دقیقا از فردای سقوط دولت سوریه و فرار اسد، صدها سیاستمدار ایرانی به تحلیل علل سقوط و زمینههای سرنگونی حکومت او میپردازند. برخی از این تحلیلگران، در ابعاد سیاسی یا نظامی حوزه سوریه مسئولیت داشتهاند و مثلا اگر میزی فرضی در دولت ایران با عنوان میز سوریه وجود داشته، همینها پیشازاین دور آن میز نشستهاند.
یکی از شاهکارهای شیطان، این است که انسان را از طاعتی به طاعت دیگر تنزل دهد. مثلا طاعتی با درجه اهمیت بالا را رها کنی و به طاعتی با درجه اهمیت متوسط بپردازی؛ اینجا بااینکه فرد در حال انجام طاعت است، اما طبق برنامه و خواست شیطان پیش میرود.
هرچند تخریب مجلس یازدهم، محدود به این روزها نیست و حتی پیش از انتخابات، ماشین تخریب برخی علیه کلیت مجلس و چهرههایی که احتمال رأی آوری داشتند به کار افتاد، اما پرداختن به آن را از چند جهت به مصلحت نمیدانستیم. اما متأسفانه اخیرا پردههایی از سناریوی پیچیده یک جریان خاص، علیه مجلس یازدهم هویدا شده که جای سکوت نیست. روی این سخن با پاسدار سابق، برادر صادق محصولی است.
حجتالاسلام والمسلمین موسوی خویینی عضو برجسته مجمع روحانیون مبارز پس از نامه مورخه 7/4/99 با صدور بیانیهای رسما حضور مجمع و اصلاحطلبان را در انتخابات ریاست جمهوری 1400 اعلام کرده است.
طی روزهای اخیر، مقامات آمریکایی سرمایهگذاری ویژهای بر روی مذاکرات دولت طالبان و افغانستان صورت دادهاند! دونالد ترامپ و پمپئو معتقدند که انعقاد یک توافق حداقلی با اسم صلح میان طرفین، میتواند به برگ برندهای برای جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر( آبان ماه ) تبدیل شود!
كلمه «تهاجم برقآسا» و «حمله برقآسا» كلیدواژههای توطئهها، دسیسهها و تجاوزات آمریكا، رژیم صهیونیستی، رژیم خائن صدام و منافقین در چندین عملیات براندازانه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی بود.
ماجرا به سال 2017 میلادی باز می گردد! زمانی که ترامپ ماه های نخست حضور خود در کاخ سفید را تجربه می کرد و «رکس تیلرسون» و« مک مستر»، در مسند وزارت امور خارجه و مشاور امنیت ملی دولت وی مشغول فعالیت بودند.
بیست و ششم شهریور، آقای روحانی رئیسجمهور محترم کشور در جلسه هیئت دولت خطاب به مردم گفتند: «ملت ما کاملا حواسشان جمع باشد روز شنبه و یکشنبه روز پیروزی ملت ایران و روز شکست مفتضحانه آمریکاست.»
هشت سال دفاع مقدس، یک قطعه طلایی در تاریخ ایران چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام است كه نظیری برای آن نمیتوان یافت. در هیچ مقطعی از تاریخ ایران سراغ نداریم كه تمامی كفر در برابر تمامی اسلام قرارگیرد و فرماندهی جنگ به عهده یک فقیه عادل، یک حكیم الهی، یک مرجع فیلسوف شجاع و یک روحانی سیاستمدار چیرهدست باشد.
آخر هفته گذشته، محمود احمدینژاد، خلاف عرف معمول مقامات جمهوری اسلامی ایران، با رادیو فردا گفتوگوی اختصاصی داشته است. این گفتوگوی تصویری ۱۲ دقیقهای با رسانهای که رسما اعلام کرده هزینهاش را کنگره آمریکا میپردازد، چندان عجیب نیست؛ سؤالات و برخورد مجری رادیو فردا همان است که انتظار داریم و البته احمدینژاد هم همانی است که این روزها میشناسیم.
فرش قرمزی که دیشب برای نتانیاهو، ترامپ و وزرای امور خارجه بحرین و امارات عربی متحده پهن شد، درست به رنگ خون بهناحق ریخته شده فلسطینیانی بود که طی نزدیک به هفت دهه، در مسیر آزادی سرزمین آبا و اجدایی خود و رهایی قدس شریف از دست اشغالگران، جان خود را تقدیم کردند.
دست غرب بهویژه آمریکا قبل و بعد از انقلاب به ریختن خون ملت ایران و ملتهای مظلوم منطقه آلوده است.آمریکا و اروپا حتی یکلحظه از خصومت ورزی علیه ملت ایران غافل نبودهاند.
نقد جریانهای سیاسی باید فعالیتی مستمر و همهروزه باشد، اما اگر این روزها نقد یک جریان، اولویت بیشتری داشته باشد، بدون شک مربوط به همان گروهی است که در سالهای اخیر، بر صدر مناصب اجرایی و تقنینی نشسته و بخش عمدهای از وضعیت امروز، بر عهده آن است.
روز گذشته، خبر مخالفت فرمانداری تهران با مصوبه شورای شهر، پیرامون نامگذاری سه معبر به نام مهدی بازرگان، سهیل گوهری و اعظم طالقانی منتشر شد. شاید این موضوع، چندان بزرگ و مهم نباشد، اما ازآنجاکه همین ماجرای کوچک نماد و چکیدهای از سیاست ورزی و مدیریت سه سال گذشته حاکم بر پایتخت بوده، درخور تأمل است.