یک. پدری را تصور کنید که بعد از هفتهای پرمشغله، با همسر و فرزندش قرار گذاشته است که چهارشنبه عصر، دستهجمعی بروند حرم شاهچراغ و حالا دختر چندسالهشان به ضرب گلوله تروریستها به شهادت رسیده است. پدر و مادر، دخترشان را آوردهاند و بدون دخترشان میروند. چند روز دیگر هم باید دخترشان را دفن کنند.
یک. امروز بسیاری از پیامها و محتواهایی که بسترهای ارتباطی به مخاطب میرساند، عموما تلخ، ناامیدکننده، مشتمل بر دروغ، تهمت و تخریب است. بهتعبیری بسته و ترکیب «بستر ارتباطی»، «پیام و محتوا» و «مخاطب و جامعه هدف»، دستکاریشده و هوشمند، آن چیزی را میرساند که دوست دارد نه آنچه که واقعا وجود دارد. بهمرور ذائقهها تغییر کرده و تلخپسند شده و با تداوم این وضعیت، محتمل است که دیگر هیچ گاه حلاوت حقیقت، چشیده نشود!
وحدت را یکی شدن یا یکی بودن معنا کردهاند؛ درحالیکه مراد از وحدت مسلمین قطعا وحدت مذهبی یا وحدت جغرافیایی نیست؛ بلکه مراد از وحدت، یکی شدن در جهت حفظ منافع امت اسلامی است که با اشتراک عمل در برابر نقشههای استکبار محقق میشود. در حقیقت، منظور از این وحدت، اتحادی است که در آن، ما به الاشتراک، تقویتشده و ما به الامتیاز، محفوظ میماند.
مواضع و عملکرد اطراف ماجرا کمکم صحنه را برای افراد حقطلب، روشن میکند. چیدن اظهارات خلاف واقع و تناقضها کنار یکدیگر، تلخ و شیرین است؛ تلخ از آنجهت که برخی آن را باور داشتند و در بدو امر با آن همراه شدند و شیرین از آنرو که حق را مییابند و از باطل، رو برمیگردانند. اما دراینباره نکات و سؤالاتی قابل طرح است:
اربعین، نماد کمال است؛ پس از یک اربعین، خلوص و توجه و بندگی خاص، انتظار ثمره، موجه است. امروز اربعینهای حسینی نهتنها نمادی از کمال احترام و بزرگداشت عاشورا و مکتب حسین است، بلکه مصداق قوت و قدرت دنیای اسلام هم شده است؛ رهبر معظم انقلاب، با توجه به آیه «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة»، راهپیمایی اربعین را مصداقی از قوت اسلام و قوت حقیقت میدانند. دراینباره گفتنیهایی هست:
گزارش تحقیق و تفحص فولاد مبارکه پس از چندین ماه کار فشرده در صحن علنی مجلس شورای اسلامی قرائت شد و نمایندگان با ارجاع گزارش تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه اصفهان به قوه قضائیه موافقت کردند. در اینباره گفتنیهایی هست:
یک. سال 60 هجری قمری است؛ نیمه اول رمضان، نخستین نامه های کوفیان به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام می رسد. هر امضای این نامه قرار بوده یک «لبیک یا حسین» باشد. در نامه نخست، امضای اشخاصی مثل سلیمان بن صرد، مسیب بن نجبه، رفاعة بن شداد و حبیب بن مظاهر، به صورت خاص جلوه گری می کند.
اسامی نفرات برتر کنکور اعلام شد؛ فارغ از تحلیلهایی که جای کار مفصل در گزارشهای اجتماعی دارد و عدالتی که در نظام آموزشی ما ذبح میشود، در صحبتهای نفرات برتر کنکور، درسهایی وجود دارد که از آن در برابر هر آزمونی میتوان بهره جست. خوشحالی و ذوقزدگی دلنشینی که نفرات برتر کنکور بعد از اطلاع از موفقیتشان دارند انسان را یاد شعف حقیقی مؤمنان بعد از توفیق در یومالحساب میاندازد؛ با این فرق که کنکوریها یکسال یا نهایتا دو سه سال خود را در معرض آزمونی بزرگ بهنام کنکور میبینند اما برای توفیق حداکثری در روز جزا، باید بندگی مداوم و ملازمت امر پروردگار حاصل شود.
کشور ما بلاخیز است؛ از طرفی انگار هنوز ایرادی ندارد که بابت هر بلا و حادثه، غافلگیر شویم؛ کسی هم این غافلگیر شدن را از روی جهل و غفلت نمیداند. این در حالی است که در برخی نقاط دنیا حتی زلزله را نیز تا حدی پیشبینی میکنند و با هشدارها سعی در کاهش حداکثری آسیبهای این بلای طبیعی دارند.
طبیعت انسان، میل به راحتی و سکون و زیبایی دارد. همین ذائقهشناسی مبنای بسیاری از تجارتها و به تبع آن، ذائقهسازیهای بعدی شده است. دنیای مصرفی امروز سعی میکند، روز به روز بذر موارد پیشگفته را بهتر بپاشد و با بهرهگیری از تکنولوژی، حتی به اصلاح آن بذرها اقدام کند. ابزارها و امکانات گوناگون را ایجاد میکند تا راحتی و آسایش و تجملات افراد، بیش از پیش تأمین و تضمین شود.
آزمونهای سراسری یکی از عادلانهترین روشها برای معرفی برترینها در هر حوزه است که در آن فارغ از مسیری که داوطلبان تا آن روز طی کردهاند، شرایط یکسانی ایجاد میکند. شاید نحوه گزینش و سنجش افراد در برخی موقعیتها و مناصب، با دخالت زیادی از جانب اشخاص ذینفوذ، همراه باشد و شایستهسالاری آنچنانکه توقع میرود محقق نشود اما آزمونهای سراسری، نمادی از شایستهسالاری است.
جابه جایی رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بهانهای شد برای عقدهگشایی یا پایکوبی برخی افراد که البته ناشی از اشتباهات محاسباتی آنان است؛ در اینباره بیان چند نکته شاید لازم و ضروری باشد.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی چه در ایامی که سه وزارتخانه مجزا داشت و چه پس از ادغام این سه وزارتخانه مهم و حیاتی بهطریقاولی، همواره موردتوجه دولتها بوده است و معمولا رؤسای محترم جمهور، امینترین و حرفهایترین افراد نزدیک به خود را بر مسند وزارت مینشاندند.