در انتظار پاییزِ کم باران - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 51543
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۴۰۰ - ۶:۴۳ |
طی 50 سال گذشته حدود 40 میلی‌متر از بارش متوسط کشور را ازدست‌داده‌ایم

در انتظار پاییزِ کم باران

چنان آسمان بر زمین بخیل شده که این پاییز هم، مشمول تبعات افزایش دما و کم‌بارشی است و خشکسالی با چهره‌ای عبوس به ما زل زده و کماکان  بر لبه پرتگاه خشکیدگی ایستاده‌ایم.
در انتظار پاییزِ کم باران

گروه اجتماعی- مرضیه صاحبی 
چنان آسمان بر زمین بخیل شده که این پاییز هم، مشمول تبعات افزایش دما و کم‌بارشی است و خشکسالی با چهره‌ای عبوس به ما زل زده و کماکان  بر لبه پرتگاه خشکیدگی ایستاده‌ایم. البته واژه «پرتگاه» درست نیست، این از صفات ذاتی اقلیم ماست و نباید کاهش بارش‌ها و وقوع خشکسالی را پدیده‌ای عجیب و به‌مثابه مهمانی ناخوانده و نوظهور دید و از دیرباز نوسانات بارشی را از سر گذرانده‌ایم و «برآیند مدل‌های ‌پیش‌بینی، این احتمال که بارش‌های ‌پاییزه امسال به‌طور نسبی کمتر از حد معمول باشد را تقویت کرده» و «احد وظیفه»- رئیس مرکز ملی خشکسالی در این برآیند، روی سخنش فقط متوجه ایران نیست، بلکه می‌گوید خاورمیانه ‌باید در انتظار پاییزی کم‌بارش باشد و میانگین دمایی کشور ما در این فصل، حدود یک درجه بالاتر از حد متوسط خواهد بود. 
نه تعارفی در کار است و نه مبالغه‌ای، خشکسالی و کم‌بارشی با سرشت این سرزمین عجین شده و «احد وظیفه»، براساس مدل‌های عددی، پای این احتمال را به میان می‌کشد که ۶۰ تا ۷۰ درصد برای پاییز و تا نیمه‌زمستان، میزان بارش‌ها کم و کمتر از نرمال کشوری است و بعید به نظر می‌رسد، ابروباد و مه و خورشید و فلک کاری کنند کارستان، تا این سال را با عاقبتی خوش بدرقه کنیم.    
گرچه این‌ها، پیش‌بینی و احتمالات است اما نزدیک به‌یقین بوده و در گمانه‌زنی و تخمین‌ها، احتمال ترسالی تقریبا بسیار ناچیز و نزدیک به صفر است و از بارندگی قریب‌الوقوع در پاییز نشانه‌ای در دست نیست و پیش‌ازاین امید می‌رفت بارش‌های پاییزی، ورق را به نفع منابع آبی برگرداند، اما با تداوم کم‌بارشی و افزایش دما و دورنمایی که از وضعیت خشکسالی ارائه‌شده، تغییری در معادلات کم‌آبی حاصل نمی‌شود.  
بارندگی‌ها در سال آبی گذشته نیز دلچسب نبوده و نسبت به حد نرمال، ۴۰ درصد کاهش را نشان می‌دهد و اگر بدانیم که متوسط بارش سالانه در کشور بین یک‌سوم تا یک‌چهارم متوسط جهانی است، آنگاه برای کاهش ۴۰ درصدی بارندگی‌ها نسبت به حد نرمال، زانوی غم بغل می‌گیریم و شوریده و دلواپس می‌شویم. ما در گفت‌وگویی که با «احد وظیفه» داشته‌ایم از نگرانی‌هایمان پرسیده‌ایم و او در گوشه‌ای از سخنان دلگرم‌کننده‌اش، پاسخ داده است: در موقعیتی قرار داریم که خشکسالی یکی از فرآیندهای اقلیمی و طبیعی آن محسوب می‌شود و کم‌بارشی، طبیعی‌ترین اتفاق در اقلیم ماست، اما باید درصحنه مدیریتی کشور، تمهیداتی اندیشیده شود تا بتوانیم از اثرات بسیار ناخوشایند این اتفاق بکاهیم و مهم‌ترین اقدام، سازگاری با اقلیم است. 
