ام‌ابیها؛ کمال یک مصلح اجتماعی - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 77969
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۴۰۱ - ۷:۰۶ |
خطبه فدکیه آمیزه‌ای از شناخت، حکمت، استدلال و احساس است و این چهار عنصر را می‌توان به عنوان ارکان تبیین‌گری شناخت

ام‌ابیها؛ کمال یک مصلح اجتماعی

تاریخ در بطن خود زنی دارد که مثل مرواریدی در تاریک عمق دریا می‌درخشد. زنی خانه‌دار اما عابد، عارف و دانشمند. زنی که در فراق پدرش، همچون یک مصلح اجتماعی ظاهر شد. هم از حق خودش دفاع کرد و هم از حق شوهرش. از حق شوهرش در عین حال، به مثابه یک جریان الهی و سیاسی دفاع کرد؛ چنان‌که اگر با شوهرش هیچ نسبتی نداشت نیز این کار را می‌کرد.
ام‌ابیها؛ کمال یک مصلح اجتماعی

گروه فرهنگی
تاریخ در بطن خود زنی دارد که مثل مرواریدی در تاریک عمق دریا می‌درخشد. زنی خانه‌دار اما عابد، عارف و دانشمند. زنی که در فراق پدرش، همچون یک مصلح اجتماعی ظاهر شد. هم از حق خودش دفاع کرد و هم از حق شوهرش. از حق شوهرش در عین حال، به مثابه یک جریان الهی و سیاسی دفاع کرد؛ چنان‌که اگر با شوهرش هیچ نسبتی نداشت نیز این کار را می‌کرد. این دفاع را چنان به انجام رساند که کسانی که به آن‌ها معترض بود، سخن به تصدیق و ستایشش گشودند و مردم غافل، غریو اندوه و گریه سر دادند. خطابه‌اش، شکواییه‌ای احساسی نبود. به هیچ رو به ناله‌ای نمی‌ماند که نستجیربالله، از زنی به ستوه آمده شنیده شود. خطابه‌اش سرشار از معرفت و حکمت ناب اسلامی، تاریخ جامعه حجاز و عرب جاهلی و همچنین استدلال‌هایی در نهایت استحکام و قدرت بود. خطابه‌اش متنی حماسی و در عین حال دلسوزانه بود خطاب به مردم، از سوی زنی که گویی همیشه بوده و نیز خواهد بود و تنها یک چندی به میان مردم نزول کرده و حال از نزد آن‌ها می‌رود. 
این زن یک بازیگر مهم سیاسی و اجتماعی است. خلیفه و وزیر و ولیعهد او برای کسب مشروعیت خود نیاز دارند به عیادتش بروند و او اجازه نمی‌دهد تا جایی که شوهرش وساطت کند. در خانه مردم را می‌زند و از آن‌ها جواب می‌خواهد و گریه‌های معنادار خود را علنی می‌کند. وقتی برای خطبه خواندن به مسجد می‌رود، بین خود و مردم پرده‌ای می‌کشد و  سپس عالی‌ترین نطقی که از انسانی می‌تواند سر زند را جاری می‌سازد. او دیوار جنسیت را به این شکل از بین خود و مخاطبانش بر می‌دارد و آنان را همچون یک رهبر پرجاذبه خطاب می‌کند: «ای گروه نقباء، و‌ای بازوان ملت،‌ای حافظان اسلام، این ضعف و غفلت در مورد حق من و این سهل‌انگاری از دادخواهی من چرا؟ آیا پدرم پیامبر نمی‌فرمود: «حرمت هرکس در فرزندان او حفظ می‌شود»، چه به سرعت مرتکب این اعمال شدید، و چه با عجله این بز لاغر، آب از دهان و دماغ او فروریخت، در صورتی که شما را طاقت و توان بر آنچه در راه آن می‌کوشیم هست، و نیرو برای حمایت من در این مطالبه و قصدم می‌باشد». این زنی است که جریان می‌سازد، تبیین می‌کند، روان جامعه را می‌شناسد و دارد با کلامش ورق اوضاع مدینه را بر می‌گرداند. «ای پسران قیله- گروه انصار- آیا نسبت به میراث پدرم مورد ظلم واقع شوم در حالی که مرا می‌بینید و سخن مرا می‌شنوید، و دارای انجمن و اجتماعید، صدای دعوت مرا همگان شنیده و از حالم آگاهی دارید، و دارای نفرات و ذخیره‌اید، و دارای ابزار و قوه‌اید، نزد شما اسلحه و زره و سپر هست، صدای دعوت من به شما می‌رسد ولی جواب نمی‌دهید، و ناله فریادخواهی‌ام را شنیده ولی به فریادم نمی‌رسید، درحالی‌که به شجاعت معروف و به خیر و صلاح موصوف می‌باشید، و شما برگزیدگانی بودید که انتخاب شده، و منتخبانی که برای ما اهل بیت برگزیده شدید»! این زنی است که اینچنین برای قیام زمینه‌چینی می‌کند. او را می‌کشند. 
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در هر جایگاهی که قرار می‌گیرد کمال آن را به ما نشان می‌دهد. کمال دختر بودن را، کمال همسر بودن را، کمال مادر بودن را و کمال مصلح اجتماعی بودن را. حضرت در پایان خطبه فدکیه، رو به مزار پیامبر اکرم می‌کنند و اشعاری را خطاب به ایشان می‌خوانند. خطابه ایشان آمیزه‌ای از معرفت و حکمت و استدلال و احساس است و می‌توان این چهار را به عنوان ارکان تبیین‌گری شناخت. باید به مخاطب فریب‌خورده، هم شناخت داد و مثلا تاریخ و جامعه‌شناسی و جریان‌شناسی گفت؛ هم حکمت داد و عمق مباحث را روشن کرد، هم صغری و کبری چید و هم با هنر، احساس مخاطب را برانگیخت. همه این‌ها در صورتی جواب می‌دهد که مثل حضرت زهرا سلام الله علیها در میدان باشیم و صرفا پیام ندهیم؛ در میدان بودنی تا آن پایه که خونمان ریخته شود. 

|
برچسب ها
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.