آورده شهید قاسم سلیمانی برای «اقتدار ملی» و «وحدت ملی» در نظام اسلامی را نمیشود با آورده هیچ رجل نظامی ، سیاسی و مذهبی مقایسه کرد. حاج قاسم یک مجاهد طراز انقلاب اسلامی بود. از او به عنوان یک اسطوره باید یاد کرد. او مؤسس ارتش مقاومت در منطقه و ناتوی اسلامی بود و هژمونی آمریکا را در منطقه و جهان به چالش کشید. بدون شک ظهور او در سپهر سیاست و حکمرانی ایران یک پدیده شگرف بود. او یک حقیقت ماندگار در انقلاب اسلامی است. سرّ پیروزیهای او این بود که میفرمود :
نیکسون، معاون رئیسجمهور وقت آمریکا 4 ماه پس از کودتای ننگین آمریکا و سقوط دولت مصدق درحالیکه رژیم سفاک پهلوی، دارها را برچیده و خونها را شسته بود، به تهران آمد تا مقدمات یک دوره جدید از دیکتاتوری را در سرزمین مقدس ما رقم زند.
اخیرا کتابی تحت عنوان «از پریروز تا پسفردا» به قلم آقای جلال سبحانی به مناسبت روز جهانی فلسفه منتشر شده است. این کتاب کندوکاوی در حیات فکری بهویژه تفکر و اندیشه سیاسی دکتر احمد فردید است.
تنی چند از جامعهشناسان در نشستی تحت عنوان «ماهیت اعتراضات» مطالبی فرمودند، که قابل تأمل است. پاسخ به این مطالب از باب ورود به یک گفتوگوی علمی و صمیمانه خالی از فایده نیست.
« غرب با منطق دموکراسی لیبرال سه قرن است دنیا را غارت میکند. رونق و پیشرفت جمهوری اسلامی منطق دموکراسی لیبرال غربیها را باطل کرده است.غرب از پیشرفت ایران اسلامی ناراحت و عصبانی است و با همه قدرت به میدان آمده است اما هیچ غلطی نمیتواند بکند.»
اصل 115 قانون اساسی میگوید: رئیسجمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب شود. همین اصل، اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی را ازجمله شرایط رئیسجمهور شدن میداند.
دولت سیزدهم گامهای بلندی برای یک تحول اساسی در مالیه عمومی بهمنظور کاهش تورم ، کاهش خلق پول و کسری بودجه برداشته است. احیای اصل 53 قانون اساسی ، وجه همت دولت است .
رهبر معظم انقلاب اسلامی هفته گذشته در دیدار با جمعی از دانشآموزان پس از اعلام فهرستی از جنایات آمریکا و فتنهگران آشوبگر بهویژه حمله مسلحانه به حرم مقدس احمدبنموسی (ع) در شیراز و به خاک و خون کشیدن دهها انسان بیگناه فرمودند: «اینها کی هستند و از کجا دستور میگیرند؟»