***
این پیش‌بینی که پاییز امسال، خشک و کم بارش است، چقدر می‌تواند به واقعیت نزدیک شود؟ 
همان‌طور که در پیش‌بینی‌های سازمان هواشناسی ذکرشده، پاییز امسال مشابه سال قبل، کم بارش است. منتها سال گذشته، اواخر پاییز بارش‌ها به شرایط نرمال رسید، انتظار داریم که امسال هم مشابه سال قبل، در اغلب استان‌های کشور دچار کم‌بارشی گسترده باشیم. البته این کم‌بارشی در نیمه دوم سال یا فصل سرد به‌تدریج از شمال غرب به شمال شروع می‌شود و قبل از اواخر زمستان به عرض‌های جنوبی می‌رسد، یعنی به‌صورت نرمال اقلیمی در جنوب کشور، دو ماه اول پاییز اصلا بارندگی نداریم و برای این منطقه، نرمال و طبیعی است اما به‌طورکلی کم‌بارشی به‌ویژه برای استان‌هایی که در دامنه زاگرس هستند، شدید است. مثل لرستان و چهارمحال و بختیاری، کرمانشاه و ایلام و کردستان، این‌ها استان‌هایی هستند که در نیمه غربی قرار دارند. حتی آذربایجان‌ها نیز همین وضعیت رادارند و باتوجه به آنکه ما در حال حاضر کم‌بارشی شدید و گسترده در کشور داریم، به‌خصوص در مناطق جنوب غرب کشور که حوضه رودخانه‌های بزرگی مثل کرخه، دز و کارون بزرگ هستند، ادامه کم‌بارشی‌ها، تنش آبی موجود را حفظ می‌کند، گرچه در پاییز، نیاز آبی به‌اندازه فصول گرم سال نیست اما درهرحال شروع فصل کشاورزی است، به‌ویژه در مناطقی که کشاورزی آبی دارند و از طریق آب رودخانه‌ها یا آب پشت سدها آبیاری می‌شوند و باتوجه به کمبود بارش فعلی و کاهش شدید سطح آب در سدهای کشور و عدم بارش نرمال در فصل پاییز، این مضیقه و کمبود در غالب نقاط کشور حفظ می‌شود. بنابراین به‌طورقطع سطح کشت در حد نرمال نخواهد بود، به این مفهوم که مسئولین وزارت جهاد کشاورزی مجبورند سطح کشت آبی را محدود کنند تا بتوانند پاسخگوی نیازها باشند. حتی با محدود کردن هم کماکان تنش آبی را خواهیم داشت و ما امیدواریم در ماه پایانی پاییز و اوایل زمستان، شرایط به وضعیت نرمال برگردد، گرچه این‌یک پیش‌بینی است و قطعیتی ندارد و صرفا احتمال است که چنین وضعیتی حاکم شود ولی به‌طورکلی براساس خروجی مدل‌های عددی در غالب مراکز جهانی پیش‌بینی اقلیمی و همین‌طور مدل‌هایی که سازمان هواشناسی اجرا کرده است، در نیمه اول سال آبی یا نیمه دوم سال میلادی باکم آبی
 گسترده در کشور مواجه خواهیم بود و همین کم‌بارشی که از ابتدای امسال هم با آن دست‌به‌گریبان بوده‌ایم تا پایان سال شمسی ادامه پیدا می‌کند و احتمال دارد از حد نرمال ۵۰ سال اخیر کمتر باشد. 
