روزگار سیاه کاخ سفید - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 73483
  پرینتخانه » بین الملل, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۴۰۱ - ۶:۱۵ |
توهمات بایدن آمریکا را به پرتگاه می‌برد

روزگار سیاه کاخ سفید

 بسیاری از تحلیلگران حوزه روابط بین‌الملل به‌درستی بر این باور هستند که واقعیات و ایده‌آل‌ها در حوزه سیاست خارجی آمریکا به‌گونه‌ای نامتوازن و پرهزینه خلط شده است. محصول این ترکیب نامتجانس چیزی جز    عقب‌گرد آشکار واشنگتن در نظام بین‌الملل  نخواهد بود. مصادیق زیادی در این خصوص وجود دارد که می‌توان برخی از آن‌ها را مورد بررسی قرارداد.
روزگار سیاه کاخ سفید
گروه بین‌الملل 
 بسیاری از تحلیلگران حوزه روابط بین‌الملل به‌درستی بر این باور هستند که واقعیات و ایده‌آل‌ها در حوزه سیاست خارجی آمریکا به‌گونه‌ای نامتوازن و پرهزینه خلط شده است. محصول این ترکیب نامتجانس چیزی جز    عقب‌گرد آشکار واشنگتن در نظام بین‌الملل  نخواهد بود. مصادیق زیادی در این خصوص وجود دارد که می‌توان برخی از آن‌ها را مورد بررسی قرارداد.  اتاق‌های فکری که پس از پیروزی جمهوری‌خواهان در سال ۲۰۱۶ میلادی، ترامپ را درخصوص آغاز جنگ تجاری همه‌جانبه علیه پکن تشویق کردند، به وی تضمین داده بودند که نهایتا تا سال ۲۰۱۸، شاهد در هم شکستن قدرت تجاری پکن و درنتیجه، اضمحلال ساختار مبتنی بر نقش‌آفرینی سازمان تجارت جهانی خواهد بود.در سال ۲۰۲۰، ترامپ در حالی کاخ سفید را ترک کرد که تراز تجاری آمریکا به سبب صادرات محصولات چینی به این کشور کماکان دارای کسری قابل‌توجهی بود و فراتر از آن، اکثر شرکت‌های آمریکایی نیز ترجیح داده بودند با وجود سیاست‌های سلبی و
 ضد چینی ترامپ، در این کشورآسیایی به فعالیت تجاری خود ادامه دهند. در قبال جمهوری اسلامی ایران نیز استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ با شکستی سخت مواجه شد. درحالی‌که امثال بولتون و پمپئو چشم به تغییر نظام ایران دوخته بودند، درنهایت با کوله بازی از شکست از گردونه قدرت در آمریکا خارج شدند. 
 و اکنون بایدن! 
در دوران ریاست جمهوری بایدن، وی مدعی مخالفت با مشی دولت ترامپ در قبال ایران شده و مذاکرات را بر سر احیای توافق هسته‌ای آغاز کرد .مذاکرات در دولت جدید ایران، در شرایطی دنبال شد که ایران توانسته بود با وجود تحریم‌ها، با توجه به سیاست توسعه همکاری با همسایگان و نگاه به شرق و همچنین با توجه به فرصت‌های پیش‌آمده با آغاز تغییر در نظام بین‌المللی پس از آغاز عملیات ویژه روس‌ها در اوکراین، فروش نفت خود را به‌شکل قابل‌توجهی افزایش دهد؛ لذا تهران هرگز در برابر زیاده‌خواهی آمریکایی‌ها کوتاه نیامد، چراکه نظام بین‌المللی از اسفندماه گذشته تاکنون دچار چنان تغییراتی شده که به‌نظر نمی‌رسد ادامه سیاست فشار حداکثری علیه ایران دیگر ممکن باشد.اما با شکست آمریکایی‌ها در تحمیل خواسته‌های خود به ایران در وین و همچنین ناامیدی آن‌ها از تغییرات در نظام بین‌الملل و تغییرات گسترده در مدیریت و کارآمدی دولت در ایران، دولت بایدن، اکنون نقاب از چهره برافکنده است. اتفاقاتی که در اواخر شهریور و اوایل مهر ۱۴۰۱ در برخی شهرهای ایران و به بهانه درگذشت «مهسا امینی» رخ داد، نشان داد که دولت بایدن خود را کاملا با همان رویکرد و سیاست‌های ضدایرانی ترامپ تطبیق داده است. دوباره همان گروهک‌ها که روزگاری پادوی ترامپ بودند، این‌بار در نقش پادوی دولت بایدن وارد میدان شدند.به عبارت بهتر، بایدن نیز در عمل نشان داد که کمترین تفاوتی با جمهوری‌خواهان و ترامپ ندارد.
