جنگل‌ها و مراتع قربانی پروژه‌های عمرانی - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 95903
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۴۰۲ - ۶:۰۰ |

جنگل‌ها و مراتع قربانی پروژه‌های عمرانی

حفاظت از جنگل‌ها، به‌عنوان یکی از چالش‌های توسعه پایدار به شمار می‌رود و دستکاری در طبیعت از جاده‌سازی و سدسازی تا انتقال انرژی بدون در نظر گرفتن پیامدهای کوتاه و بلندمدت زیست‌محیطی ازجمله عوامل تخریب جنگل‌ها است.
جنگل‌ها و مراتع قربانی پروژه‌های عمرانی

حفاظت از جنگل‌ها، به‌عنوان یکی از چالش‌های توسعه پایدار به شمار می‌رود و دستکاری در طبیعت از جاده‌سازی و سدسازی تا انتقال انرژی بدون در نظر گرفتن پیامدهای کوتاه و بلندمدت زیست‌محیطی ازجمله عوامل تخریب جنگل‌ها است.
علیرغم آنکه ارزش یک درخت باارزش جان انسان برابر است، در چند دهه گذشته جنگل‌ها و مراتع قربانی پروژه‌های عمرانی و طرح‌های توسعه‌ای شده‌اند. حال اینکه بسیاری از کشور‌های توسعه‌یافته، دست‌اندازی به طبیعت باهدف راه‌سازی و احداث جاده یا خطوط انتقال گاز را مذموم شمرده و برای محافظت از اکوسیستم منابع طبیعی، به هنگام عبور جاده از دل جنگل تا حد ممکن از پل‌های بزرگ استفاده می‌کنند و اگر در برخی مناطق چنین امکانی فراهم نباشد، جاده‌ها برای حفظ تعادل محیط‌زیست فنس‌کشی می‌شوند. ازاین‌رو در بیانات مستقیم و آشکار مقام معظم رهبری پیوسته نسبت به بی‌توجّهی و بی‌اهتمامی به عرصه‌های جنگلی و کاهش روزافزون سطح این پهنه‌های سبز و ارزشمند هشدار داده‌شده است: «متاسفانه این جنگل‌های متراکم و انبوه شمال کشور بعضا مورد چپاول و غارت، و بعضا مورد بی‌توجهی و بی‌اهتمامی قرار می‌گیرد. من تأکید می‌کنم، اجازه ندهید به این جنگل‌ها دست‌درازی بشود؛ بخش‌های مختلف کشور که مسئولیتی در این زمینه‌دارند، از منابع طبیعی گرفته تا محیطزیست تا  بقیه‌ دستگاه‌هایی که ارتباطی با این قضایا دارند، اجازه ندهند با بهانه‌های مختلف – از شهربازی درست کردن و جذب گردشگر و هتل‌داری و مانند این‌ها بگیرید تا حوزه‌ علمیّه؛ همه‌ این‌ها بهانه‌هایی می‌شوند و شده تاکنون – که جنگل‌های ما دست بخورند، به آن‌ها تعرّض بشود؛ به جنگل‌ها تعدّی بشود و تاکنون به جنگل تعدّی شده؛ جلویش را با استحکام کامل بگیرید… مسئولین باید در مقابلِ این سوءاستفاده‌کنندگان قاطعیّت به‌خرج بدهند؛ عُرضه باید به‌خرج بدهند؛ نگذارند فلان آدمِ سوءاستفاده‌چی با شیوه‌های مشخّص سوءاستفاده کند.» 

هرچند برخی اظهارات نادرست و بی‌بنیان از‌جمله «مشروط ساختن اجرای پروژه‌ها به عدم قطع درخت» به محملی برای توجیه «دست‌درازی‌ها» و دستاویزی برای هموار ساختن مسیر اخذ این‌گونه مجوز‌ها تبدیل‌شده است، اما اجرای چنین طرح‌هایی در پهنه‌های جنگلی شمال کشور، با توجه به تراکم پوشش گیاهی و شیب اراضی؛ بدون قطع درخت و بدون آسیب به خاک ارزشمند جنگلی غیرممکن بوده و فارغ از این دغدغه‌ها به دلیل دست‌اندازی در سیما و منظر رویشگاه‌ها و افزایش حجم تردد و حضور جمعیت در منطقه، خود به تهدیدی جبران‌ناپذیر در بلندمدت بدل خواهد شد. 