آیا این حجم از کم‌بارشی را قبلا هم تجربه کرده‌ایم؟ 
بله قبلا هم چنین بوده است. ما در موقعیتی قرار داریم که خشکسالی یکی از فرآیندهای اقلیمی و طبیعی آن محسوب می‌شود و کم‌بارشی، طبیعی‌ترین اتفاق در اقلیم ماست.  سال ۱۳۸۷ شاهد یک خشکسالی بسیار شدید بودیم که خشک‌ترین سال آبی ایران به شمار می‌رود و خسارت‌های فراوانی هم در پی داشته که نه‌تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای خاورمیانه و آسیای میانه چنین وضعیتی وجود داشته است. سال ۲۰۰۷ – ۲۰۰۸ دو سال متوالی، کم‌بارشی در خاورمیانه و آسیای میانه اتفاق افتاده و در این منطقه حدود ۱۳ کشور خشکسالی شدید و یا متوسط را با خسارت‌های گسترده تجربه کرده‌اند و سال ۹۶ هم برای ما سال‌خشکی بود و امسال نیز ما و بسیاری از کشورهای خاورمیانه، سال بسیار بدی را ازنظر بارش و دما تجربه کرده‌ایم، به این دلیل که تقریبا دمای تمامی فصول بالای نرم بوده، به‌خصوص در فصل زمستان که آنومالی یا بی‌هنجاری کم‌سابقه است و از آن‌طرف هم بارش‌ها و بارش‌های جامد به‌طورکلی کم بود و انباشت و ذخیره آب بسیار کاهش پیدا کرد و موجب شد در فصل گرما، رودخانه‌ها یا خشک‌شده و یا حجم آبشان بسیار کم شود، به‌طوری‌که انرژی برقابی را از چرخه تولید حذف کرد. هم‌اکنون هم گزارش‌ها از کاهش ۳۰ درصدی حجم آب مخازن سدهای کشور خبر می‌دهد که تأمین برق را در نیروگاه‌های آبی دچار مشکل خواهد کرد. 
 باتوجه به پیش‌بینی کم‌بارشی در پاییز امسال و خشکسالی شدید و بی‌سابقه، چه اقداماتی می‌تواند به‌منظور سازگاری و تاب‌آوری ما با این شرایط مناسب باشد؟ 
ما از جنبه فعالیت‌های مختلف در کشور، می‌توانیم مصرف آب را به این صورت تقسیم‌بندی کنیم، اول آب شرب است که نیاز ضروری و اولیه ماست و سپس کشاورزی و صنعت در مرحله بعد قرار می‌گیرند. کشاورزی بسیار مهم است، به‌این‌علت که باید امنیت غذایی را تأمین و تقویت کنیم تا از این بابت نگرانی نداشته باشیم. مسلم است که در شرایط کم‌بارشی نمی‌توانیم حداکثر مساحت کشت را در کشور داشته باشیم و یا مجبور به تغییر نوع کشت هستیم و باید به کشت محصولاتی روی بیاوریم که آب بری کمی دارند. از سال قبل هم در بسیاری از مناطق کشور، کاشت برنج به دلیل آب بری فراوان این محصول ممنوع شده و باید سطح زیرکشت محصولاتی که به‌نوعی آب بیشتری مصرف می‌کنند را کاهش داد و روی محصولات کم آب بر تمرکز کرد. کشت ما می‌تواند با ارتقاء کیفیت فعالیت‌های کشاورزی همراه باشد. چند استان مستعد داریم، ازجمله گیلان، مازندران، گلستان و در جنوب غرب، خوزستان و بخش‌هایی مثل آذربایجان که به‌نوعی دسترسی به آب برای این‌ها راحت‌تر است و خیلی دچار تنش آبی نیستند. این‌ها می‌توانند قطب‌های کشاورزی ما باشند. همچنان که بخشی از این استان‌ها هستند ولی اگر به عرصه‌های شمالی کشور نگاه کنیم، می‌بینیم که بسیاری از مزارع، ذی‌قیمت و ارزشمند هستند و باید انبار غذایی کشور باشند، اما به‌نوعی کم‌توجهی می‌شود و به‌جای آن ویلاسازی و توسعه شهرها صورت می‌گیرد و یا مناطق صنعتی ایجاد می‌شود که می‌تواند در مناطق دیگری راه‌اندازی شود. این موارد به معنای عدم توجه به وضعیت موجود و در پیش گرفتن راهی است که