 آنچه آمریکا هنوز نفهمیده است! 
رمز ماندگاری انقلاب اسلامی در طول چهار دهه اخیر یکی  دشمن‌شناسی  و دیگر   استقلال  و  عمل به احکام الهی و قرآن  بوده است. زمانی که دشمن‌شناسی و استقلال یک ملت  در وهله اول با یکدیگر ترکیب‌شده و سپس  این ترکیب در ذیل کامل‌ترین مکتب الهی تعریف شود،در آن صورت ما با ملتی قوی و آسیب‌ناپذیر و نظامی پویا مواجه خواهیم بود. افتخار ملت انقلابی ایران، حرکت در سایه اسلام و تعالیم الهی و توجه ویژه نسبت به مفاهیمی والا مانند
 اسلام سیاسی ،  ولایتمداری  و  غیرت دینی  است. این مفاهیم در ذهن هر چهار نسل انقلاب اسلامی نضج یافته و طرح‌های دشمنان قسم‌خورده این مرزوبوم را ناکام گذاشته است.این قاعده در خصوص تحولات جاری در کشورمان نیز صدق می‌کند. بدیهی است که در این برهه زمانی، کسانی مانند بایدن و ماکرون که نام آن‌ها با ترور و خشونت گره خورده است، قطعا نمی‌توانند مدعی دموکراسی و آزادیخواهی باشند. در این میان ،مؤلفه دشمن‌شناسی اهمیتی ویژه دارد. زمانی که دشمن‌شناسی از قاموس گفتمان انقلاب حذف شود و  بی‌اعتمادی مطلق به آمریکا جایگزین همزیستی مسالمت‌آمیز با غرب شود، ما دچار بدترین خطای راهبردی، اعتقادی و محاسباتی ممکن شده‌ایم. نباید این حقیقت را فراموش کنیم که هم‌اکنون غرب نسبت به کلیت، ماهیت و زیربنای اعتقادی و سیاسی نظام ما رویکردی منفی و تقابلی داشته و نیت و هدف‌گذاری واقعی آن نابودی این نظام اسلامی و مردمی است. این هدف‌گذاری نه‌تنها در طول چهار دهه اخیر تغییر نیافته است، بلکه در دوران هر یک از رؤسای جمهوری دموکرات و جمهوری‌خواه در آمریکا به نحوی تکمیل شده است.
 تفاوتی بین دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان وجود ندارد 
دموکرات‌ها با استفاده از ابزارهای  ضد فرهنگی و جمهوری‌خواهان با استفاده از راهکارهای سخت‌افزاری درصدد تقابل با انقلاب اسلامی ایران برآمده و برای آن بودجه تصویب کرده‌اند. در چنین فضایی  اعتماد به دشمن   و پیگیری تز همزیستی مسالمت‌آمیز با غرب دقیقا همان تله و دامی است که کاخ سفید  می‌خواهد ما را در آن بیفکند.تاکنون  بارها عنوان شده است که  تبدیل دشمن به دوست   در قبال ایالات‌متحده آمریکا و کسانی که کمر به نابودی نظام جمهوری اسلامی ایران بسته‌اند امکان‌ناپذیر است. به عبارت بهتر، استراتژی تبدیل دشمن به دوست در قبال ایالات‌متحده آمریکا که همچنان مظهر استکبار جهانی محسوب می‌شود، پاشنه آشیل سیاست خارجی ما در برهه حساس و تعیین‌کننده فعلی محسوب می‌شود. با توجه به اینکه کشور و نظام بین‌الملل بنا به تعبیر رهبر معظم انقلاب در یک پیچ تاریخی قرار دارد، محاسبات ما نیز باید مطابق این واقعیت صورت گیرد. متعاقبا اگر  برجام در ذیل استراتژی همزیستی با آمریکا تعریف شود، به پاشنه آشیل ما تبدیل خواهد شد و اگر آن را در ذیل استراتژی مدیریت رفتار دشمن تعریف کنیم، این موضوع می‌تواند برای ما سودمند باشد. نگاه ما به موضوع برجام و به‌طورکلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، باید نگاهی برگرفته از همان اصل مترقی نفی سبیل   باشد. در اینجا ما با نگاهی فقهی، راهبردی و مبنایی مواجه هستیم که مطابق آن اساسا اجازه وادادگی در مقابل دشمن را نداریم.
|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.