 توسعه‌ ناپایدار، بیماری شایعی که حاصلی به‌جز تخریب ندارد 
مسعود امیرزاده، عضو کارگروه آب و انرژی شورای تشکل‌های محیط‌زیست و منابع طبیعی با نقد سیاست توسعه مخرب، می‌گوید: «چنین توسعه‌ای، بیماری شایعی است که حاصلی به‌جز تخریب ندارد. در جریان اجرای هر پروژه مرحله‌ای به نام نیازسنجی وجود دارد. روش دیگر گزینه‌یابی است یعنی ما باید روی راه‌حل‌های یک مشکل فکر و بهترین گزینه را از میان آن‌ها انتخاب کنیم علاوه بر آن ما باید یک پروژه را ارزیابی کنیم و سود و زیان آن را بسنجیم. در جریان توسعه مخرب، هیچ‌کدام از این سه کار به‌درستی انجام نمی‌شود.»

عمده نیازسنجی‌های انجام‌شده آمارسازی است و بسیاری از روش‌های بدیل به علت ایجاد خطر برای منفعت برخی افراد در جریان ارزیابی کنار گذاشته می‌شوند. فواید و مزیت‌های این پروژه‌ها برجسته و رسانه‌ای شده است و مضرات و پیامدهای منفی آن‌ها کتمان می‌شود، این در حالی است که زیان‌ها خود را به‌صورت عوارض اجتماعی و زیست‌محیطی مانند سرگردانی مردم در شهرها و حومه آن‌ها، بیکاری و ویرانی زیست‌بوم‌ها نشان می‌دهند. فرسودگی محیط‌زیست از پیامدهای توسعه مخرب است. همه این‌ها اطلاعاتی است که در بیشتر مواقع در اختیار مردم قرار نمی‌گیرد و شفافیتی در ارائه آن‌ها وجود ندارد. عضو کارگروه آب و انرژی شورای تشکل‌های محیط‌زیست و منابع طبیعی ضمن تأکید بر این موارد، یادآوری می‌کند: «انسانی که مطابق قوانین طبیعت و متعادل با آن زندگی می‌کند، جزوی از طبیعت است. در سمت مقابل انسان‌هایی هستند که از نابودی طبیعت منتفع می‌شوند و دود این سود به چشم دیگر انسان‌ها می‌رود. این افراد نه نابودی درختان بلوط و سیب را می‌بینند نه به از دست رفتن زندگی مردمی که در این مناطق زندگی می‌کنند، اهمیت می‌دهند. این انسان‌ها از مدار طبیعت خارج هستند و باید جلوی آن‌ها گرفته شود.»