حداقل بهترین راه نیست. کشوری مثل هلند که معروف به آشپزخانه دنیاست، بااینکه مساحت کوچکی دارد ولی کیفیت تولید مواد غذایی این کشور در دنیا سرآمد است، بنابراین ماهم باید با تکیه‌بر روش‌های علمی، از همین امکاناتی که داریم و مساحت قابل‌ملاحظه کشورمان، به بهترین شکل بهره‌برداری کنیم. البته کشور ایران، خشک و نیمه بیابانی است و کشاورزی نباید حرفه و محل اصلی فعالیت ما باشد اما متأسفانه به هر دلیلی در حال حاضر کشاورزی آن‌هم با شیوه کشتی که عمدتا به‌صورت سنتی است، یکی از محورهای توسعه کشور است، کشوری که پتانسیل بالایی در تولید آب ندارد! ما می‌دانیم که امسال برداشت محصولات کشاورزی آن‌چنان دچار خسارت شده که شاید کم‌سابقه باشد و باتوجه به روند خشک شدن مناطق خشک و بیابانی دنیا ازجمله شرق مدیترانه و جنوب غرب آسیا، به نظر می‌رسد که در آینده شرایط بدتر شود و بهترین کار آن است که به فعالیت‌های کشاورزی و صنعتی به‌صورت علمی روی بیاوریم و نباید صرفا شعار دهیم، بلکه به دنبال راهکار و برنامه باشیم و سپس اجرا کنیم. باید ببینیم چند درصد فعالیت‌های ما که به‌صورت سنتی انجام می‌شود، این امکان را دارد که در آینده به شکل صنعتی و بهینه و علمی صورت بپذیرد. در بخش صنعت هم برای کشوری مثل ما که کم آب است، باید از بازچرخانی آب و آب‌های تصفیه‌شده فاضلاب استفاده کرد. بازچرخانی آب باعث می‌شود، فشار از روی آب‌های سطحی و زیرزمینی کاسته شود، گرچه مصرف آب در حوزه صنعت حدود ۴- ۵ درصد مصرف کل کشور را تشکیل می‌دهد اما به‌هرحال المانی در مصرف آب کشور است، لذا استفاده از پساب‌ها و بازچرخانی باید در اولویت برنامه‌های مسئولان قرار گیرد. ممکن است در برخی نقاط این اقدامات انجام‌شده باشد اما در برخی نقاط هم اقداماتی صورت نگرفته است و باید ازاین‌پس موردتوجه جدی قرار گیرد. در بخش آبیاری فضای شهری و روستایی به‌ویژه در کلان‌شهرهایی مثل تهران و شیراز و اصفهان، آبیاری می‌تواند با استفاده از پساب‌ها صورت بگیرد و تغییر نوع فضای سبز و کاشت درختچه‌هایی که نیاز آبی زیادی ندارند، کاهش مصرف را به دنبال دارد. آخرین مورد هم مربوط به شهرها و مصرف آب شرب است و شهروندان می‌توانند با تنظیم نیاز روزانه خود در فعالیت‌های مختلف، در کاهش مصرف و سازگاری با شرایط کم‌آبی مؤثر واقع شوند. بی‌تردید خلق آب بسیار دشوار است و شهرهایی که نزدیک دریا هستند با پروژه‌های شیرین سازی، تا حدی نیاز آبی خود را برطرف می‌کنند ولی در فلات و کویر مرکزی ایران که دسترسی به آب‌های شیرین سخت است و باتوجه به تنش‌هایی که در ارتباط با انتقال آب بین حوضه‌ای داریم، مجبوریم با به‌کارگیری مؤثرترین روش‌ها، چه در بخش صنعت و کشاورزی و چه تنظیم آب شهری و مصرف آب شرب، خودمان را با شرایط کم‌آبی موجود سازگار کنیم.مهم‌ترین اقدام، سازگاری با اقلیم است. در هر منطقه‌ای پتانسیل‌هایی وجود دارد که باید موردتوجه واقع شود و باید از توسعه بی‌رویه و فاقد توجیه و آمایش سرزمینی خودداری کنیم و بتوانیم با به‌کارگیری تکنولوژی و فناوری‌های نوین و به‌ویژه در عرصه کشاورزی خودمان را با این شرایط وفق دهیم که هم امنیت غذایی کشور حفظ شود و هم سرزمینمان پایدار بماند. 
