانی و نقد فیلم و… . این حجم از پرکاری با این همه برکت نشانه دغدغه و ایمان این شهید بزرگوار بوده است. اما جالب اینکه با این همه اشتیاق برای هنر انقلاب، او همواره مورد تهاجم و تکفیر برخی بود. حسین معززی نیا، منتقد سینما و نویسنده‌ای که از نوجوانی با این شهید همدم بود، در این باره در مصاحبه‌ای به تسنیم گفته بود: این وضعیتی ( نگاه برخی که آوینی بعد از انتشار کتاب عالم هیچکاک غرب‌گرا شده است) که شما اشاره می‌کنید، از همان لحظه‌ انتشار کتاب هیچکاک، یا حتی قبل از آن، از داخل چاپخانه و با دستکاری در نام ناشر کتاب آغاز شد، ماجراهایی درست کرد که بلافاصله با انتشار مقالاتی در روزنامه‌ها‌ی کیهان و جمهوری اسلامی و بعد هم حرف‌های درگوشی در محافل خصوصی ادامه پیدا کرد و باعث تکفیر سیدمرتضی آوینی شد، و نوشته‌شدن عباراتی از قبیل «دیگر نمی‌شود به مجله‌ سوره زد»، «آقای سردبیر به خدا هم فکر کنید» و… اما چند هفته بعد همان‌ها که چنین نظراتی داشتند زیر تابوت آوینی مشغول تطهیر خودشان شدند و فراموش کردند دارند کسی را تشییع می‌کنند که دقیقاً سه ماه قبل از شهادت، چندین هفته از وقتش را صرف تماشای فیلم‌های هیچکاک و فکر کردن و نوشتن درباره‌‌ آن فیلم‌ها کرده است. من قضاوتی نمی‌کنم، شما بگویید این تناقض را چطور باید توضیح داد؟ بنابراین تحمل و صبوری آوینی در نسبت با دردها و فشارها نیز یکی دیگر از وجوه عالی او به عنوان یک هنرمند است. از همین ماجرای توجه او به هیچکاک نیز می‌توان خوش فکری و توجه او به ساحت‌های گوناگون هنری را نیز شناخت.

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.