براساس یافته‌های یک مقاله علمی که سال ۱۳۹۹ از سوی چند استاد دانشگاه در حوزه جنگل و منابع طبیعی منتشرشده، «مساحت فعلی جنگل‌های ایران ۱.۹ میلیون هکتار است که معادل ۳.۷ درصد مساحت کشور را تشکیل می‌دهد. بنا بر گواهی اسناد موجود، سطح این جنگل‌ها طی سال‌های ۱۳۴۳ تا به امروز ۱.۵ میلیون هکتار کاهش‌یافته است. درعین‌حال، روند نابودی جنگل‌های کشور در صدسال گذشته روندی شتابان‌تر از قبل داشته است.»
تخریب جنگل‌ها توسط دو عامل انسانی و غیرانسانی صورت می‌پذیرد. اسماعیل کهرم، کارشناس محیط‌زیست با اشاره به این عبارت، معتقد است كه ۹۹ درصد از تخریب جنگل‌های ایران مربوط به عوامل انسانی است. به گفته کهرم برداشت ما از جنگل‌ها متناسب با توسعه پایدار نیست. توجه به توسعه و فقط توسعه اقتصادی و جنبه كمی این مفهوم عمیق، ما را از رسیدن به توسعه پایدار بازداشته و فرآیند توسعه باید بتواند بدون تخریب و نابودی منابع پایه باشد. حد پایدار برداشت از جنگل زمانی شكل می‌گیرد كه ما به‌اندازه رشد و توسعه جنگل‌ها از آن‌ها برداشت کنیم، ولی متأسفانه در چند دهه اخیر، چند برابر رشد و جایگزینی درختان از این منابع ملی برداشت كرده‌ایم.
به اعتقاد این کارشناس محیط‌زیست، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری كشور كه متولی اصلی امر جنگل‌داری است یکی از ضعیف‌ترین نهادهای حوزه زیست‌محیطی است و همواره بودجه کمی به این سازمان اختصاص داده می‌شود و در کنار این مسئله، اجرای طرح‌های عمرانی بدون توجه به آسیب‌های زیست‌محیطی به تخریب جنگل‌ها انجامیده است و بسیاری از پیمانکاران برای کاهش زمانِ اجرا و صرفه‌جویی در هزینه‌ها کوتاه‌ترین مسیر را برای اجرای طرح‌های خود انتخاب می‌كنند؛ بدون آنكه توجهی به پیامدهای زیست‌محیطی و آسیب‌های آن داشته باشند. 

 قطع ۶ هزار درخت بلوط برای ۸ کیلومتر جاده! 
مصادیق تخریب جنگل‌ها در قالب اجرای پروژه‌های متعدد، فراوان است و قطع بیش از ۶ هزار درخت عمدتا کهنسال بلوط برای احداث ۸ کیلومتر جاده در «تنگ بوالحیات» کازرون فارس که آن را فاجعه‌ای زیست‌محیطی می‌نامند، از آن جمله است. جنگل‌های بلوط یک گنجینه ارزشمند در منطقه زاگرس است که به علت دست‌اندازی‌ سودجویان در معرض خطر نابودی قرار‌گرفته‌ و بخشی از مراتع و جنگل‌ها نیز به بهانه احداث طرح‌های عمرانی مورد تخریب قرار‌گرفته‌اند، هیچ‌کس مخالف توسعه نیست، اما نباید این توسعه به بهانه‌ای برای تعرض به منابع ملی بدل شود. 

کیان یزدان‌پور، عضو انجمن میراث زاگرس و فعال محیط‌زیست، دراین‌باره به خبرگزاری «ایرنا» می‌گوید: «قطع ۶ هزار اصله درخت تنها برای جاده‌ای است که فقط ۸ کیلومتر طول دارد. طبق گزارش‌های منتشره این جاده برای استفاده ۲۰ خانوار بوده که به‌صورت فصلی و موقت در باغستان‌های تنگ بوالحیات برای برداشت محصول رفت‌وآمد دارند و مسیر آنان را طولانی‌تر کرده است. این در حالی است که جاده‌ای که از قبل وجود داشت و دسترسی به این باغستان‌ها را که با هزینه‌های زیاد و ایجاد پل تأمین کرده بود، همچنان مورداستفاده است. ایجاد جاده دوم، مسیر رفت‌وآمد روستائیان را طولانی کرده و تردد روستائیان تنگ بوالحیات از روستای کنده‌ای است که تنها ۷۰۰ متر آن در منطقه حفاظت‌شده است. متأسفانه این تمام ماجرا نیست و احداث دوربرگردان این جاده هم که هنوز ۱۰ متر از شروع آن نگذشته، با ورود ماشین‌آلات نزدیک به ۱۰ درخت چندین ساله بلوط و بادام‌کوهی قطع‌شده و نشان می‌دهد که ادامه این پروژه با قطع تعداد بالایی درخت- به‌غیراز ۶هزار درختی که قبلا از بین رفته- همراه خواهد بود. حال اینکه در این پروژه بنا بود تنها ۶۰۰ درخت قطع شود و براین اساس مجوزهای زیست‌محیطی صادرشده بود که درنهایت ۶ هزار درخت قطع شد.»