 مسئله این است که مسئولان ما به طرح‌های توسعه‌ای علاقه‌مندند، منتها طرح‌هایی که فاقد ارزیابی‌های زیست‌محیطی و بدون توجه به وضعیت منابع آبی است. چقدر این موضوع در شرایط کم بارش کنونی می‌تواند برای ما پیامدهای نامطلوبی داشته باشد. حتی تا همین یکی دو سال قبل تأکید می‌کردیم وارد دوره ترسالی شده‌ایم و شاید این سخنان برای آن بود که مسئولان بتوانند به علاقه‌مندی خود در حوزه طرح‌های توسعه محور مثل انتقال آب روی بیاورند، در وضعیت کنونی چنین اقداماتی چقدر می‌تواند مخرب باشد و وضعیت منابع آبی ما را از این‌که هست بدتر کند؟ 
یک‌زمانی سطح آب کشور در حدی بود که می‌توانستیم طرح‌هایی که به‌نوعی خیلی مطالعه نشده بود و چالش‌های آینده کشور را نمی‌دید، پیاده‌سازی کرده و اجرایی کنیم ولی در حال حاضر با کمبود جدی آب و انرژی روبه‌رو هستیم و کشور ما از حداکثر توان و پتانسیل برای تأمین نیازهای موجود استفاده می‌کند و فشار زیادی بر آب‌های زیرزمینی وارد می‌شود و این موجب شده تا سطح آب‌های زیرزمینی به‌شدت کاهش پیدا کند به‌طوری‌که فرونشست زمین را در اقصی نقاط کشور، به‌ویژه در فلات مرکزی و استان‌های متعدد و با شدت و روند بی‌سابقه شاهد هستیم و این می‌تواند عواقب بد و غیرقابل جبرانی داشته باشد. سطح آبخوان‌ها کوچک می‌شود و بسیار جای نگرانی دارد، بنابراین برای توسعه جدید و حتی ترمیم پروژه‌های توسعه محور گذشته نباید بدون ارزیابی و غیرسنجیده عمل نمود و لازم است به طرح‌هایی مثل آمایش سرزمین بیشتر توجه کرد، این طرح‌ها پتانسیل مناطق مختلف را از جنبه‌های صنعتی و مسکونی و غیره، باتوجه به دسترسی به آب و سایر زیرساخت‌ها مشخص کرده است. طبیعی است که اگر بخواهیم زیست پایداری داشته باشیم و این سرزمین پابرجا بماند، باید به این‌گونه برنامه‌ها و طرح‌های علمی به‌عنوان دستورالعمل در فعالیت‌های توسعه محور، التفات داشته و از مصرف بی‌رویه در بخش شرب و کشاورزی و صنعت خودداری کنیم. منابع آبی ما، دیگر آن توان و تحمل گذشته را ندارد. محیط‌زیست ما به‌شدت در معرض تنش است. سازمان حفاظت محیط‌زیست در فصول گرم سال مجبور است به حیات‌وحش به‌صورت مصنوعی آب‌رسانی کرده و تغذیه و علوفه آن‌ها را تأمین کند، این بدان معناست که اگر به محیط‌زیست کمک نشود، قادر به ادامه حیات نیست، مثل فرد بیماری که باید دارو مصرف کند؛ بنابراین در طرح‌هایی که اجرایی می‌شود، باید پایداری سرزمین در سرلوحه امور باشد و هر برنامه‌ای که قرار است به منصه اجرا برسد، باید بتواند تداوم داشته باشد و اگر به توسعه پایدار التفاتی نشود، معضل بزرگی خواهد بود که چاره عاجلی هم برای آن نداریم و با طرح‌های موقت شاید تا چند سال دوام داشته باشد اما سرانجام باتوجه به تنش‌های موجود، مجبور به توقف و یا تخریب محیط می‌شوند. برنامه‌های توسعه‌ای باید مبتنی بر حفظ و پایداری محیط‌زیست باشد، همچنان که آلودگی و گرمایش زمین جزء سیاست‌های بسیار مهم درصحنه بین‌المللی است و این نگرانی در دنیا ایجادشده که هر طرحی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و غیره نباید خدشه‌ای به پایداری سرزمین و محیط‌زیست وارد کند و بدون توجه به اصل پایداری، این طرح‌ها با شکست مواجه خواهند شد. 
