جهاد با صبر و بصر - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 50151
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : ۱۴ شهریور ۱۴۰۰ - ۶:۴۷ |
حجت‌الاسلام سید حسن ربانی از نقش بصیرت زینبی در حماسه حسینی می‌گوید

جهاد با صبر و بصر

بصیرت یک اقدام ویژه، یک تشخیص بهنگام، ضروری، در جای و زمان خود است؛  به‌گونه‌ای که این تصمیم موجب خروج به‌سلامت و باعزت از یک بحران و بن‌بست است. طبیعتا تیزبینی، مرعوب نشدن، فریب نخوردن و بازی نکردن در زمین دشمن از ویژگی‌ها و عناصر پررنگ مسئله بصیرت است.
جهاد با صبر و بصر

گروه فرهنگی
بصیرت یک اقدام ویژه، یک تشخیص بهنگام، ضروری، در جای و زمان خود است؛  به‌گونه‌ای که این تصمیم موجب خروج به‌سلامت و باعزت از یک بحران و بن‌بست است. طبیعتا تیزبینی، مرعوب نشدن، فریب نخوردن و بازی نکردن در زمین دشمن از ویژگی‌ها و عناصر پررنگ مسئله بصیرت است. جلوه بصیرت نه در زندگی روزمره که بزنگاه‌های سرنوشت‌ساز می‌باشد. در قضیه عاشورا که کفر و شیاطین با تمام احزاب‌شان دست‌به‌دست هم داده بودند که ریشه اسلام را که همانا امام است از بین ببرند، تدبیر دشمن قتل تمام مردان بود، اما فکر زن‌ها را نکرده بود! امام حسین همه اهل‌بیت خود را همراه آورده بود و بعد از امام بار قیام به عهده زینب کبری بود.
خانواده زینب پرور
اولین مقوله‌ای که برای زینب چنین جایگاهی را فراهم می‌آورد، خانواده ایشان است. ایشان در خانواده‌ای تربیت می‌شوند که تمام نیازهای معرفتی و شاکله‌هایی که زینب بتواند در چنین میدان‌هایی رسالت بزرگی را به عهده بگیرد را فراهم می‌آورد. نقش فعالی که حضرت زهرا و امیرالمؤمنین و بعدازآن دو بزرگوار، برادرانشان در تربیت حضرت زینب داشته‌اند، نشان می‌دهد که ایشان یک تربیت ویژه و خاصی را داشته‌اند. گونه‌ای که اباعبدالله الحسین این آرامش را دارد که اگر ایشان در حادثه کربلا حضورداشته باشد می‌تواند امر مأموریتی مربوط به ابلاغ را به سرانجام برساند؛ آن‌هم درحالی‌که بسیاری از خواص و حتی همسر حضرت زینب با امام همراهی نمی‌کنند.
عالمه غیر معلمه
نکته دیگر که باید در اینجا به آن اشاره کرد، فخر و دانش حضرت زینب است؛ این‌طور نبود که ایشان فردی معمولی باشد و این را از خطبه‌ای می‌توان فهمید که ایشان قرائت کردند که برخی علما و بزرگان نسبت به این خطبه و شرح آن و تطبیق آن بر آیات قرآن گفته‌اند که انسان بهت‌زده می‌شود که یک خانمی در آن وضعیت که تازه‌وارد کوفه شده، از یک معرکه بزرگ حرکت کرده و آنجا آمده و در اسارت است و در وضعیتی که تمام کاروان اسرا در وضع اضطرار هستند، در جایگاه خطبه‌خوانی قرار می‌گیرد و ایشان خطبه را چنان محکم، استوار، درهم‌تنیده و مستند به آیات و بیانات وحی می‌خواند و چنان نظم و منطقی بر خطبه‌اش حاکم است که نشان می‌دهد زینب کبری ازنظر علم و دانش در یک شرایط بسیار عالی قرار داشتند.
 برمدار عزت