سد خرسان سه، پروژه دیگری است که به از بین رفتن جنگل‌های زاگرس و درختان بلوط کهنسال و آسیب‌های درهم‌تنیده اجتماعی و زیست‌محیطی خواهد انجامید. نیمه مردادماه امسال برخی فعالان محیط زیستی، محدوده اعلام‌شده برای  این سد  در کوهپایه‌های جنوبی زاگرس را خسارت‌بار توصیف و عنوان کردند: با ساخت آن بیش از «۲۴۰۰ هکتار» از جنگل‌ها و بوته‌زارهای منطقه در دو استان کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری زیرآب می‌رود. 
سعید کریمی، مدیرکل دفتر ارزیابی زیست‌محیطی سازمان حفاظت محیط‌زیست به خبرگزاری ایلنا دراین‌باره گفت که «پروژه سد و نیروگاه برق‌آبی خرسان سه ازجمله پروژه‌های مشمول ارزیابی زیست‌محیطی بوده که در شهرستان لردگان در محدوده جغرافیایی استان چهارمحال و بختیاری و استان کهگیلویه و بویراحمد واقع‌شده است. این پروژه از سال ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۶ چندین بار در کمیته ماده ۲ ارزیابی اثرات زیست‌محیطی سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور مطرح شد، ولی هیچ‌گاه موفق نشد مجوز ارزیابی اثرات زیست‌محیطی از سازمان محیط‌زیست دریافت کند.»

    سال ۱۳۹۶ عملیات اجرایی پروژه بدون اخذ مجوزهای لازم شروع شد که پس از پیگیری اداره‌کل حفاظت محیط‌زیست کهگیلویه و بویراحمد، مدتی این عملیات متوقف می‌شود. در چنین شرایطی به‌دلیل پیشرفت فیزیکی پروژه، پیگیری مسئولان برای اجرای آن و اصرار وزارت نیرو، طرح سد و نیروگاه برق‌آبی خرسان سه در سال ۱۳۹۶ به «کارگروه ملی تصمیم‌‌گیری درباره پروژه‌های مشمول ارزیابی فاقد مجوز و دارای پیشرفت فیزیکی» ارجاع شد و با پیشنهاد این کارگروه، این پروژه در جلسه ۲۵ تیر۱۳۹۶ هیئت دولت مطرح و اجرای آن مورد تصویب قرار گرفت.  

به گفته کریمی باوجوداینکه سازمان حفاظت محیط‌زیست هرگز گزارش ارزیابی زیست‌محیطی سد خرسان سه را تایید نکرده و حتی در جلسه تصمیم‌گیری درباره صدور مجوز برای این طرح در کارگروه ملی تصمیم‌‌گیری درباره پروژه‌های مشمول ارزیابی فاقد مجوز و دارای پیشرفت فیزیکی نیز نماینده سازمان محیط‌زیست حضور نداشته است، اما بازهم به‌دلیل صدور مجوز برای این پروژه توسط هیئت دولت در سال ۱۳۹۶، این سد به لحاظ حقوقی و قانونی دارای مجوز محسوب می‌شود. 

 نابودی دست‌کم ۴۱ هزار درخت، به بهانه احداث سد لیروک
آبان ماه امسال سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون محیط‌زیست مجلس شورای اسلامی از نابودی «یک‌ و نیم میلیون هکتار» جنگل‌های زاگرس خبر داد، این درحالی است که پیشرفت پروژه سد لیروک بار دیگر فعالان محیط‌زیست را به دلیل نابودی هزاران درخت دیگر از میان۶ میلیون هکتار وسعت جنگل‌های زاگرس نگران کرده است، سدی که به قطع دست‌کم ۴۱ هزار درخت «در بخش انبوه جنگل‌های زاگرس» منتهی خواهد شد و بخشی دیگر زیر دریاچه سد غرق خواهند شد و درنهایت مسیرهای انتقال برق از سد، جان درختان بیشتری را خواهد گرفت. 