 سال‌هاست که برخی کارشناسان از خطر جنگ آب می‌گویند و هشدار می‌دهند. چقدر به این خطر نزدیک هستیم؟
این خطر جدی است و تا حدی هم از قبل آغازشده، اما نه به این صورت که با تیر و تفنگ بجنگند. این تنش و درگیری وجود دارد. خاورمیانه موزاییکی از ملت‌ها و سنن و آیین‌هاست که یکی از مهم‌ترین اختلافات درون این ملت‌ها، بحث آب است و می‌بینید که بین اردن با فلسطین اشغالی، یا بین سوریه با ترکیه و عراق با ترکیه، ایران با عراق و افغانستان با ایران، تنش‌هایی بر سر آب درگرفته، چون منابع آب محدود و جمعیت و نیازها در حال گسترش است و به دلیل گرمایش زمین و روند عمومی کاهش بارندگی‌ها با کاهش منابع آب هم روبه‌رو هستیم بنابراین تنش‌ها برسر موضوع آب و سدسازی تشدید شده است و اگر اصطلاح «جنگ آب» را به کار نبریم، در تنش آبی قرار داریم و این روندی که طی چند دهه اخیر آغازشده، اگر همچنان ادامه داشته باشد، تبدیل به درگیری‌های جدی بین کشورها خواهد شد و تبعات جدی‌تر آن، تضعیف در روابط بین کشورهاست. در داخل کشور هم امسال، برخی از استان‌ها مثل جنوب غرب کشور، با تنش‌هایی روبه‌رو بوده‌اند، مبنی براینکه انتقال آب بین حوضه‌ای حقآبه آن‌ها را کم کرده وزندگی و معیشت ساکنان را تحت تأثیر قرار داده است و با تداوم خشکسالی‌ها و تشدید و گسترش آن‌که مطابق پیش‌بینی‌ها، کماکان انتظار می‌رود ادامه داشته باشد. می‌تواند در آینده، نارضایتی‌ها و تنش آبی در سطح کشور و حتی بین حوضه و استان‌ها را تشدید کرده و مسائلی ایجاد کند که خیلی خوشایند حکمرانی نیست.
 شما همواره در مورد بحران آب هشدار می‌دهید، تصویری که می‌توانید از این بحران ارائه دهید، چیست؟
ما در منطقه‌ای قرار داریم که اصطلاحا «کمربند بیابانی» دنیا نامیده می‌شود. خشکسالی پیوسته در تاریخ این سرزمین حاکم بوده، گرچه نوسانات بارش داشته‌ایم، یعنی چندسالی بارش‌ها بیش‌ازحد نرمال و چندسالی کمتر از حد نرمال بوده و مقدار بارش بین میزان نرمال در نوسان بوده است ولی در دو دهه اخیر روند و فرکانس سال‌های خشک و یا کم بارش افزایش پیداکرده، به‌طوری‌که روند جدی در کاهش بارش‌های کشور مشاهده می‌شود. 
 آمارها در این زمینه چه می‌گوید؟
طی ۴۰-۵۰ سال گذشته حدود ۴۰ میلی‌متر از بارش متوسط کشور را ازدست‌داده‌ایم که در حال حاضر این بارش به‌طور متوسط چیزی در حدود ۲۳۵ تا ۲۴۰ میلی‌متر است اما ۵۰ سال قبل در حدود ۲۷۰ تا ۲۸۰ میلی‌متر بوده و اگر در مساحت کل کشور ضرب کنیم، عدد قابل‌توجهی خواهد شد. در فصول سرد سال، تعداد روزهایی که دما به زیر صفر می‌رود به‌شدت کاهش پیداکرده و از آن‌سو بارش برف هم به‌شدت کاهش‌یافته و درنتیجه انباشت برف که به‌صورت مستقیم در دبی و آورد رودخانه‌ها به‌ویژه در حوضه‌های جنوب غرب و غرب کشور نقش مؤثری دارد، کاهشی جدی را نشان می‌دهد که روند کاهش بارش به‌ویژه در فصول سرد سال و کاهش آورد رودخانه‌ها و خشکی شدیدی که در اقصی نقاط کشور حاکم می‌شود و تأثیرات مختلفی که در حوزه کشاورزی و فعالیت دامداری و به‌خصوص در جوامع روستایی فقیر می‌گذارد و گرمایش زمین، نگران‌کننده است و اگر این‌گونه پیش برود، عواقب دارد و باید درصحنه مدیریتی کشور، تمهیداتی اندیشیده شود تا بتوانیم از اثرات بسیار نامطلوب این اتفاق بکاهیم. 

نویسنده : مرضیه صاحبی- دبیر گروه اجتماعی |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.