یک. انقلابی ماندن، مهمتر از انقلابی شدن است. این گزاره، محور بخش عمدهای از سخنان مقام معظم رهبری در روز گذشته و در چند سخنرانی پیشین است. ایشان تأکید کردند که«بعضیها با انقلاب بودند، بعد زاویه پیدا کردند. عوامل مختلفی [وجود دارد]. گاهی تقصیر خودشان هم نبود، تقصیر دستگاهها بود، تقصیر حکومت بود، تقصیر عوامل گوناگون بود، تقصیر خارج [بود]؛ بالاخره به هر دلیلی یک زاویهای پیدا کردند.
خروجی انتخابات مجلس یازدهم و دولت سیزدهم، حاکمیت یکپارچهای شکل داد که در بادی امر، جریان رقیب هم امیدوار به جراحیها و تغییراتی شد که میدانست در زمان آنان میسر و ممکن نبود. بسیاری از منازعات و چالشهای درون قدرت، بهواسطه قرابت فکری سران قوا و بخش مهمی از بدنه مدیریتی حلوفصل شده و میشود.
امروز بیش از هر وقت دیگر، البته نه از جایگاه سال 58 که مهمترین خواسته ما صرفا حفظ انقلاب بود بلکه از جایگاه یک قدرت بزرگ و تثبیتشده، نیازمند پیشرفتها و پیروزیهای بزرگتری هستیم، ولی رمز این پیروزیها کماکان چیزی جز وحدت کلمه نیست. در این راستا مرور سخنان اخیر مقام معظم رهبری شایان توجه است: «به اختلافات کمک نکنیم؛ اختلافات قومی، اختلافات مذهبی، تحریک احساسات یک گروهی علیه یک گروه دیگر. هر کس در زمینه خدشه به اتحاد ملت، حرکتی انجام بدهد برای دشمن کار کرده، در نقشه دشمن کار کرده، در زمین دشمن بازی کرده؛ این را همه توجه داشته باشند! آن روزی که شما آن قدر قوی بشوید که دشمن مأیوس بشود، آن روز میتوانید یک آسودگی و آسایش خاطری پیدا کنید.»
این جملات را یک عارف کامل مثل حضرت امام (ره) میفرماید: «پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامهها (شهدا) را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.» یکی از جامعترین و به روزترین وصیتنامههای شهدا بیشک برای سیدالشهدای مقاومت است. اصل و عصاره وصیتنامه حاج قاسم به ما آن میگوید که مسلمبنعوسجه به حبیببنمظاهر گفت: «اوصیک بهذاالغریب»!
یک. کاش بساط ساعتهای عقربهای برای مسئولان برچیده شود! این ساعتها فقط تغییر اعداد را یادآوری میکنند و عقربهها در آن مدام دور خود میچرخند بیآنکه یک پایان را به ما بنمایانند. عقربههایی که باید با گذر هر ثانیه، یک نیش به مخاطب بزند که یک ثانیه از عمرت رفت، تبدیل شده به ابزار غفلت و تکرار؛ اما ساعت شنی در هر نوبت، تمام شدن وقت را به روی آدم میآورد؛ استرس به جان آدم میاندازد و عموما جنبوجوش را مضاعف میکند.
از حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام پرسيدند كه كداميک از اين دو برترند: «عدالت» يا «جود و بخشندگی»؟ فرمود: «عدالت، هر چيز را به جای خود مینهد و بخشندگی آن را از جای خود بيرون میکند. عدل، نگاهدارنده همگان است و بخشندگی، تنها كسی را در بر میگيرد كه بخشش نصيب او شده. پس، عدالت از بخشندگی شريفتر و برتر است.»
یکی از شبیهترین کشورها به جمهوری اسلامی ایران، کشور عراق است؛ این دو کشور از جهات گوناگونی وجوه مشترک دارند. ایران و عراق چه از حیث تمدنی و تاریخی؛ چه از نظر منابع انرژی؛ چه از لحاظ جوان بودن دو کشور؛ چه از نگاه دین و مذهب؛ چه از منظر تنوع اقوام و قبایل؛ چه از جهت مسائل جغرافیایی و زیستمحیطی و شاید دهها عامل دیگر به یکدیگر شبیه و در مسائلی به همدیگر گره خوردهاند.
فوتبال ایران هیچوقت بهعنوان پدیده یا سرآمد، مطرح نبوده و نیست؛ باختن از گرانقیمتترین تیم جام جهانی، اتفاق خارقالعادهای نیست؛ کمااینکه بعد از آن، صحبت رسانههای ورزشی، عموما از توان بالای فوتبال انگلیس بود نه وضعیت فوتبال ایران.
ما در قریببهاتفاق مواقع با اصل وقایع مواجه نیستیم بلکه با روایات و خبرها از رخدادها روبهرو میشویم. حتی فیلم و صوت و عکس از یک واقعه نیز نمیتواند همه آنچه اتفاق افتاده را منتقل کند؛ با این حساب در آخرالزمان و بلاها و فتنههای پیدرپی، تکلیف چیست؟ آیا باید نسبت به رخدادها بیتفاوت عبور کنیم یا وظیفه دیگری داریم؟ در اینباره گفتنیهایی هست:
چهل و یک سال قبل، همین اواخر آبان، حضرت امام (ره) سخنرانی نسبتا مفصلی در جمع مسئولان بنیاد شهید سراسر کشور و گروههایی دیگر داشتند که در آن نکاتی ماندگار و تاریخی ارائه فرمودند: «امروز ما مواجه با همه قدرتها هستیم و آنها در خارج و داخل دارند طرحریزی میکنند؛ برای اینکه این انقلاب را بشکنند و این نهضت اسلامی و جمهوری اسلامی را شکست بدهند و نابود کنند
آسیب اصلی فتنهها به نظامات سیاسی و ساختارهای کلان نیست؛ هرچند آن هم مسئله بسیار مهمی است و باید برای آن تدبیر کرد، اما ضربه اصلی آنجاست که فتنه و بیاعتمادی، رهزن دین و عقیده است. مسائل سیاسی که همچون باد میگذرند، اما نوجوان و جوانی که ساکن کوچه تردید و بدبینی میشود، ممکن است به این راحتی از مهلکه خلاصی نیابد.
یک. پدری را تصور کنید که بعد از هفتهای پرمشغله، با همسر و فرزندش قرار گذاشته است که چهارشنبه عصر، دستهجمعی بروند حرم شاهچراغ و حالا دختر چندسالهشان به ضرب گلوله تروریستها به شهادت رسیده است. پدر و مادر، دخترشان را آوردهاند و بدون دخترشان میروند. چند روز دیگر هم باید دخترشان را دفن کنند.