بر اساس گزارش ایلنا سازمان‌های منابع طبیعی و محیط‌زیست هنوز مجوزی به این سد نداده‌اند، اما همزمان مطرح‌شده که سازمان منابع طبیعی اجازه مخالفت با «طرح‌های کلان و استراتژیک ملی» را ندارد. 
نقی شعبانیان، معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، در همین زمینه می‌گوید: نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این است که برخی پروژه‌ها جزو طرح‌های کلان ملی محسوب می‌شوند که دولت براساس مسائل استراتژیک کشور خواستار اجرای آن‌ها است، مثلا طرح راه‌آهن رشت – آستارا چنین وضعیتی دارد و سازمان منابع طبیعی نمی‌تواند با اجرای این طرح مخالفت کند، اما در این‌گونه شرایط، وظیفه ما این است مسیری را برای اجرای چنین پروژه‌هایی پیشنهاد بدهیم که کمترین خسارت را برای طبیعت به همراه داشته باشد. 
شعبانیان در ادامه اطمینان خاطر می‌دهد، که در برخی موارد، مسئولان ارشد دولت‌ها به دلیل خسارت‌های محیط‌زیستی بالای یک پروژه‌ عمرانی، اجرای آن را به صلاح کشور ندانسته و جلوی آن را گرفته‌اند. درباره طرح سد و نیروگاه لیروک نیز سازمان منابع طبیعی بررسی دقیق خسارت‌های احتمالی اجرای پروژه را بررسی و نظر خود را به‌صورت شفاف به دولت اعلام خواهد کرد. 

 نهال‌های جدیدی به ازای قطع هر درخت می‌کاریم؟ 
معمولا پس از اجرای پروژه‌های عمرانی و قطع درختان، آن‌ها که بر کرسی تصمیم‌گیری جلوس کرده‌اند، این توجیه را مطرح می‌کنند که نهال‌های جدیدی به ازای قطع هر درخت می‌کاریم. شاید کمی بد‌بینانه به نظر برسد، اما آنچه تاکنون بر سر جنگل‌ها و مراتع آورده‌ایم، بر سر این نهال‌ها نیز خواهد آمد. «در خلال چند دهه اخیر از ۳/۳ میلیون هکتار جنگل‌های بی‌نظیر هیرکانی در شمال کشور بیش از دو میلیون هکتار که معادل حداقل ۵۰۰ میلیون اصله می‌‌شوند، نابودشده است. درختانی که هرکدام با قدمت صد‌ها سال، منبعی از طراوت و زندگانی بوده و از سرچشمه‌هایی از آب زلال پاسداری می‌کردند. در برآوردی دیگر در حال حاضر در هر بیست ثانیه یک هکتار از سطح جنگل‌های کشور تخریب و نابود می‌شوند. تنها در سه دهه گذشته ۳۵ درصد از سطح جنگل‌ها و مراتع شمال کشور به ویلا تبدیل‌شده است. برابر پیش‌بینی‌ها با چنین روندی باقیمانده جنگل‌های هیرکانی ظرف ۵۰ سال آینده از بین می‌رود. سطح جنگل‌های زاگرس نیز که در ۱۲ استان کشور قرار دارد در خلال ۷۰ سال گذشته از ۱۲ میلیون هکتار به ۵ میلیون هکتار کاهش‌یافته است. البته این اشارات، مجملی از حکایتی مفصل است. آیا حق هر شهروند این کشور نیست که بپرسد چرا در ابتدا به برقراری سیستمی‌ توانمند و با نگاه و انگیزه حراست از منافع ملی مبادرت نمی‌کنید که ظرفیت‌های موجود را از دستبرد تخریب حفاظت کند؟ آیا حداقل بهتر نیست قبل از اقدام به نهال‌کاری، گزارشی از وضعیت اصله نهال‌هایی که در چندسال گذشته کاشته شده، ارائه داد؟» (۱) 