کسانی که درراه دین قدم برمی‌دارند، شاید مظلوم باشند و در برهه‌هایی از زمان، مظلومیت‌ها و سختی‌ها و مرارت‌هایی را بکشند، اما عزیز هستند. حضرت زینب(س) خطاباتی که با اهل کوفه و خطاباتی که در مجلس ابن زیاد داشتند، درعین‌حالی بود که ایشان به‌عنوان اسیر، در دست کسانی بودند که اهل‌بیت و خانواده‌اش را کشته بودند و دستشان هم باز بود که این کار را ادامه دهند؛ یعنی دست ابن زیاد بسته نبود که زنان و افراد خانواده اباعبدالله الحسین(ع) و کاروان اسرا را از بین نبرد، اما زینب(س) در مجلس ابن زیاد او را خطاب می‌کند «یابن مرجانه»! این نهایت قدرت مواجه گری است. ایشان مصلحت و ملاحظه‌ای نمی‌کنند که مثلا دستانشان بسته است و اسیر هستند؛ این برگرفته از بصیرتی است که حضرت زینب کبری دارد که باطل را درجایی که لازم است تشخیص و آن را رسوا کند. ایشان با عبارت یابن مرجانه آن‌چنان ابن زیاد را ذلیل و زمین‌گیر می‌کند که نتوانست عکس‌العملی نشان دهد و البته فقط به اینجا ختم نمی‌شود و ایشان خطاب‌های تندی نیز به کوفیان دارد و با خطبه‌هایی که ایشان داشتند نشان دادند که چگونه باید بر اساس بصیرت در مقاطع و جاهایی که لازم است، ورود پیدا کرد.
 صبر و بصر
حضرت زینب اجازه نمی‌دهند که این حرکت کربلا به یکسری مسائل تأثرانگیز یا مسائلی که می‌تواند عواطف را به حوزه‌ها و مسائل دیگر معطوف کند، کشیده شود. او یک مادر، خواهر و عمه است و در احساسی‌ترین جایگاه ممکن. اما در تمام تاریخ کربلا از لحظه‌ای که فرزندانش شهید می‌شود تا وقتی به مدینه می‌رسند، در هیچ کجا نداریم که زینب کبری برای بچه‌هایش سوگواری کرده باشد، حتی وقتی بچه‌هایش شهید شدند، از خیمه بیرون نیامد تا مبادا امام زمانش متأثر شود.همین مدیریت را در خصوص حضرت رباب نیز شاهد هستیم یا وقتی‌که بشیر به ام‌البنین خبر شهادت پسرشان را می‌دهد، ایشان می‌فرمایند همه فدای حسین، از حسین برایم بگویید؛ همه این‌ها نشان می‌دهد که چقدر به چگونگی مدیریت و دقت در مسائل توجه داشته‌اند که مبادا با یک جریان‌های عاطفی و پرداختن به امور دیگر، بحث مربوط به این حرکت در شاخه‌ها  و مسیرهای دیگر جریان پیدا کند. همه مسائل باید برای اباعبدالله الحسین به‌صف شود و آن کانون وجود اباعبدالله الحسین و مصیبت و مظلومیت ایشان و نوحه‌سرایی برای ایشان که به‌عنوان امام زمان است، باید تعریف شود.
 یک‌عمر اطاعت از ولایت
بحث بعدی این است که ایشان با داشتن همه این ویژگی‌ها، فهم و دانش، تربیت و حتی سن بالا و تجارب فراوانی که دارند، اما یک مطیع محض امام زمان خود هستند؛ این مطیع امام زمان بودن در زمان اباعبدالله الحسین در خیلی جاها آورده شده که حتی وقتی حضرت در لحظه وداع امر به ایشان می‌کنند که به خیمه بروید، اطاعت می‌کنند و درجایی نیست که ایشان اظهار بی‌تابی کنند. 
در اطاعت از امام زمان خود بعد از شهادت حضرت اباعبدالله الحسین بااین‌که عمه امام سجاد هستند و در برهه‌ای در کنار پیامبر اکرم بودند و در کنار حضرت زهرا، امیرالمؤمنین، امام حسن و امام حسین که به‌عنوان حجت‌های الهی بودند، اما بااین‌حال ایشان اطاعت پذیر و گوش‌به‌فرمان امام زمان، امام سجاد بودند که این مسئله خیلی مؤثر است، اما متأسفانه کمتر به این موضوع پرداخته‌شده است.

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.