حجاب تشنه نگاه نو - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 88619
  پرینتخانه » اسلایدر, فرهنگی, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : ۲۰ تیر ۱۴۰۲ - ۲۲:۴۳ |
نه تاریخ حمله به حجاب منحصر به قانون رضاخان است و نه تاریخ دفاع از حجاب منحصر به قوانین پس از انقلاب

حجاب تشنه نگاه نو

اغلب ما فکر می‌کنیم آنکه حجاب را ممنوع کرد رضاخان بود و پس از آن دیگر کسی به قشر محجبه کاری نداشت. طبق این تصویر در دوره پهلوی اول، حجاب ممنوع بود، سپس حجاب آزاد شد و با وقوع انقلاب اسلامی و برپایی نظام جمهوری اسلامی، این بار بی‌حجابی بود که ممنوع شد.
حجاب تشنه نگاه نو

اغلب ما فکر می‌کنیم آنکه حجاب را ممنوع کرد رضاخان بود و پس از آن دیگر کسی به قشر محجبه کاری نداشت. طبق این تصویر در دوره پهلوی اول، حجاب ممنوع بود، سپس حجاب آزاد شد و با وقوع انقلاب اسلامی و برپایی نظام جمهوری اسلامی، این بار بی‌حجابی بود که ممنوع شد. بسیاری این دو را همچون دو سر یک طیف، رو به روی هم می‌بینند و مقابله با حجاب و بی‌حجابی را، تنها در سطح قوانین می‌پندارند. حال آنکه واقعیت چیز دیگری است. واقعیت آن است که تلاش‌های قهری رضاخان برای رواج بی‌حجابی و از میان برداشتن سنت الهی و انسانی و ایرانی حجاب، تنها تکه کوچکی از جورچین گسترده تلاش برای بی‌حجابی و تقلیل پوشش در انسان‌ها بود.

همچنین قانون ممنوعیت بی‌حجابی از سوی نظام جمهوری اسلامی ایران نیز تنها تکه کوچکی از تاریخ دفاع در برابر موج مهاجمی بود که از مغرب‌زمین، پوشش را هدف گرفته بود. حجاب، یک مقوله شرعی است اما پوشش یک مقوله انسانی است. رضاخان هم برای انجام اصلاحاتی که به زعم خود به غربی شدن و ترقی ایران می‌انجامید، تنها حجاب را ممنوع نکرد، بلکه کلاه‌پهلوی را اجباری ساخت. دعوا بر سر پوشش بود از همان ابتدا، نه حجاب صرفا. هدف غرب از همان ابتدا تا کنون، تنها از بین بردن یک مؤلفه شرعی و دینی به نام حجاب نیست؛ بلکه از بین بردن هویتی ملی و انسانی به نام پوشش است.

اینکه می‌گوییم هدف غرب، منظورمان هدف تمدن غرب است و نه الزاما انسان‌هایی که در یک اتاق فکر مخوف نشسته باشند و برای جهان نقشه بکشند؛ منظور الزاما این نیست. بلکه غرب به عنوان یک تمدن، سعی می‌کند کلیه جهان را یکسان‌سازی کند. 
نه منع حجاب رضاخان تنها تلاش صورت گرفته در جهت ترویج بی‌حجابی بود و نه منع بی‌حجابی‌ای که پس از انقلاب آغاز شدتنها دفاع از حجاب. ماجرا از هر دو سو گسترده‌تر از این حرف‌هاست. تلاشی که برای ترویج بی‌حجابی از سوی پهلوی دوم صورت گرفت، بسیار مؤثرتر از ایده‌های ظالمانه و کم‌هوشانه رضاخان بود. پهلوی دوم  با جریان مد، تبلیغات و رسانه به جنگ حجاب آمد.

مسئله‌ای که در دوران جمهوری اسلامی هم هرگز متوقف نشد. پیش از انقلاب تلاش فرهنگی، رسانه‌ای، تبلیغاتی و پوشاکی هم از سوی غرب صورت می‌گرفت و هم از سوی حاکمیت. پس از انقلاب هم در سال‌های متمادی، بیشتر شعار مبارزه با بی‌حجابی داده شد. باقی قضایا همه در جهت ترویج هویت غربی بود. از دانشگاه‌ها گرفته تا مدل توسعه، از صنعت مد گرفته تا نوع مواجهه با مؤلفه‌های اساسی فرهنگ مثل زبان. چه از سوی غرب و چه از سوی برخی جریان‌های کاملا متنفذ و مقتدر در درون نظام جمهوری اسلامی، این همواره بی‌حجابی و بدتر از آن، هویت غربی بود که ترویج داده می‌شد.