دستکم این اقدام برای احیا و کاشت گونه‌های بومی دشوار است و درگذر تمام سال‌هایی که پروژه‌های گوناگونی بررسی و اجرایی شده‌اند، برای پایان دادن به‌جان جنگل‌های زاگرس؛ ضربات متعددی بر پیکره این زیست‌بوم ارزشمند کشور وارد آمده است. این را امید سجادیان، دبیر شبکه تشکل‌های محیط‌زیست و منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد می‌گوید. مطابق توضیحات او، «وقتی پای احیا و کاشت گونه‌های بومی و عرصه‌های جنگلی به میان می‌آید، این مسئله با اماواگرهای زیادی همراه است. چراکه جنگل با تمام اجزا و عناصری که در خود دارد، اکوسیستم زنده‌ای است که طی سال‌ها به سازگاری رسیده است. به‌همین دلیل کاشت هرگونه باید باتوجه‌به شرایط اقلیمی، محیطی و طبیعی جنگل باشد. بنابراین، هر درخت بلوط که از بین می‌رود یعنی یک عضو چندصدساله ذخیره‌گاه اکولوژیک ملی با تمام عناصر آن از بین می‌رود، بنابراین احیای اکوسیستم به شکل سابقش، به‌سادگی ممکن نیست. از سوی دیگر باید توجه داشت که برخی گونه‌های جنگل‌های طبیعی ما ارزش اکولوژیک و عمر بالایی دارند و احیای آن‌ها به‌سادگی ممکن نیست. علاوه‌براین، کاشت گونه‌های جدید در یک منطقه به‌سادگی امکان‌پذیر نیست. هرگونه‌ طی سال‌ها همزیستی با دیگرگونه‌ها در یک منطقه سازگار می‌شود و کاشتن گونۀ جدید در منطقه، تبدیل به گونۀ مهاجم می‌شود که بر روی اکوسیستم منطقه تأثیر نامطلوب و البته نامشخصی دارد. تبدیل فضایی جنگل‌زدایی شده به زیست‌بوم یک جنگل، فقط کاشتن درخت نیست. باید در زمان مناسب، بذر کاشته شود. باید از آن مراقبت شود. بذر برای تبدیل‌شدن به درخت، نیازمند امنیت است و امنیت آب در صدر خواسته‌های چنین درختی قرار دارد. بعد اگر بتواند بزرگ شود، اگر به میانسالی برسد، بازهم جنگل خلق نشده است. همچنان بعضا تا یکصد سال بایستی از چنین فضایی مراقبت بشود تا بتوان جنگلی تازه، شبیه به اکوسیستم پیشین را شاهد بود.» 

سجادیان خاطرنشان می‌کند: «انسانی در کره زمین نیست که ۲۰۰ سال از عمر یک درخت هزارسالۀ بلوط را دیده باشد. این درختان دیر رشد سالی ۶ سانتی‌متر رشد می‌کنند. میانگین رسیدن به قطر پنج سانتی‌متر برای آن‌ها ۲۰ سال طول می‌کشد و رسیدن به عمر میوه‌دهی بلوط‌ها به ۵۰ سال می‌رسد. ارزش اکولوژیک این درخت ۲۰۰ هزار دلار برآورد شده است. با در نظر گرفتن این موارد باید راهکاری درست برای احیای جنگل‌های زاگرس در پیش گرفت.» 
حتی کاشت یک درخت به مراقبت بسیاری نیاز دارد تا روزی سایبانی شود، بنابراین با فرض آنکه اعتبارات هنگفتی به این بخش اختصاص یابد، با چه سازوکاری قرار است از این نهال‌ها نگهداری و مراقبت ‌شود؟ 
جان کلام اینکه توسعه باید مبتنی بر توسعه پایدار باشد و سودمحوری با کاهش زمانِ اجرا و صرفه‌جویی در هزینه‌ پروژه‌های عمرانی بدون توجه به پیامد‌های زیست‌محیطی و آسیب‌های آن منطقی نیست. هم‌زمان دولت‌ها باید در لوایح بودجه سالانه، با اختصاص اعتبارات کافی، حفاظت از منابع‌طبیعی را به یکی از اولویت‌های اصلی کشور بدل کنند. 
پی‌نوشت:
۱- توقف کندن به‌جای کاشتن/ عبدالحسین طوطیایی- پژوهشگر کشاورزی- رسانه
 محیط زیستی پیام ما 

|
برچسب ها
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.