سال‌ها تلاش فرهنگی صورت گرفت تا ما به جامعه امروز  برسیم. برای رسیدن به جامعه‌ای مطلوب نیز باید تلاش شود تا ریل‌های جامعه عوض شود. از دست قوانین، بخواهیم یا نخواهیم، کار اصلی بر نمی‌آید. ریل‌گذاری فرهنگی به چه معناست؟ رهبر انقلاب باری در تعریف مفهوم فرهنگ، از آن به عنوان «هوایی که تنفس می‌کنیم» اطلاق کردند.
هوایی که ما تنفس می‌کنیم بر تمام شؤون جسم ما تأثیر می‌گذارد. فرهنگ نیز به همین ترتیب روح ما را شاکله می‌دهد. برای ایجاد تغییرات پایدار در جامعه، باید هویت فرهنگی جامعه را تغییر داد. وقتی هوا پر از آلاینده‌های خطرناک است، نمی‌توانی به مقابله با بیماری‌های قلبی برخیزی و مدام بیمار را با پرهیزهای غذایی محدود کنی. چون هوایی که این بیمار دارد تنفس می‌کند، سرشار از بیماری است. آنچه باعث می‌شود خصلت‌های جامعه به شکل بنیادی اصلاح شود، اصلاح روح حاکم بر جامعه است. مادامی که روح حاکم غربی باشد، جزئیات رفتار، عقاید و خصلت‌های جامعه نیز غربی می‌شود. بی‌حجابی تنها یکی از نتایج غرب‌گرایی است.

انواع معضلات اعتقادی، هویتی و فرهنگی دیگر هم وجود دارد که مستقیما زاییده روح غربی است. آنچه در تمام این سال‌هایی که ایران روند مدرن شدن را می‌پیماید باعث تغییراتی شده که امروز شاهد آنیم، روح و هویت غربی است. وقتی سخن از ریل‌گذاری فرهنگی می‌شود، منظور تغییر این روح است. برای تغییر این روح، باید صنعت مد و پوشاک ما متحول شود.

تنها به عنوان یک مثال، کالای حجاب باید ارزان، باکیفیت و از نظر فرهنگی و پوششی منعطف باشد. از آن سوی تبلیغات مد باید هدایت‌شده باشد. همچنین تمام مؤلفه‌های فرهنگی که زمینه و فضا را برای برپایی دوباره فرهنگ ایرانی و اسلامی مهیا می‌کنند باید مورد توجه ویژه قرار بگیرند. مثلا صیانت از زبان فارسی باید در دستور کار باشد. چراکه زبان هویت‌ساز است؛ زبان قطعا بر دیگر شوؤن فرهنگ همچون پوشش اثر می‌گذارد. معماری و شهرسازی از مؤلفه‌های بسیار مهم در شکل‌گیری هویت فرهنگی است. تلاش در جهت اینکه سبد مصرف فرهنگی و هنری افراد تنها معطوف به آثار غربی یا خارجی نباشد. حواسمان باشد صنعت عظیم سریال در روزگار ما، بسیار اثرگذارتر از صنعت هالیوود است.

تلویزیون‌های اینترنتی، یکی از پیشران‌های اصلی فرهنگی امروزند. 
در مجموع باید دانست که اولا ما در مقوله حجاب حال دفاعیم، نه تهاجم. ثانیا باید دانست دفاع ما یک دفاع گفتمانی نیست چراکه گفتمان ما منطقی و قدرتمند است و اتفاقا از نظر گفتمانی، این ماییم که یقه غرب را می‌گیریم و از ظلمی که سال‌ها به ساحت زن و انسان روا داشته سؤال می‌پرسیم. از منظر منطقی و گفتمانی غرب در موضع ضعف است و از نظر عملی و میدانی، ما. ثالثا دفاع ما در برابر یک مقوله نرم است؛ یک روح فراگیر. با این روح فراگیر نمی‌توان مبارزه سخت کرد. البته قانون‌گذاری به عنوان یک روش حداقلی قطعا لازم است اما باید دانست قانون غیرمنعطف و هزینه‌زا، می‌تواند به تقویت و مشروعیت روح فرهنگی غرب کمک کند.

نویسنده : جواد شاملو |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.